10 فروردين 1403 19/09/1445 2024 Mar 29

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 605
بازدید کـل سایت : 2925152
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

423 تعداد مشاهده : 880 تاریخ اضافه : 2010-02-10

 

ويژگيهاي پيامبر اسلام؛محمد صلی الله علیه وسلم

 

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم ‏الدین و اما بعد‏:‏

 

الله تبارك و تعالي پيامبر ما، محمدص را با بسياري از ويژگي ها و صفات بلند مرتبه كه او را به وسيله آن بر غير خود از پيامبران برتري داده و او را از ساير عالميان جدا كرده، خاص نموده است. كه از جمله اين ويژگي ها عبارتند از:

 

1. رسالت پيامبر صلی الله علیه وسلم  براي تمام جن و انس است و جز كساني كه از او پيروي نموده و به رسالت او ايمان آورده اند ايمان از كسي ديگر پذيرفته نمي شود. الله تعالي مي فرمايد:{وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا}( سبأ 28)

 «و ما تو را جز براي تمام مردم كه مژده دهنده و ترساننده آنها باشي نفرستاديم»

 و مي فرمايد:{تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا}( فرقان 1)

 «با بركت است كسي كه فرقان را بر بنده اش نازل فرمود تا براي تمام دنيا ترساننده باشد»

ابن عباس رضی الله عنه  مي گويد"العالمين: الجن والإنس" «منظور از عالمين، اجنه و انسان است». و از ابوهريرهس روايت است كه پيامبرص فرمودند:«فُضِّلْتُ عَلَى الْأَنْبِيَاءِ بِسِتٍّ أُعْطِيتُ جَوَامِعَ الْكَلِمِ وَنُصِرْتُ بِالرُّعْبِ وَأُحِلَّتْ لِيَ الْغَنَائِمُ وَجُعِلَتْ لِيَ الْأَرْضُ طَهُورًا وَمَسْجِدًا وَأُرْسِلْتُ إِلَى الْخَلْقِ كَافَّةً وَخُتِمَ بِيَ النَّبِيُّونَ» «به وسيله شش چيز بر انبياء فضيلت يافتم: كاملترين كلامها به من داده شد، به وسيله ترس ياري داده شدم، غنيمتها براي من حلال شد، زمين براي من پاك و مسجد قرار داده شد، به سوي تمام مخلوقات فرستاده شدم و به وسيله من نبوت پايان يافت». مسلم (523) .

 

 امام مسلم در صحيحش از ابوهريرهس روايت مي كند كه پيامبرص فرمودند:«وَالَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ لَا يَسْمَعُ بِي أَحَدٌ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ يَهُودِيٌّ وَلَا نَصْرَانِيٌّ ثُمَّ يَمُوتُ وَلَمْ يُؤْمِنْ بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَّا كَانَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ» «قسم به كسي كه نفس محمد در دست اوست هيچ فردي از اين مجتمع، يهودي يا نصراني باشد ممكن نيست دعوت من به آنها برسد، آن را بشنود، سپس بميرد و به آن ايمان نياورد مگر اينكه از ياران آتش مي باشد». مسلم153.

 

2. او همانگونه كه نصوص بر آن دلالت دارد خاتم انبياء و رسولان است. الله تعالي مي فرمايد:{مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ}( احزاب 40)

 «محمد پدر هيچ يك از مردان شما نيست بلكه او رسول خدا و خاتم پيامبران است».

 شيخين از ابوهريرهس روايت مي كنند كه پيامبرص مي فرمايد: «إِنَّ مَثَلِي وَمَثَلَ الْأَنْبِيَاءِ مِنْ قَبْلِي كَمَثَلِ رَجُلٍ بَنَى بَيْتًا فَأَحْسَنَهُ وَأَجْمَلَهُ إِلَّا مَوْضِعَ لَبِنَةٍ مِنْ زَاوِيَةٍ فَجَعَلَ النَّاسُ يَطُوفُونَ بِهِ وَيَعْجَبُونَ لَهُ وَيَقُولُونَ هَلَّا وُضِعَتْ هَذِهِ اللَّبِنَةُ قَالَ فَأَنَا اللَّبِنَةُ وَأَنَا خَاتِمُ النَّبِيِّينَ» «مثال من و ساير پيامبران قبل از من،‌ مانند مردي است كه خانه اي زيبا و كامل بسازد مگر اينكه در گوشه اي، جاي يك خشت را خالي بگذارد. مردم، اطراف آن دور مي زنند و با تعجب مي گويند: آيا اين يك خشت، گذاشته نمي‌شود؟ نبي اكرم صلی الله عليه وسلم  فرمود: من همان يك خشت و خاتم پيامبران هستم». بخاري (3535) ، ومسلم (2286)

 

بر اساس اين نصوص امت گذشته و آينده بر اين عقيده اجماع دارند همانگونه كه بر تكفير كسي كه ادعاي پيامبري بعد از اوص را بنمايد، و بر كشتن كسي كه ادعاي آن را دارد و بر آن اصرار مي‌ورزد، اجماع دارند. آلوسي مي گويد:"وكونه صلی الله عليه وسلم  خاتم النبيين مما نطق به الكتاب، وصدعت به السنة، وأجمعت عليه الأمة، فيكفر مدعي خلافه ويقتل إن أصر" «بر اينكه اوص خاتم پيامبران است، كتاب به آن ناطق، سنت به آن حاكم و امت بر آن اجماع دارند و كسي كه بعد از او مدعي نبوت است را تكفير مي‌كنند و اگر بر ادعاي خود اصرار ورزد، كشته مي شود».

3. خداوند او را با بزرگترين معجزه و آشكارترين نشانه كه قرآن عظيم است تأييد كرده است. كلام خدا از هرگونه تغيير و تبديلي مصون است و در ميان امت تا زمانيكه خداوند بر بلند كردن آن به سوي خود اجازه مي دهد، باقي مي ماند. الله تعالي مي‌فرمايد: {قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا}( اسراء 88)

 «بگو اگر انس و جن گرد آيند بر آنكه مثل اين قرآن آورند، هرگز نمي توانند مثلش را بياورند و اگر چه ياور يكديگر باشند»

 و مي فرمايد:{أَوَلَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ يُتْلَىعَلَيْهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَرَحْمَةً وَذِكْرَى لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}( عنكبوت 51)

 «آيا براي آنها بس نيست كه اين كتاب را كه بر آنان خوانده مي شود بر تو فرستاده ايم؟ در حقيقت در اين براي مردمي كه ايمان دارند رحمت و يادآوري است».

 

 و در صحيحين از ابوهريرهس روايت مي كنند كه پيامبر صلی الله عليه وسلم    مي‌فرمايد: «مَا مِنْ الْأَنْبِيَاءِ نَبِيٌّ إِلَّا أُعْطِيَ مَا مِثْلهُ آمَنَ عَلَيْهِ الْبَشَرُ وَإِنَّمَا كَانَ الَّذِي أُوتِيتُ وَحْيًا أَوْحَاهُ اللَّهُ إِلَيَّ فَأَرْجُو أَنْ أَكُونَ أَكْثَرَهُمْ تَابِعًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ» «به هر يك از پيامبران، معجزه‌اي عطا شده است كه مردم به آن، ايمان بياورند. و آنچه به من عنايت شده، وحي است كه خداوند بسوي من فرستاده است. پس اميدوارم كه روز قيامت،‌ از ساير پيامبران، پيروان بيشتري داشته باشم». بخاري (4981) ومسلم (152) .

 

4. امت او بهترين امتها و بيشترين افراد اهل بهشت هستند. الله تعالي مي فرمايد:{كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ}( آل عمران 110)

«شما بهترين امتي هستيد كه براي مردم پديد آورده شده است به معروف امر مي‌كنيد و از منكر و ناپسند نهي مي نماييد و به خداوند ايمان داريد».

 از معاويه بن حيده قشيريس روايت است كه از پيامبر صلی الله عليه وسلم    در مورد اين آيه{كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ} شنيده كه فرمودند:«إِنَّكُمْ تُتِمُّونَ سَبْعِينَ أُمَّةً أَنْتُمْ خَيْرُهَا وَأَكْرَمُهَا عَلَى اللَّهِ» «شما تمام كننده هفتاد امت هستيد كه از همه آنها بهتر، و گرامي ترين آنها نزد خداوند مي باشيد». ترمذي 5 / 226

 و در صحيحين از عبدالله بن مسعود روايت است كه گفتند:«كُنَّا مَعَ النَّبِيِّ فِي قُبَّةٍ فَقَالَ أَتَرْضَوْنَ أَنْ تَكُونُوا رُبُعَ أَهْلِ الْجَنَّةِ قُلْنَا نَعَمْ قَالَ أَتَرْضَوْنَ أَنْ تَكُونُوا ثُلُثَ أَهْلِ الْجَنَّةِ قُلْنَا نَعَمْ قَالَ أَتَرْضَوْنَ أَنْ تَكُونُوا شَطْرَ أَهْلِ الْجَنَّةِ قُلْنَا نَعَمْ قَالَ وَالَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ إِنِّي لَأَرْجُو أَنْ تَكُونُوا نِصْفَ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَذَلِكَ أَنَّ الْجَنَّةَ لَا يَدْخُلُهَا إِلَّا نَفْسٌ مُسْلِمَةٌ وَمَا أَنْتُمْ فِي أَهْلِ الشِّرْكِ إِلَّا كَالشَّعْرَةِ الْبَيْضَاءِ فِي جِلْدِ الثَّوْرِ الْأَسْوَدِ أَوْ كَالشَّعْرَةِ السَّوْدَاءِ فِي جِلْدِ الثَّوْرِ الْأَحْمَرِ»«با پيامبر صلی الله عليه وسلم  در خانه‌اي نشسته بوديم. فرمود: آيا راضي هستيد كه يك چهارم اهل بهشت از شما باشد؟ گفتيم: بلي. سپس پيامبر صلی الله عليه وسلم  فرمود: آيا راضي هستيد كه يك سوم اهل بهشت شما باشيد؟ گفتيم: بلي. فرمود:راضي هستيد كه نصف اهل بهشت شما باشيد؟ گفتيم: بلي. فرمود: قسم به كسي كه جان محمد در دست اوست اميدوارم كه نصف اهل بهشت از شما باشد چون جز افرادي كه ايمان دارند كسي وارد بهشت نمي شود و شما در ميان مشركان مانند موي سفيدي در پوست يك گاو سياه يا مانند يك موي سياه در پوست يك گاو قرمز هستيد.» بخاری (6528) ومسلم (221) .

 

5. او سرور فرزندان آدم روز قيامت است. از ابوهريرهس روايت است كه رسول الله صلی الله عليه وسلم  فرمودند:« أَنَا سَيِّدُ وَلَدِ آدَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَأَوَّلُ مَنْ يَنْشَقُّ عَنْهُ الْقَبْرُ وَأَوَّلُ شَافِعٍ وَأَوَّلُ مُشَفَّعٍ» «من روز قيامت سرور فرزندان آدم و اولين كسي هستم كه قبرش شكافته مي شود و اولين شفاعت كننده و اولين كسي هستم كه شفاعتش پذيرفته مي شود». مسلم (2278).

6. پيامبر صلی الله عليه وسلم  صاحب شفاعت عظمي است و آن شفاعت در حق اهل موقف (صحراي محشر) مي باشد تا خداوند بين آنها بعد از آنكه آن سختي را به وسيله برترين پيامبران از آنها دور نمود، داوري و قضاوت نمايد و آن مقام محمود ذكر شده در اين سخن الله تعالي است:{عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا}( اسراء 79)

«اميد است كه خداوند تو را به مقام محمود برساند».

 

 جمعي از صحابه و تابعين از جمله حذيفه، سلمان، انس، ابوهريره، ابن مسعود، جابر بن عبدالله، ابن عباس، مجاهد، قتاده و ديگران از مقام محمود به شفاعت تفسير كرده اند. قتاده مي گويد:"كان أهل العلم يرون المقام المحمود هو شفاعته يوم القيامة" «اهل علم بر اين رأي هستند كه مقام محمود همان شفاعت او در روز قيامت است». سنت نيز همچنين بر شفاعت پيامبر صلی الله عليه وسلم  در آن موقف دلالت دارد همچنانكه آن در حديث طولاني شفاعت كه شيخين از ابوهريرهس روايت مي كنند كه پيامبر صلی الله عليه وسلم  عذرآوردن آدم، سپس نوح، بعد از او ابراهيم سپس موسي و در آخر عيسي از قبول كردن شفاعت ذكر نمود و همه آنها مي گويند:(لست هناك) «ما در جايي نيستيم كه شفاعت كنيم» تا آنجا كه فرمود:«فيأتونني فأنطلق، فأستأذن على ربي فيؤذن لي عليه، فإذا رأيت ربي وقعت له ساجدا فيدعني ما شاء الله أن يدعني، ثم يقال لي: ارفع محمد، قل يسمع، وسل تعطه، واشفع تشفع فأحمد ربي بمحامد علمنيها ثم أشفع». .) «پس نزد من مي آيند و من مي روم تا از پروردگارم اجازه بگيرم پس به من اجازه داده مي شود هنگامي كه پروردگارم را مي بينم به سجده مي افتم آن مقدار كه خداوند بخواهد در همان حالت سجده باقي مي مانم. سپس به من گفته مي شود: اي محمد سرت را بلند كن، بگو گفته هايت شنيده مي‌شود، و درخواست كن كه به تو بخشيده مي شود، و شفاعت كن كه شفاعتت پذيرفته مي شود پس خداوند را با سپاس و ثنايي كه خود ياد داده است سپاس و ستايش مي گويم و سپس درخواست شفاعت مي كنم». بخاری(3340) ومسلم (193) .

 

7. پيامبر صلی الله عليه وسلم  صاحب پرچم حمد مي باشد و آن پرچمي است كه حقيقت دارد و حمل كردن آن در روز قيامت به او اختصاص دارد. و مردم تابع او مي شوند و در زير پرچم او قرار مي گيرند و آن پرچم مخصوص اوست زيرا پيامبر صلی الله عليه وسلم    خداوند را به چيزهايي ستايش نموده كه جز او كسي ديگر خداوند را با آن ستايش ننموده است. تعدادي از اهل علم اين را ذكر كرده اند. و سنت بر اختصاص داشتن آن پرچم با فضيلت عظيم به پيامبر صلی الله عليه وسلم  دلالت دارد. از ابوسعيد خدري روايت است كه رسول الله صلی الله عليه وسلم  فرمودند:«أَنَا سَيِّدُ وَلَدِ آدَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا فَخْرَ وَبِيَدِي لِوَاءُ الْحَمْدِ وَلَا فَخْرَ وَمَا مِنْ نَبِيٍّ يَوْمَئِذٍ آدَمُ فَمَنْ سِوَاهُ إِلَّا تَحْتَ لِوَائِي وَأَنَا أَوَّلُ مَنْ تَنْشَقُّ عَنْهُ الْأَرْضُ وَلَا فَخْرَ» «من سرور فرزندان آدم روز قيامت هستم و پرچم حمد و ثنا به دست من است و فخري نيست و هيچ پيامبري در آن روز نيست مگر اينكه زير پرچم من است و من اول كسي هستم كه قبرم شكافته مي شود و من فخر نمي فروشم». سنن ترمذي 5 / 587.

 

8. پيامبر صلی الله عليه وسلم  صاحب وسيله است و آن مرتبه بلندي در بهشت است و آن جز نصيب يك نفر نمي شود و بلندترين درجه بهشت مي باشد. از عبدالله بن عمرو بن عاص رضی الله عنه  روايت است كه گفت از رسول الله صلی الله عليه وسلم   شنيدم كه فرمودند:«إِذَا سَمِعْتُمْ الْمُؤَذِّنَ فَقُولُوا مِثْلَ مَا يَقُولُ ثُمَّ صَلُّوا عَلَيَّ فَإِنَّهُ مَنْ صَلَّى عَلَيَّ صَلَاةً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ بِهَا عَشْرًا ثُمَّ سَلُوا اللَّهَ لِي الْوَسِيلَةَ فَإِنَّهَا مَنْزِلَةٌ فِي الْجَنَّةِ لَا تَنْبَغِي إِلَّا لِعَبْدٍ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ وَأَرْجُو أَنْ أَكُونَ أَنَا هُوَ فَمَنْ سَأَلَ لِي الْوَسِيلَةَ حَلَّتْ لَهُ الشَّفَاعَةُ» «هنگامي كه صداي مؤذن را شنيديد مانند آنچه كه مي گويد، تكرار نماييد سپس بعد از اتمام اذان بر من صلوات بفرستيد هركس بر من صلوات بفرستد خداوند ده برابر بر او صلوات مي فرستد سپس از خداوند براي من وسيله را بخواهيد. آن جايگاهي در بهشت است كه شايسته جز بنده اي از بندگان خدا نيست و اميدوارم كه آن شخص من باشم پس هركس براي من وسيله را درخواست نمايد شفاعت من برايش ممكن مي‌گردد». مسلم (384) .

و ساير خصوصيات و صفات عالي پيامبر صلی الله عليه وسلم   كه دلالت بر بلندي جايگاه او نزد الله تعالي دارد و جايگاه او را در دنيا و آخرت بلند مي گرداند و اين خصوصيات بسيار زياد هستند.

 

 

بيان نمودن اينكه ديدن پيامبر صلی الله علیه وسلم در خواب، حق است:

 

 

 سنت بر ممكن بودن ديدن پيامبر صلی الله علیه وسلم در خواب دلالت دارد و اينكه هركس او را در خواب ببيند به تحقيق ديده است.

از ابوهريره رضی الله عنه  روايت است كه پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:«مَنْ رَآنِي فِي الْمَنَامِ فَقَدْ رَآنِي فَإِنَّ الشَّيْطَانَ لَا يَتَمَثَّلُ بِي» «هركس مرا در خواب ببيند به تحقيق ديده است زيرا شيطان نمي تواند خود را به شكل من درآورد» مسلم (2266) .

و در لفظ ديگر كه شيخين از ابوهريرهس روايت مي كنند كه پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:«مَنْ رَآنِي فِي الْمَنَامِ فَسَيَرَانِي فِي الْيَقَظَةِ وَلَا يَتَمَثَّلُ الشَّيْطَانُ بِي» «هرکس، مرا در خواب ببيند، در بيداري هم خواهد ديد. شيطان نمي تواند خود را به شکل و صورت من درآورد». بخاری(6993) ، ومسلم (2266) .

 

بخاري از ابن سيرين روايت ميكند كه گفت:"إِذَا رَآهُ فِي صُورَتِهِ " «هنگامي كه او را در شكل و شمايل خود پيامبر صلی الله علیه وسلم ببيند(رؤيايش صحيح است)». از جابر بن عبدالله روايت است كه پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:«مَنْ رَآنِي فِي النَّوْمِ فَقَدْ رَآنِي إِنَّهُ لَا يَنْبَغِي لِلشَّيْطَانِ أَنْ يَتَشَبَّهَ بِي»«هركس مرا در خواب ببيند به حقيقت مرا ديده است زيرا شيطان نمي تواند كه خود را به من شبيه كند». مسلم (2268)

 

احاديث بر درستي ديدن پيامبر صلی الله علیه وسلم در خواب دلالت دارند هركس او را ببيند پس رؤيايش درست است زيرا شيطان نمي‌تواند خود را به شكل رسول الله صلی الله علیه وسلم در آورد در ضمن بايد هوشيار باشيم كه ديدن صحيح رسول الله صلی الله علیه وسلم زماني است كه او را بر صورت حقيقتي او كه صفات آن مشخ صلی الله علیه وسلم است ديده باشد وگرنه ديدن او صحيح نيست و براي اين است كه ابن سيرين ميگويد:"إذا رآه في صورته" «هنگامي كه او را در شكل و شمايل خود پيامبر صلی الله علیه وسلم ببيند(رؤيايش صحيح است)». همچنانكه نقل آن از بخاري گذشت.

 

بخاري براي اين قول ابن سيرين را بعد از ذكر حديث آورده تا تفسيري براي رؤيت و ديدن او در حديث باشد. و شاهد بر آن آنچه است كه حاكم از طريق عاصم بن كليب كه او نيز از پدرش روايت كرده كه گفت:(قلت لابن عباس رأيت النبي صلى الله عليه وسلم في المنام. قال: صفه لي. قال: ذكرت الحسن بن علي فشبهته به. قال: إنه كان يشبهه) «به ابن عباس گفتم: پيامبر را در خواب ديدم. فرمود: او را برايم وصف كن. گفت: حسن بن علي را به ياد آوردم پس پيامبر را به او تشبيه نمودم. گفت: او شبيه حسن بن علي بود».

 

از ايوب روايت است كه گفت:"كان محمد - يعني ابن سيرين - إذا ق صلی الله علیه وسلم عليه رجل أنه رأى النبي صلى الله عليه وسلم قال: صف لي الذي رأيته. فإن وصف له صفة لا يعرفها قال: لم تره" «محمد يعني ابن سيرين هنگامي كه مردي بر او بازگو نمود كه پيامبر صلی الله علیه وسلم را ديده است گفت: كسي را كه ديده اي برايم توصيف كن؟ چون او را وصف نمود آن صفات پيامبر صلی الله علیه وسلم نبود. به او گفت: پيامبر صلی الله علیه وسلم را نديده اي». (سند صحيح)

اما اين سخن پيامبر صلی الله علیه وسلم «مَنْ رَآنِي فِي الْمَنَامِ فَسَيَرَانِي فِي الْيَقَظَةِ» «هرکس، مرا در خواب ببيند، در بيداري هم خواهد ديد». علما در تفسير ديدن او در بيداري اقوال بسيار دارند كه مشهورترين آنها اين سه قول است:

 

اول اينكه: منظور از آن، مشابهت و مثال آوردن است و دليل بر اين گفته آنچه است كه در روايت مسلم از حديث ابوهريره آمده كه در آن مي فرمايد:«فكأنما رآني في اليقظة» «مانند اين است كه مرا در بيدراي ديده باشد».

 

دوم اينكه: آن مخصو صلی الله علیه وسلم اهل زمان خودش بوده از كساني كه به او ايمان آورده اند قبل از اينكه او را ببينند.

 

سوم اينكه: منظور از آن روز قيامت است. پس اينگونه مي شود كسي كه او در خواب ببيند بر كسي كه او را در خواب نديده مزيت بيشتري دارد. و الله تعالي اعلم.

 

پايان رسالت با مبعوث شدن پیامبر اسلام و بيان اينكه بعد از او پيامبري نمي آيد:

سخن در اين باره همراه با ذكر دلايل بهمراه سخن گفتن در مورد ويژگيهاي پيامبر صلی الله علیه وسلم و اينكه او خاتم پيامبران است، گذشت و سخن در باره پايان رسالت از جهت ديگر تأثير اين عقيده (ختم نبوت) بر دين مسلمانان و ثمره اثبات آن بر آنهاست. از ثمره و نتايج اين عقيده:

 

 

1. پابرجا شدن شريعت و كامل شدن دين نزد امت كه اثر و نشانه بزرگ در زندگي امت دارد به اندازه اي است كه الله تعالي با ذكر اين آيه بر امت نعمت داده است كه مي فرمايد:{الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}( مائده 3)

«امروز دينتان را براي شما كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و راضي شدم كه اسلام دينتان باشد».

 

 

اين آيه بر پيامبر صلی الله علیه وسلم در حجة الوداع چند ماه قبل از وفاتشان و بعد از اينكه خداوند دين را برايش كامل نمود، نازل شد. براي همين يهود بر مسلمانان بخاطر اين آيه غبطه مي خوردند. شيخين روايت مي كنند كه مردي از يهود پيش عمرس آمد و گفت:(آيَةٌ فِي كِتَابِكُمْ تَقْرَءُونَهَا لَوْ عَلَيْنَا مَعْشَرَ الْيَهُودِ نَزَلَتْ لَاتَّخَذْنَا ذَلِكَ الْيَوْمَ عِيدًا قَالَ أَيُّ آيَةٍ قَالَ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ…)  «آيه اي در كتاب شماست كه آن را مي خوانيد اگر آن بر ما يهوديان نازل مي شد آن روز را عيد مي گرفتيم. گفت: كدام آيه است؟ مرد يهودي گفت:{الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ…} «امروز دينتان را براي شما كامل كردم». البخاری (45) ، ومسلم (3017) .

 

 پيامبر صلی الله علیه وسلم حقيقت آن را بصورت محسوس و قابل فهم ابراز كرده و رسالت هاي قبل از خود را به ساختماني زيبا و كامل كه تنها جاي يك خشت آن باقيمانده تشبيه كرده است. پس بعثت او جاي همان خشتي بود كه ساختمان به وسيله او تكميل شد. و در بيان روشن آن مجالي براي زياد كردن در دين بصورت ويژه و در تمام رسالت ها به صورت عام باقي نمي‌ماند همچنانكه زياد كردن در آن ساختمان بعد از تكميل آن ممكن نيست. سخن در اين باره همراه با ن صلی الله علیه وسلم آن در مبحث خصوصيات و ويژگيهاي پيامبر صلی الله علیه وسلم تقديم شد كه مي توانيد به آن مراجعه نماييد.

 

2. امت اطمينان مي يابد كه اين دين و شريعت محمد صلی الله علیه وسلم با بعثت پيامبر ديگري نسخ نمي پذيرد."ومعنى ختم النبوة بنبوته عليه الصلاة والسلام أنه لا تبتدأ نبوة ولا تشرع شريعة بعد نبوته وشرعته، وأما نزول عيسى عليه السلام وكونه متصفا بنبوته السابقة فلا ينافي ذلك، على أن عيسى عليه السلام إذا نزل إنما يتعبد بشريعة نبينا صلى الله عليه وسلم دون شريعته المتقدمة لأنها منسوخة فلا يتعبد إلا بهذه الشريعة أصولا وفروعا" «معني اينكه پيامبري با مبعوث شدن او ختم شده اين است كه بعد از نبوت و شريعت او ديگر پيامبر و شريعتي جديد نخواهد آمد. اما نزول عيسي؛ اينكه قبلاً او متصف به صفت نبوت شده است، منافاتي با آن ندارد. زيرا عيسي؛ هنگامي كه نازل مي شود به شريعت پيامبر ما صلی الله علیه وسلم بدون شريعت سابق به عبادت مي پردازد زيرا آن (شريعت خودش) منسوخ شده است پس عبادت جز با اصول و فروع اين شريعت انجام نمي گيرد».

 

3. بطور قطع و يقين هركس بعد از پيامبر صلی الله علیه وسلم مدعي نبوت باشد بدون هيچگونه دورانديشي و تأملي او دروغ مي گويد و اين از بارزترين ثمرات ايمان به عقيده پايان يافتن نبوت است كه به وسيله آن براي امت از تبعيت كنندگان كساني كه مدعي نبوت هستند از دجالهاي دروغگو مصونيت حاصل مي شود. از اين رو آگاه ساختن بر اين امر عظيم از بزرگترين اهداف پيامبر صلی الله علیه وسلم در بيان اعتقاد به اينكه نبوت به وسيله او پايان يافته و خبر دادن از سي دجال دروغگو در اين امت كه همگي ادعاي نبوت مي كنند سپس بيان اينكه پيامبري بعد از او نمي آيد هشداري براي امت از تصديق كردن و تبعيت كردن از آنهاست. همچنانكه اين در حديث ثوبان در مورد فتنه بصورت مرفوع از پيامبر صلی الله علیه وسلم روايت است كه در آن مي فرمايد:(. . .«وَإِنَّهُ سَيَكُونُ فِي أُمَّتِي ثَلَاثُونَ كَذَّابُونَ كُلُّهُمْ يَزْعُمُ أَنَّهُ نَبِيٌّ وَأَنَا خَاتَمُ النَّبِيِّينَ لَا نَبِيَّ بَعْدِي» «در امت من سي نفر دروغگو كه همه آنها گمان مي كنند پيامبر هستند مي آيند در حاليكه من خاتم پيامبران هستم و بعد از من پيامبري نمي آيد». سنن ترمذي 4 / 499

 

4. ظاهر شدن فضل و بزرگي اميران و علماي اين امت در قرار دادن مصلحت دين و دنياي اين امت بر خلاف بني اسرائيل كه پيامبران وظيفه اداره آن را بر عهده داشتند. از ابوهريرهس روايت است كه پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:«(كَانَتْ بَنُو إِسْرَائِيلَ تَسُوسُهُمْ الْأَنْبِيَاءُ كُلَّمَا هَلَكَ نَبِيٌّ خَلَفَهُ نَبِيٌّ وَإِنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي وَسَتَكُونُ خُلَفَاءُ تَكْثُرُ قَالُوا فَمَا تَأْمُرُنَا قَالَ فُوا بِبَيْعَةِ الْأَوَّلِ فَالْأَوَّلِ وَأَعْطُوهُمْ حَقَّهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ سَائِلُهُمْ عَمَّا اسْتَرْعَاهُمْ)» «قبلاً پيامبران اداره امور ملت بني اسرائيل را به عهده داشتند هر وقت پيامبري فوت مي كرد پيامبري ديگر به جاي او مي نشست و زمام امور را به دست مي گرفت. اما بعد از من پيامبري نخواهد آمد و زمام امور در دست جانشينان و خلفاء خواهد بود. ايشان هم تعدادشان فراوان خواهد بود. اصحاب گفتند: به ما چه دستور مي دهيد؟ فرمود: به ترتيب تقدم بيعت آنها را رعايت كنيد و حق آنان را ادا كنيد و خداوند از آنها در مورد زيردستانشان مورد بازخواست قرار مي دهد». مسلم (1842)

 پس مقام خلفا در اين امت، مقام انبياء در بني اسرائيل در امور دنيوي مردم و رهبري آنهاست. در حديث ديگري از ابوهريرهس آمده كه پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:«إِنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ لِهَذِهِ الْأُمَّةِ عَلَى رَأْسِ كُلِّ مِائَةِ سَنَةٍ مَنْ يُجَدِّدُ لَهَا دِينَهَا» «خداوند براي اين امت هر صد سال كسي را مي فرستد كه دينشان را برايشان تجديد مي نمايد». أبو داود(4291)

 و واقعيت امت به آن شهادت مي دهد پس امر دين و دنيا به وسيله خلفا، اميران و علما، كساني كه به وسيله شريعت زمام امور مردم را به دست مي گيرند، از بين نمي رود و الله تعالي با تجديد ساختن آن براي امت نمي گذارد از آنچه از نشانه هاي دين كه با گذشت زمانها ناپديد مي شوند، از بين روند. به وسيله امامان مجدد تحريفات بدخواهان، پذيرش دروغگويان و تفسير جاهلان از كتاب خدا را نفي مي كند. پس دين خدا به وسيله آنها پابرجا شاداب و باطراوت بر همان ايستادگي و طراوتي كه در عهد بعثت و زمان رسالت بود، برمي گردد. و آن، فضل و بزرگي خداوند در حق اين امت بصورت عام و شرف و بزرگي او با اين مقام و منزلت بصورت خا صلی الله علیه وسلم است.

به هر حال عقيده به ختم نبوت و آثار آن در دين از بارزترين و مشخ صلی الله علیه وسلم ترين ويژگيهاي اين امت است كه آن را با قدرت ايمان به دينشان و ايمان يقين به آن و با پايداري در ثبات و استقامت بر آن مي گيرند. تا اينكه امر خداوند بيايد.

 

 

وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.‏

وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.‏

 

سایت مهتدین

Mohtadeen.Com

 

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

در حدیث صحیح از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده که فرمود: «مَنْ نِيْحَ عليهِ فإنَّهُ يُعَذَّبُ بما نِيْحَ عليهِ».

هر کسی که برایش نوحه خوانده شود به سبب آن نوحه‌خوانی عذاب می‌شود.

مسلم، 2/644 و بخاری، 2/80.

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010