|
|
 |
|
|
شماره مقاله :
|
3005 |
تعداد مشاهده : |
2132 |
تاریخ اضافه : |
2014-08-03 |
|
مذهب شيعه ازدين اسلام منحرف شده |
|
بسم الله الرحمان الرحيم
مذهب شيعه ازدين اسلام منحرف شده!
قرآن كريم درصفحه460سوره زمرآيه18 ميفرمايد: الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُو۟لَٰٓئِكَ الَّذِينَ هَدَيٰهُمُ اللَّهُ وَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمْ أُو۟لُوا۟ الْأَلْبَٰبِ- آن بندگاني كه سخن را مي شنوند و نيكوترين آن را عمل ميكنند آنان هستند كه خدا هدايتشان كرده و آنان خردمندانند
جهل – تعصب وتكبرمانع ازسعادت هرانساني است -من يك شيعه زاده ام ؛ توفيق خواندن قرآن سرآغازهدايتم شد ؛از خداوند براي خود وشما هدايتش وثبات قدم را تمنّا ميكنم {وَالسَّلَٰمُ عَلَيٰ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَيٰٓ- و بر هر كس كه از هدايت پيروي كند درود باد}
خواهشمندم كه به مذهب اجداديتان اطمينان نكنيد؛ شخصا از قرآن تحقيق كنيد
{ وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا۟ مَآ أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا۟ بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ ءَابَآءَنَآ أَوَلَوْكَانَ الشَّيْطَٰنُ يَدْعُوهُمْ إِلَيٰ عَذَابِ السَّعِيرِ-وچون به آنان گفته شود آنچه را كه خدا نازل كرده پيروي كنيد مي گويند [نه] بلكه آنچه كه پدرانمان را برآن يافته ايم پيروي مي كنيم آيا هر چند شيطان آنان را به سوي عذاب سوزان فرا خواند}
عرايضم را با استناد به آيات مقدس قرآن كريم با اعتقادات وادعاهاي شيعه قياس ميكنم:
قرآن منحصر به دوران جاهليت نيست براي تشخيص حق ازباطل درهمه زمانها ومكانها نازل شده ؛معجزه اي كه بحمدالله قابل دسترس براي همگيست ولي متاسفانه درعالم شيعه جنبه هاي غير دارد
-{اللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ(2)نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَٰبَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنزَلَ التَّوْرَيٰةَ وَالْإِنجِيلَ(3)مِن قَبْلُ هُدًي لِّلنَّاسِ وَأَنزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا۟ بَِٔايَٰتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ- خداست كه هيچ معبود جز او نيست و زنده [پاينده] است - اين كتاب را در حالي كه مؤيد آنچه [از كتابهاي آسماني] پيش از خود مي باشد به حق بر تو نازل كرد و تورات و انجيل را - پيش از آن براي رهنمود مردم فرو فرستاد و فرقان [جداكننده حق از باطل] را نازل كرد كساني كه به آيات خدا كفر ورزيدند بي ترديد عذابي سخت خواهند داشت و خداوند شكست ناپذير و صاحب انتقام است}
-{ كِتَٰبٌ أَنزَلْنَٰهُ إِلَيْكَ مُبَٰرَكٌ لِّيَدَّبَّرُوٓا۟ ءَايَٰتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُو۟لُوا۟ الْأَلْبَٰبِ - كتابي مبارك است كه آن را به سوي تو نازل كرده ايم تا در آيات آن بينديشند و خردمندان پند گيرند}
{وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا الْقُرْءَانِ مِن كُلِّ مَثَلٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ -و در اين قرآن از هر گونه مثلي براي مردم آورديم باشد كه آنان پندگيرند}
-{ وَمَآ أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَٰبَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا۟ فِيهِ وَهُدًي وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ - و ما [اين] كتاب را بر تو نازل نكرديم مگر براي اينكه آنچه را در آن اختلاف كرده اند براي آنان توضيح دهي و [آن] براي مردمي كه ايمان ميآورند رهنمود و رحمتي است} -{ ذَٰلِكَ الْكِتَٰبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًي لِّلْمُتَّقِينَ - اين است كتابي[قرآن] كه در [حقانيت] آن هيچ ترديدي نيست [و] مايه هدايت تقواپيشگان است}
-{ وَقَالَ الرَّسُولُ يَٰرَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا۟ هَٰذَا الْقُرْءَانَ مَهْجُورًا - و پيامبر [خدا] گفت پروردگارا قوم من اين قرآن را رها كردند}
دراين مقاله جهت رفع اتهامات احتمالي از تفاسيرشيعه استفاده شده (نرم افزارسروش ايمان2) ؛همچنين ازآل رسول الله صل الله عليه وآله وسلم بنام{اهل بيت} واسطه قرار دادن بندگان مقرب بنام {توسل} تمامي روحانيون وپيروان مذهب شيعه بنام{ شيعه} ياد ميشود ؛ امابعد...
آيات قرآن كريم در وصف وظايف-اختيارات وامتيازات رسول الله(ص) وديگر انبياء (ع) :
إِنَّ اللَّهَ وَمَلَٰٓئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النَّبِيِّ يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ صَلُّوا۟ عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا۟ تَسْلِيمًا - خدا وفرشتگانش بر پيامبر درود مي فرستند اي كساني كه ايمان آورده ايد براودرود فرستيد وبه فرمانش بخوبي گردن نهيد {اللهم صل علي محمد وآل محمد}
صفحه 424سوره احزاب آيه 45: يَٰٓأَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّآ أَرْسَلْنَٰكَ شَٰهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا - اي پيامبر ما تو را گواه و بشارتگر و هشداردهنده فرستاديم
صفحه290 سوره اسراء آيه 79 : وَمِنَ الَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَيٰٓ أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا - و پاسي از شب را زنده بدار تا براي تو [به منزله] نافله اي باشد اميد كه پروردگارت تو را به مقامي ستوده برساند
صفحه458 سوره زمرآيه 2: إِنَّآ أَنزَلْنَآ إِلَيْكَ الْكِتَٰبَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ - ما كتاب را به حق به سوي تو فرود آورديم پس خدا را در حالي كه اعتقاد [خود] را براي او خالص كننده اي عبادت كن
صفحه221سوره هود آيه 2: أَلَّا تَعْبُدُوٓا۟ إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ - كه جز خدا را نپرستيد به راستي من(رسول الله) از جانب او براي شما(فقط)هشداردهنده و بشارتگرم
صفحه473سوره غافرآيه55: فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنۢبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَٰرِ - پس صبر كن كه وعده خدا حق است و براي گناهت آمرزش بخواه و به سپاس پروردگارت شامگاهان و بامدادان ستايشگر باش
آيا شيعه در وصف انبياء غلو نكرده؟
صفحه503 سوره احقاف آيه9: قُلْ مَا كُنتُ بِدْعًا مِّنَ الرُّسُلِ وَمَآ أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَيٰٓ إِلَيَّ وَمَآ أَنَا۠ إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ- بگو من از [ميان] پيامبران نودرآمدي نبودم و نمي دانم با من و با شما چه معامله اي خواهد شد جز آنچه را كه به من وحي مي شود پيروي نمي كنم و من جز هشداردهنده اي آشكار [بيش] نيستم
صفحه474سوره غافرآيه66 : قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَمَّا جَآءَنِيَ الْبَيِّنَٰتُ مِن رَّبِّي وَأُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَٰلَمِينَ - بگو من نهي شده ام از اينكه جز خدا كساني را كه [شما] مي خوانيد پرستش كنم [آن هم] هنگامي كه از جانب پروردگارم مرا دلايل روشن رسيده باشد و مامورم كه فرمانبر پروردگار جهانيان باشم
صفحه 477سوره فصلت آيه 6: قُلْ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَيٰٓ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَٰحِدٌ فَاسْتَقِيمُوٓا۟ إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِّلْمُشْرِكِينَ- بگو من بشري چون شمايم جز اينكه به من وحي مي شود كه خداي شما خدايي يگانه است پس مستقيما به سوي او بشتابيد و از او آمرزش بخواهيد و واي بر مشركان
-صفحه573سوره جن : قُلْ إِنَّمَآ أَدْعُوا۟ رَبِّي وَلَآ أُشْرِكُ بِهِۦٓ أَحَدًا(20)قُلْ إِنِّي لَآ أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا(21)قُلْ إِنِّي لَن يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَدًا(22)إِلَّا بَلَٰغًا مِّنَ اللَّهِ وَرِسَٰلَٰتِهِ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدًا(23)حَتَّيٰٓ إِذَا رَأَوْا۟ مَا يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا(24)قُلْ إِنْ أَدْرِيٓ أَقَرِيبٌ مَّا تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّيٓ أَمَدًا(25)عَٰلِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَيٰ غَيْبِهِۦٓ أَحَدًا(26)- بگو من تنها پروردگار خود را مي خوانم و كسي را با او شريك نمي گردانم-بگو من براي شما اختيار زيان و هدايتي را ندارم-بگو هرگز كسي مرا در برابر خدا پناه نمي دهد و هرگز پناهگاهي غير از او نمي يابم-[وظيفه من] تنها ابلاغي از خدا و [رساندن] پيامهاي اوست و هر كس خدا و پيامبرش را نافرماني كند قطعا آتش دوزخ براي اوست و جاودانه در آن خواهند ماند- تا آنچه را وعده داده مي شوند ببينند آنگاه دريابند كه ياور چه كسي ضعيف تر و كدام يك شماره اش كمتر است-بگو نمي دانم آنچه را كه وعده داده شده ايد نزديك است يا پروردگارم براي آن زماني نهاده است-داناي نهان است و كسي را بر غيب خود آگاه نميكند
صفحه126 سوره مائده آيه109: يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَآ أُجِبْتُمْ قَالُوا۟ لَا عِلْمَ لَنَآ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّٰمُ الْغُيُوبِ- [ياد كن] روزي را كه خدا پيامبران را گرد مي آورد پس مي فرمايد چه پاسخي به شما داده شد مي گويند ما را هيچ دانشي نيست تويي كه داناي رازهاي نهاني
- صفحه 257سوره ابراهيم آيه11: قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلَيٰ مَن يَشَآءُ مِنْ عِبَادِهِ وَمَا كَانَ لَنَآ أَن نَّأْتِيَكُم بِسُلْطَٰنٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَي اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ- پيامبرانشان به آنان گفتند ما جز بشري مثل شما نيستيم ولي خدا بر هر يك از بندگانش كه بخواهد منت مينهد و ما را نرسد كه جز به اذن خدا براي شما حجتي بياوريم و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند
صفحه191سوره توبه آيه31: اتَّخَذُوٓا۟ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَٰنَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَآ أُمِرُوٓا۟ إِلَّا لِيَعْبُدُوٓا۟ إِلَٰهًا وَٰحِدًا لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَٰنَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ- اينان دانشمندان و راهبان خود و مسيح پسر مريم را به جاي خدا به الوهيت گرفتند با آنكه مامور نبودند جز اينكه خدايي يگانه را بپرستند كه هيچ معبودي جز او نيست منزه است او از آنچه [با وي] شريك مي گردانند
صفحه493 سوره زخرف آيه59: إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَجَعَلْنَٰهُ مَثَلًا لِّبَنِيٓ إِسْرَٰٓءِيلَ - [عيسي] جز بنده اي كه بر وي منت نهاده و او را براي فرزندان اسرائيل سرمشق [و آيتي] گردانيده ايم نيست
صفحه127سوره مائده آيه116: وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَٰعِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ ءَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَٰهَيْنِ مِن دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَٰنَكَ مَا يَكُونُ لِيٓ أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَآ أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّٰمُ الْغُيُوبِ- و [ياد كن] هنگامي را كه خدا فرمود اي عيسي پسر مريم آيا تو به مردم گفتي من و مادرم را همچون دو خدا به جاي خداوند بپرستيد گفت منزهي تو مرا نزيبد كه [در باره خويشتن] چيزي را كه حق من نيست بگويم اگر آن را گفته بودم قطعا آن را مي دانستي آنچه در نفس من است تو مي داني و آنچه در ذات توست من نمي دانم چرا كه تو خود داناي رازهاي نهاني
-صفحه60سوره آل عمران : مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَٰبَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا۟ عِبَادًا لِّي مِن دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِن كُونُوا۟ رَبَّٰنِيِّۦنَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَٰبَ وَبِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ(79)وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَن تَتَّخِذُوا۟ الْمَلَٰٓئِكَةَ وَالنَّبِيِّۦنَ أَرْبَابًا أَيَأْمُرُكُم بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ(80)- هيچ بشري را نسزد كه خدا به او كتاب و حكم و پيامبري بدهد سپس او به مردم بگويد به جاي خدا بندگان من باشيد بلكه به سبب آنكه كتاب [آسماني] تعليم مي داديد و از آن رو كه درس مي خوانديد علماي دين باشيد-و [نيز] شما را فرمان نخواهد داد كه فرشتگان و پيامبران را به خدايي بگيريد آيا پس از آنكه سر به فرمان [خدا] نهاده ايد [باز] شما را به كفر وامي دارد
صفحه133سوره انعام آيه 50: قُل لَّآ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَآئِنُ اللَّهِ وَلَآ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَآ أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَيٰٓ إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَيٰ وَالْبَصِيرُ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ-بگو به شما نمي گويم گنجينه هاي خدا نزد من است و غيب نيز نمي دانم و به شما نمي گويم كه من فرشته ام جز آنچه را كه به سوي من وحي مي شود پيروي نمي كنم بگو آيا نابينا و بينا يكسان است آيا تفكر نمي كنيد
صفحه68 سوره آل عمران آيه 144: وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِي۟ن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَيٰٓ أَعْقَٰبِكُمْ وَمَن يَنقَلِبْ عَلَيٰ عَقِبَيْهِ فَلَن يَضُرَّ اللَّهَ شَئًْا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّٰكِرِينَ- و محمد جز فرستاده اي كه پيش از او [هم] پيامبراني [آمده و] گذشتند نيست آيا اگر او بميرد يا كشته شود از عقيده خود برمي گرديد و هر كس از عقيده خود بازگردد هرگز هيچ زياني به خدا نمي رساند و به زودي خداوند سپاسگزاران را پاداش مي دهد( ابوبكر بعد از رحلت پيامبربا تلاوت اين آيه وحدت امت اسلامي را حفظ كرد )
- آيا شيعه هدف انبياء را تحريف نكرده؟
آيات قرآن كريم در باب شفاعت:
صفحه133سوره انعام آيه 51: وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوٓا۟ إِلَيٰ رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ - و به وسيله اين [قرآن] كساني را كه بيم دارند كه به سوي پروردگارشان محشور شوند هشدار ده كه غير او {الله}براي آنها يار و شفيعي نيست باشد كه پروا كنند
صفحه7سوره بقره آيه 48: وَاتَّقُوا۟ يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَئًْا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَٰعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ -و بترسيد از روزي كه هيچ كس چيزي [ازعذاب خدا] را از كسي دفع نمي كند و نه از او شفاعتي پذيرفته و نه به جاي وي بدلي گرفته مي شود و نه ياري خواهند شد
صفحه319سوره طه آيه109: يَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَٰعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَٰنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا- در آن روز شفاعت [به كسي] سود نبخشد مگر كسي را كه [خداي] رحمان اجازه دهد و سخنش او را پسند آيد
آيا شيعه قبل از ادعاي مقام شفاعت كنندگي هزاران امامزاده ي مجهول عقوبت كه همچنان رشد ميكند؛ چه سندي بر بهشتي بودنشان دارد ؟
أَمِ اتَّخَذُوا۟ مِن دُونِ اللَّهِ شُفَعَآءَ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا۟ لَا يَمْلِكُونَ شَئًْا وَلَا يَعْقِلُونَ(43)قُل لِّلَّهِ الشَّفَٰعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ(44)- آيا غير از خدا شفاعتگراني براي خود گرفته اند بگو آيا هر چند اختيار چيزي را نداشته باشند و نينديشند-بگو شفاعت يكسره از آن خداست فرمانروايي آسمانها و زمين خاص اوست سپس به سوي او باز گردانيده مي شويد
- لا حول ولا قوة الا بالله؛ طلب شفاعت بي اذن الهي چه مزيتي دارد!
آية الكرسي: اللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِۦٓ إِلَّا بِمَا شَآءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضَ وَلَا ئَُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ-خداست كه معبودي جز او نيست زنده و برپادارنده است نه خوابي سبك او را فرو مي گيرد و نه خوابي گران آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست كيست آن كس كه جز به اذن او در پيشگاهش شفاعت كند آنچه در پيش روي آنان و آنچه در پشت سرشان است مي داند و به چيزي از علم او جز به آنچه بخواهد احاطه نمي يابند كرسي او آسمانها وزمين را در برگرفته ونگهداري آنها براو دشوار نيست ووالاي بزرگست
صفحه555سوره منافقون آيه6: هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنفِقُوا۟ عَلَيٰ مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّيٰ يَنفَضُّوا۟ وَلِلَّهِ خَزَآئِنُ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِنَّ الْمُنَٰفِقِينَ لَا يَفْقَهُونَ- براي آنان يكسان است چه برايشان آمرزش بخواهي يا برايشان آمرزش نخواهي خدا هرگز بر ايشان نخواهد بخشود خدا فاسقان را راهنمايي نمي كند
صفحه 363 سوره فرقان آيه 43: أَرَءَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَيٰهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا -آيا آن كس كه هواي [نفس] خود را معبود خويش گرفته است ديدي آيا [مي تواني] ضامن او باشي
{ فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَٰعَةُ الشَّٰفِعِينَ- و شفاعت شفاعتگران آنها را سود نبخشد!}
توسل سنت يا بدعت! شيعه توسل را با فلسفه بافي -طلب شفاعتي-تقربي –رفع حاجتي عنوان ميكند؛آيات قرآن در رد چنين ادعاهايي ميفرمايد:
-صفحه210سوره يونس آيه18: وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ اللَّهِ قُلْ أَتُنَبُِّٔونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ سُبْحَٰنَهُ وَتَعَٰلَيٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ- و به جاي خدا چيزهايي را مي پرستند كه نه به آنان زيان مي رساند و نه به آنان سود مي دهد و مي گويند اينها نزد خدا شفاعتگران ما هستند بگو آيا خدا را به چيزي كه در آسمانها و در زمين نمي داند آگاه مي گردانيد او پاك و برتر است از آنچه [با وي] شريك مي سازند
درصفحه458 سوره زمرآيه3 ميفرمايد: أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا۟ مِن دُونِهِۦٓ أَوْلِيَآءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَي اللَّهِ زُلْفَيٰٓ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَٰذِبٌ كَفَّارٌ- آگاه باشيد آيين پاك از آن خداست و كساني كه به جاي او اوليائي براي خود گرفته اند [به اين بهانه كه] ما آنها را جز براي اينكه ما را هر چه بيشتر به خدا نزديك گردانند نمي پرستيم البته خدا ميان آنان در باره آنچه كه بر سر آن اختلاف دارند داوري خواهد كرد در حقيقت خدا آن كسي را كه دروغ پرداز ناسپاس است هدايت نمي كند
صفحه120سوره مائده آيه76: قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَاللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ- بگو آيا غير از خدا چيزي را كه اختيار زيان و سود شما را ندارد مي پرستيد و حال آنكه خداوند شنواي داناست
- نهي از دون الله صريحترين بخش آيات كتاب الهي است؛ آيا شيعه رسول الله(ص)واهل بيتش وامامزاده ها ؛ را غيرالله نميداند كه ايشان را ميخوانند؟
.صفحه414سوره فرقان آيه30 : ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ الْبَٰطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِير- اين[ها همه] دليل آن است كه خدا خود حق است و غير از او هر چه را كه مي خوانند باطل است و خدا همان بلندمرتبه بزرگ است
صفحه 287سوره اسراء آيه 57: أُو۟لَٰٓئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَيٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا- آن كساني را كه ايشان مي خوانند [خود] به سوي پروردگارشان تقرب مي جويند [تا بدانند] كدام يك از آنها [به او] نزديكترند و به رحمت وي اميدوارند و از عذابش مي ترسند چرا كه عذاب پروردگارت همواره در خور پرهيز است
صفحه175 سوره اعراف آيه 194: إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا۟ لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَٰدِقِينَ -در حقيقت كساني را كه به جاي خدا مي خوانيد بندگاني امثال شما هستند پس آنها را [در گرفتاريها] بخوانيد اگر راست مي گوييد بايد شما را اجابت كنند
صفحه502سوره احقاف: قُلْ أَرَءَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا۟ مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَٰوَٰتِ ائْتُونِي بِكِتَٰبٍ مِّن قَبْلِ هَٰذَآ أَوْ أَثَٰرَةٍ مِّنْ عِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَٰدِقِينَ(4)وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُوا۟ مِن دُونِ اللَّهِ مَن لَّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَيٰ يَوْمِ الْقِيَٰمَةِ وَهُمْ عَن دُعَآئِهِمْ غَٰفِلُونَ(5)بگو به من خبر دهيد آنچه را به جاي خدا فرا مي خوانيد به من نشان دهيد كه چه چيزي از زمين [را] آفريده يا [مگر] آنان را در [كار] آسمانها مشاركتي است اگر راست مي گوييد كتابي پيش از اين يا بازمانده اي از دانش نزد من آوريد-و كيست گمراه تر از آن كس كه به جاي خدا كسي را مي خواند كه تا روز قيامت او را پاسخ نمي دهد و آنها از دعايشان بي خبرند
صفحه269سوره نحل:وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَا يَخْلُقُونَ شَئًْا وَهُمْ يُخْلَقُونَ(20)أَمْوَٰتٌ غَيْرُ أَحْيَآءٍ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ(21) و كساني را كه غير خدا ميخوانند چيزي نميآفرينند در حالي كه خود آفريده مي شوند-مردگانند نه زندگان و نميدانند كي برانگيخته خواهند شد
لا اله الا الله؛اولين و مهمترين اصول همه اديان آسماني ودين اسلام توحيد ميباشدآيا شيعه به بهانه توسل توحيد را تحريف نكرده!{أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ- مگرندانستي كه فرمانروايي آسمانها و زمين ازآن خداست وشما جز خدا سرور و ياوري نداريد}
چرا درسرگذشت ادياني كه شرح حالشان مكررا در قرآن كريم بيان شده جواز توسل به چشم نميخورد! {وَلَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا الْقُرْءَانِ مِن كُلِّ مَثَلٍ فَأَبَيٰٓ أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُورًا -وبه راستي دراين قرآن ازهرگونه مثلي گوناگون آورديم ولي بيشترمردم جز سر انكار ندارند }
اتمام حجت آيات قرآن جاي هيچگونه عذروبهانه اي باقي نگذاشته؛ نه تنها درتاييد اعتقاد توسل شيعه يك آيه وجود ندارد؛بلكه صراحتا ما را ازغيرالله نهي كرده هيچ استثناءي هم قائل نشده وآن را شرك دانسته
- صفحه86سوره نساء آيه48: إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَيٰٓ إِثْمًا عَظِيمًا- مسلما خدا اين را كه به او شرك ورزيده شود نمي بخشايد و غير از آن را براي هر كه بخواهد مي بخشايد و هر كس به خدا شرك ورزد به يقين گناهي بزرگ بربافته است
آيا توسل را جزء اين ميتوان معني كرد :
- شيعيان خود را محروم از خداوند سبحان ميپندارند وبا ميانجي گري بندگان مقربش توقع دارند مشكلاتشان با تبعيض خارج ازعدل الهي يا بالاجبار وخارج ازحكمت الهي حل شود
-{يُولِجُ الَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي الَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُّسَمًّي ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ-شب را به روز درمي آورد و روز را به شب درمي آورد و آفتاب و ماه را تسخير كرده است [كه] هر يك تا هنگامي معين روانند اين است خدا پروردگار شما فرمانروايي از آن اوست و كساني را كه بجز او مي خوانيد مالك پوست هسته خرمايي [هم] نيستند }
دوران جاهليت بتهاي سنگي وغيره مورد پرستش وواسطه عبادت بودند ؛آيا شيعه دعوتگران به يكتاپرستي را جايگزين كرده؟ آياخود آن بزرگواران به چه كسي متوسل ميشدند؟
{ وَاتَّخَذُوا۟ مِن دُونِ اللَّهِ ءَالِهَةً لَّعَلَّهُمْ يُنصَرُونَ -وغيرازخدا خداياني به پرستش گرفتند تامگر ياري شوند}
-اگرهم زمان با حياط رسول الله(ص)يا پيش از آن زندگي ميكرديد به چه كسي متوسل ميشديد؟آيا نخستين بشر به چه كسي متوسل ميشد؟ آيا توسل نوعي نقصان قائل شدن براي خداوند سبحان نيست؟ -{ سُبْحَٰنَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ - خدا منزه است از آنچه در وصف مي آورند}
دين وعبادت خالص براي الله تعالي {فقط الله}:
وَمَآ أُمِرُوٓا۟ إِلَّا لِيَعْبُدُوا۟ اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَآءَ وَيُقِيمُوا۟ الصَّلَوٰةَ وَيُؤْتُوا۟ الزَّكَوٰةَ وَذَٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ - وفرمان نيافته بودند جز اينكه خدا را بپرستند ودرحالي كه به توحيد گراييده اند دين را براي او خالص گردانند و نماز برپا دارند و زكات بدهند و دين پايدار همين است
--چرا بايد چنين خدايي را واگذارده به مخلوقاتش متوسل شويم!
صفحه519سوره ق آيه16: وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَٰنَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ- و ما انسان را آفريده ايم و مي دانيم كه نفس او چه وسوسه اي به او مي كند و ما از شاهرگ [او] به او نزديكتريم
صفحه 28سوره بقره آيه 186 : وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا۟ لِي وَلْيُؤْمِنُوا۟ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ- وهرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزديكم و دعاي دعاكننده را به هنگامي كه مرا بخواند اجابت مي كنم پس [آنان] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند باشد كه راه يابند
همچنين صفحه474 سوره غافر آيه 60: وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِيٓ أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ- و پروردگارتان فرمود مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم در حقيقت كساني كه ازپرستش من كبر مي ورزند به زودي خوار در دوزخ درمي آيند
أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ: آيا خدا كفايت كننده بنده اش نيست؟ أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَحْكَمِ الْحَٰكِمِينَ : آيا خدا نيكوترين داوران نيست؟ آيا مذهب اهل سنت وجماعت كه خداوند را بتنهايي كفايت كننده ميداند؛به زعم شيعه دشمني با اهل بيت ميباشد!{وَعَلَي اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ- و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند}
ادعاي جانشيني حضرت علي (ع) وسلسله دوازده گانه امامت الهي !
قرآن در صفحه107سوره مائده آيه 3 دين را تمام شده اعلام ميكند بدونه اينكه جانشيني بعنوان امام-ولي-وصي -خليفه-وزير براي رسول الله(ص)مشخص كرده باشد ونامي ازكسي ذكر كرده باشد!
-{ وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَٰدِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًي وَلَا كِتَٰبٍ مُّنِيرٍ - و از[ميان] مردم كسي است كه در باره خدا بدون هيچ دانش و بيهيچ رهنمود و كتاب روشني به مجادله ميپردازد}
قرآن در صفحه515 سوره فتح آيه29 محمد (ص) را رسول الله عنوان ميكند چرا جهت جلوگيري از اختلاف صراحتا نام حضرت علي رابعنوان جانشين رسول الله(ص)معرفي نكرده؟
انبياء توصيفي در قرآن تحت هر شرايطي حق را عنوان و وظيفه ي رسالتشان را به سرانجام رساندند درصفحه 119سوره مائده آيه67 خطاب به وظيفه ي رسول الله(ص) ميفرمايد: يآأَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَٰفِرِينَ - اي پيامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوي تو نازل شده ابلاغ كن و اگر نكني پيامش را نرسانده اي و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مي دارد آري خدا گروه كافران را هدايت نمي كند
- چگونه حضرت علي ازقول شيعه در مقابل مرتدين ومنافقين نسبت به وظيفه اي كه مدعي هستند الله تعالي به او محول كرده بود خاموش ماند يا به تعبير شيعه مصلحت انديشي كرد!
شيعه شخصيت حضرت علي را ازيك طرف اسطوره اي واز طرفي ديگر ترسو وبي اراده به تصويركشيد: به عنوان مثال فاتح خيبرچطورنه تنها در برابرغاصبي خلافت(فرضي) وظيفه الهي اش را انجام نداد و ساكت نشست بلكه به نقل از شيعه؛همسرش حضرت فاطمه(س) را جلوي چشمانش مورد ضرب وشتم قرارميدهند آخرسر هم به قتل ميرسانند وهيچ واكنشي انجام نميدهد!
شيعه غديرخم را دليلي براي اثبات جانشيني حضرت علي ميداند واين ماجرا را دستاويز قرار داده وباعث اختلاف در ميان امت اسلامي شده است
اگر رسول الله(ص)قصد معرفي جانشين داشت معقول نبود در مكه ميان جمعيت انبوه امت اسلامي وهمه قبايل عربي كه از اقصي نقاط شبه جزيره عربستان در مراسم حج اجتماع كرده بودند اين معارفه را انجام ميداد!
آيا رسول الله(ص) اگرجانشيني براي خود تايين كرده بود؛ صحابه فداكاررسول الله(ص)كه بالغ بربيست وچندي سال درسختترين شرايط اورا درمقابل كفار-مشركين حتي در برابرخويشاوندان نزديكشان ياري رساندند ؛چرا نبايد جانشينش را مدد ميرساندند؟
- حضرت علي چگونه حدود چند دهه وصيت رسول الله(ص) را به تاخير انداخت ودر آخر هم خلافت را از روي اكراه پذيرفت؛ حضرت حسن چگونه اگرمنصبش الهي بود با صلح به معاويه واگذاركرد! آيا سهم خيانت شيعه به حضرت علي بيش از خوارج نبوده!
وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَٰذَا الْقُرْءَانِ لِلنَّاسِ مِن كُلِّ مَثَلٍ وَكَانَ الْإِنسَٰنُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا - وبه راستي دراين قرآن براي مردم ازهر گونه مثلي آورديم و انسان بيش از هر چيز سر جدال دارد -قرآن اصل وفرع موضوعات مختلفي را تشريح كرده في المثل :
به يكي ازاصول حقيقي اديان همينطوردين اسلام؛يعني نبوت درآيات زيادي اشاره كرده است صفحه500 سوره جاثيه آيه 16: وَلَقَدْ ءَاتَيْنَا بَنِيٓ إِسْرَٰٓءِيلَ الْكِتَٰبَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَٰهُم مِّنَ الطَّيِّبَٰتِ وَفَضَّلْنَٰهُمْ عَلَي الْعَٰلَمِينَ- و به يقين فرزندان اسرائيل را كتاب [تورات] و حكم و نبوت داديم و از چيزهاي پاكيزه روزيشان كرديم و آنان را بر مردم روزگار برتري داديم
امام را با زباني ساده پيشوا مينامد؛ برخلاف شيعه كه تعريف روشني از امام ندارد صفحه 19سوره بقره آيه 124: وَإِذِ ابْتَلَيٰٓ إِبْرَٰاهيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَٰتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّٰلِمِينَ - و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتي بيازمود و وي آن همه را به انجام رسانيد [خدا به او] فرمود من تو را پيشواي مردم قرار دادم [ابراهيم] پرسيد از دودمانم [چطور] فرمود پيمان من به بيدادگران نمي رسد
در مواردي فروع دين را هم تشريح كرده درصفحه 85سوره نساء آيه 43ميفرمايد:يآأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَقْرَبُوا۟ الصَّلَوٰةَ وَأَنتُمْ سُكَٰرَيٰ حَتَّيٰ تَعْلَمُوا۟ مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّيٰ تَغْتَسِلُوا۟ وَإِن كُنتُم مَّرْضَيٰٓ أَوْ عَلَيٰ سَفَرٍ أَوْ جَآءَ أَحَدٌ مِّنكُم مِّنَ الْغَآئِطِ أَوْ لَٰمَسْتُمُ النِّسَآءَ فَلَمْ تَجِدُوا۟ مَآءً فَتَيَمَّمُوا۟ صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا۟ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا--اي كساني كه ايمان آورده ايد در حال مستي به نماز نزديك نشويد تا زماني كه بدانيد چه مي گوييد و [نيز] در حال جنابت [وارد نماز نشويد] مگر اينكه راهگذر باشيد تا غسل كنيد و اگر بيماريد يا در سفريد يا يكي از شما از قضاي حاجت آمد يا با زنان آميزش كرده ايد و آب نيافته ايد پس بر خاكي پاك تيمم كنيد و صورت و دستهايتان را مسح نماييد كه خدا بخشنده و آمرزنده است
ولي در قرآن به يكي ازاصول اعتقادي وادعايي مختص شيعه يعني امامت –سلسله اش وضرورت آن حتي بصورت كلي هم هيچ گونه اشاره اي نشده!
-شيعه چگونه بدوراز سپركردن حب اهل بيت- سانسوروسفسطه گري؛اين ناسازگاريها را توجيح ميكند!
-{ وَالَّذِينَ يُحَآجُّونَ فِي اللَّهِ مِنۢ بَعْدِ مَا اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَةٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ - و كساني كه در باره خدا پس از اجابت [دعوت] او به مجادله مي پردازند حجتشان پيش پروردگارشان باطل است و خشمي [از خدا] برايشان است و براي آنان عذابي سخت خواهد بود}
امام زمان افسانه يا واقعيت!
يكي ديگرازادعاهاي شيعه درغالب نقش پاياني؛سلسله امامتي كه اثباتش ازقرآن وتاريخ صحيح بعهده مدعيانش ميباشد
- درصفحه 340 سوره حج آيه 71خطاب به ادعاهاي پوچ ميفرمايد: وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَٰنًا وَمَا لَيْسَ لَهُم بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِن نَّصِيرٍ- و به جاي خدا چيزي را ميپرستند كه بر [تاييد] آن حجتي نازل نكرده و بدان دانشي ندارند و براي ستمكاران ياوري نخواهد بود
در بين مسلمانان جهان مذاهب شيعي مدعي سلسله امامت و وجود امامي خاتم هستند!شيعه فرقه هاي متعددي داردكه همه فرقه ها حداكثر 10درصد جمعيت مسلمانان جهان را تشكيل ميدهند هر فرقه هم اعتقادات -امامان وامام زمان خود را دارد
-{ مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا۟ دِينَهُمْ وَكَانُوا۟ شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍۭ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ -ازكساني كه دين خود را قطعه قطعه كردند و فرقه فرقه شدند هرحزبي بدانچه پيش آنهاست دلخوش شدن}
يكي ازآخرين فرقه ها ي شيعه؛شيعه اثني عشري(دوازده امامي) است جالب اينكه روايت است كه امام يازدهم شيعيان حضرت حسن عسگري فرزندي نداشته است !آيا بنيانگذاران شيعه راه حل را در دستاويزكردن حديثي از رسول الله(ص) وخلق شخصيتي هميشگي همچون مهدي صاحب زمان نديدند!
-{وَجَعَلْنَٰهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَي النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَٰمَةِ لَا يُنصَرُونَ- و آنان را پيشواياني كه به سوي آتش مي خوانند گردانيديم و روز رستاخيز ياري نخواهند شد}
روايات مغاير شيعه درتوصيف امام زمان:
شيعه زمين را هيچ گاه ازحجت خالي نميداند ! آيا اززمان عروج حضرت مسيح(ع)تا بعثت رسول الله(ص) حدود ششصدسال زمين تهي ازحجت نبوده؟
شيعه وجود شخصي طويل العمري را مدعيست !همانگونه كه علم وتجربه تاييد ميكند قرآن عوارض عمر طولاني را اينگونه شرح ميدهد درصفحه 444 سوره يس آيه 68: وَمَن نُّعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا يَعْقِلُونَ -و هر كه را عمر دراز دهيم او را [از نظر] خلقت فروكاسته گردانيم آيا نمي انديشند
شيعه اين شخص را ولي زمان ومكان ميداند ! صفحه 430سوره سبا آيه22: قُلِ ادْعُوا۟ الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِن شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُم مِّن ظَهِيرٍ - بگو كساني را كه جز خدا پنداشته ايد بخوانيد هموزن ذره اي نه در آسمانها و نه در زمين مالك نيستند و در آن دو شركتي ندارند و براي وي از ميان آنان هيچ پشتيباني نيست
درضمن ناپيداست وبا وجود اختيارات و توانايي هاي نامحدودي كه دارد همچنان بعد از چندين قرن غايبه!
-صفحه293 سوره اسراء آيه 111ميفرمايد: وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًۢا - و بگو ستايش خدايي را كه نه فرزندي گرفته و نه در جهانداري شريكي دارد و نه خوار بوده كه [نياز به] دوستي داشته باشد و او را بسيار بزرگ شمار
درمدت زمان غيبتش بسياري شيعيانش بدنيا آمدند واز دنيا رفتندوميروند بدونه اينكه حضوروحتي فايده اش را درك كرده باشند!
-صفحه 490سوره زخرف: أَمْ ءَاتَيْنَٰهُمْ كِتَٰبًا مِّن قَبْلِهِ فَهُم بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ(21)بَلْ قَالُوٓا۟ إِنَّا وَجَدْنَآ ءَابَآءَنَا عَلَيٰٓ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَيٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّهْتَدُونَ(22)آيا به آنان پيش از آن [قرآن] كتابي داده ايم كه بدان تمسك مي جويند-[نه] بلكه گفتند ما پدران خود را بر آييني يافتيم و ما [هم با] پي گيري از آنان راه يافتگانيم
اگر شرايط ظهورش فراهم شود ازهرهزارنفر 999نفر را ميكشد!
صفحه495 سوره زخرف آيه 85 :وَتَبَارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَعِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ- و خجسته است كسي كه فرمانروايي آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است از آن اوست و علم قيامت پيش اوست و به سوي او برگردانيده مي شويد
آيا سيصد وچند نفرشيعه واقعي لااقل بين روحانيون وجود نداشته وندارد تا ظهور كند؟چراحداقل درجمع هواداران شيعه اش ظاهر نميشود؟ چرا كشوري كه خود را شيعه ومعتقد به ايشان ميداند ادعاي ارتباط داشتن با او را محكوم -مورد تعقيب ومجازات قرار ميدهد چه برسد به مدعي شخص امام زمان بودن ! چرا بين علماي شيعه با وجود امام زمان اختلاف راي وجود دارد؟
-{ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَبَ عَلَي اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَآءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًي لِّلْكَٰفِرِينَ- پس كيست ستمگارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بست و [سخن] راست را چون به سوي او آمد دروغ پنداشت آيا جاي كافران در جهنم نيست}
اگر امام زمان بجزء دركتب مبهم شيعه وجود خارجي دارد خودمن يكي از نخستين پيروانش هستم
-{ كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ(26)وَيَبْقَيٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَٰلِ وَالْإِكْرَامِ(27)هر چه بر [زمين] است فاني شونده است- و ذات باشكوه و ارجمند پروردگارت باقي خواهد ماند }
ميزان قرآن كريم يا اعتقادا ت موروثي!
قرآن رسول الله(ص) را بهترين الگومينامد ودر صفحه515حجرات آيه1ميفرمايد: أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تُقَدِّمُوا۟ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ- اي كساني كه ايمان آورده ايد در برابر خدا و پيامبرش پيشي مجوييد و از خدا پروا بداريد كه خدا شنواي داناست
-اما شيعه در توصيف اهل بيت بقدري افراط و اغراق كرده كه درمذهبشان الله تعالي وسنت رسولش محو شده ودر مقابل اهل بيت رأس توجه و داراي مقامي الهي هستند!
-{ وَلَا تَكُونُوا۟ كَالَّذِينَ نَسُوا۟ اللَّهَ فَأَنسَيٰهُمْ أَنفُسَهُمْ أُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الْفَٰسِقُونَ و چون كساني مباشيد كه خدا را فراموش كردند و او [نيز] آنان را دچار خودفراموشي كرد آنان همان نافرمانانند}
گزافه گويي آشكار شيعه در وصف اهل بيت با توجه به آيات زير:
قرآن علم غيب رامختص الله تعالي ميداند صفحه 383 سوره نمل آيه 65: قُل لَّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ - بگو هر كه در آسمانها و زمين است جز خدا غيب را نمي شناسند و نمي دانند كي برانگيخته خواهند شد
قرآن حتي انبياء را ازخطا مصون نميداند صفحه387سوره قصص آيه15: وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَيٰ حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَٰذَا مِن شِيعَتِهِ وَهَٰذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَٰثَهُ الَّذِي مِن شِيعَتِهِ عَلَي الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَيٰ فَقَضَيٰ عَلَيْهِ قَالَ هَٰذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَٰنِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِينٌ-و داخل شهر شد بي آنكه مردمش متوجه باشند پس دو مرد را با هم در زد و خورد يافت يكي از پيروان او و ديگري از دشمنانش [بود] آن كس كه از پيروانش بود بر ضد كسي كه دشمن وي بود از او ياري خواست پس موسي مشتي بدو زد و او را كشت گفت اين كار شيطان است چرا كه او دشمني گمراه كننده آشكار است
-قرآن دوستي خداوند را برترميداند صفحه25 سوره بقره آيه 165: وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ وَلَوْ يَرَي الَّذِينَ ظَلَمُوٓا۟ إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ- و برخي از مردم در برابر خدا همانندهايي برمي گزينند و آنها را چون دوستي خدا دوست مي دارند ولي كساني كه ايمان آورده اند به خدا محبت بيشتري دارند كساني كه ستم نموده اند اگر مي دانستند هنگامي كه عذاب را مشاهده كنند تمام نيرو[ها] از آن خداست و خدا سخت كيفر است
قرآن پرستش خداوند را هدف آفرينش ميداند صفحه523 سوره ذاريات آيه 56: وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ- و جن و انس را نيافريدم جز براي آنكه مرا بپرستند
قرآن وحي را فقط مختص انبياء ميداند صفحه 104سوره نساء آيه 163: إِنَّآ أَوْحَيْنَآ إِلَيْكَ كَمَآ أَوْحَيْنَآ إِلَيٰ نُوحٍ وَالنَّبِيِّۦنَ مِنۢ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَآ إِلَيٰٓ إِبْرَٰهِيمَ وَإِسْمَٰعِيلَ وَإِسْحَٰقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَيٰ وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَٰرُونَ وَسُلَيْمَٰنَ وَءَاتَيْنَا دَاوُۥدَ زَبُورًا - ما همچنانكه به نوح و پيامبران بعد از او وحي كرديم به تو [نيز] وحي كرديم و به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط و عيسي و ايوب و يونس و هارون و سليمان [نيز] وحي نموديم و به داوود زبور بخشيديم
-قرآن محمدرسول الله(ص) را آخرين انبياء معرفي ميكند يعني با رحلتش وحي قطع شده صفحه 423سوره احزاب آيه40: مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَآ أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَٰكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّۦنَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا- محمد پدر هيچ يك از مردان شما نيست ولي فرستاده خدا و خاتم پيامبران است و خدا همواره بر هر چيزي داناست
-چگونه در مذهب شيعه ؛اهل بيت مقام وقابليتهايي افزون برانبياء پيدا كردند؟ { قُلْ يَٰٓأَهْلَ الْكِتَٰبِ لَا تَغْلُوا۟ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوٓا۟ أَهْوَآءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا۟ مِن قَبْلُ وَأَضَلُّوا۟ كَثِيرًا وَضَلُّوا۟ عَن سَوَآءِ السَّبِيلِ - بگو اي اهل كتاب در دين خود بناحق گزافه گويي نكنيد و از پي هوسهاي گروهي كه پيش از اين گمراه گشتند و بسياري [از مردم] را گمراه كردند و [خود] از راه راست منحرف شدند نرويد}
قرآن صفحه 483 سوره شوري آيه 9 ميفرمايد: أَمِ اتَّخَذُوا۟ مِن دُونِهِۦٓ أَوْلِيَآءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِ الْمَوْتَيٰ وَهُوَ عَلَيٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ -آيا به جاي او دوستاني براي خود گرفته اند خداست كه دوست راستين است و اوست كه مردگان را زنده مي كند و هموست كه بر هر چيزي تواناست
-اما شيعه حب اهل بيت را ارجح ميداند!
قرآن درصفحه573 سوره جن آيه 18ميفرمايد: وَأَنَّ الْمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا۟ مَعَ اللَّهِ أَحَدًا و مساجد ويژه خداست پس هيچ كس را با خدا مخوانيد
-اما شيعه اسماءغيرالله را در مساجد منقوش كرده وميخوانند!
قرآن در صفحه 413سوره لقمان آيه 25ميفرمايد: وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ -و اگر از آنها بپرسي چه كسي آسمانها و زمين را آفريده است مسلما خواهند گفت خدا بگو ستايش از آن خداست ولي بيشترشان نمي دانند
-اما شيعه اهل بيت را مدد رسان وامام زمان را صاحب اختيارميپندارند!
قرآن درصفحه543 سوره مجادله آيه 7ميفرمايد: أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَا يَكُونُ مِن نَّجْوَيٰ ثَلَٰثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَآ أَدْنَيٰ مِن ذَٰلِكَ وَلَآ أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا۟ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا۟ يَوْمَ الْقِيَٰمَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ - آيا ندانسته اي كه خدا آنچه را كه در آسمانها و آنچه را كه در زمين است مي داند هيچ گفتگوي محرمانه اي ميان سه تن نيست مگر اينكه او چهارمين آنهاست و نه ميان پنج تن مگر اينكه او ششمين آنهاست و نه كمتر از اين [عدد] و نه بيشتر مگر اينكه هر كجا باشند او با آنهاست آنگاه روز قيامت آنان را به آنچه كرده اند آگاه خواهد گردانيد زيرا خدا به هر چيزي داناست
- آيا اهل بيت وامام زمان شيعه قادرند در يك زمان حداقل متوجه دو نفراز زائرانشان باشند!
قرآن در صفحه204سورهتوبه آيه109 ميفرمايد: أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَٰنَهُ عَلَيٰ تَقْوَيٰ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَٰنٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَٰنَهُ عَلَيٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّٰلِمِينَ-آيا كسي كه بنياد خود را بر پايه تقوا و خشنودي خدا نهاده بهتر است يا كسي كه بناي خود را بر لب پرتگاهي مشرف به سقوط پي ريزي كرده و با آن در آتش دوزخ فرو مي افتد و خدا گروه بيدادگران را هدايت نمي كند
-اما شيعه قلب امام زمانش را خشنود ميخواهد!
قرآن در صفحه 113سوره مائده آيه 35ميفرمايد: يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ اتَّقُوا۟ اللَّهَ وَابْتَغُوٓا۟ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَٰهِدُوا۟ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ- اي كساني كه ايمان آورده ايد از خدا پروا كنيد و به او [توسل ] تقرب جوييد و در راهش جهاد كنيد باشد كه رستگار شويد
-اما عده اي از روحانيون شيعه بدونه توجه به شاَن نزول اين آيه - معارف اهل بيتي كه خود را شيعه ايشان ميدانند وآيات بيشماري كه تقرب بدرگاه الهي را دربندگي خالصانه وتقوا ميداند ؛ توسل دراين آيه را براي خود تقيه وبراي پيروانشان قبور مردگان تفسيرميكنند
-{حضرت رضا تقرب بدرگاه الهي را درتوسل به نماز براي پرهيزگاران ميداند}
قرآن درتوصيف خداوند سبحان صفحه 484سوره شوري آيه 11 ميفرمايد: لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ- چيزي مانند او نيست و اوست شنواي بينا
-اما شيعه براي توجيح اعتقاد توسلش؛ الله تعالي را تمثيل ميكند!
قرآن در درصفحه226و227سوره هود ميفرمايد: وَنَادَيٰ نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَٰكِمِينَ(45) قَالَ يَٰنُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَٰلِحٍ فَلَا تَسَْٔلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّيٓ أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَٰهِلِينَ(46)قَالَ رَبِّ إِنِّيٓ أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسَْٔلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِيٓ أَكُن مِّنَ الْخَٰسِرِينَ(47)و نوح پروردگار خود را آواز داد و گفت پروردگارا پسرم از كسان من است و قطعا وعده تو راست است و تو بهترين داوراني - فرمود اي نوح او در حقيقت از كسان تو نيست او كرداري ناشايسته است پس چيزي را كه بدان علم نداري از من مخواه من به تو اندرز مي دهم كه مبادا از نادانان باشي - گفت پروردگارا من به تو پناه مي برم كه از تو چيزي بخواهم كه بدان علم ندارم و اگر مرا نيامرزي و به من رحم نكني از زيانكاران باشم
-اما شيعه اماكن كثيري را به نوادگان اهل بيت-محل قدم زدن -نظر كردنشان اختصاص داده ومقدس سازي را رواج داده! بارگاهسازي و مناسبتهاي تولد و وفات اگرجايز بود چرا انبياء موخرنسبت به انبياء مقدم؛همينطور حضرت علي در زمان خلافتش نسبت به قبر حضرت زهرا چنين اقدامي نكردند! آيا شيعه احترام يا عدم احترام به پيامبر(ص) واهل بيتش را در ميزان قبرپرستي وشخصيت پرستي ميداند؟
قرآن نسبت به سرگرداني بندگان درصفحه240 سوره يوسف آيه39 اززبان حضرت يوسف ميفرمايد: يَٰصَيٰحِبَيِ السِّجْنِ ءَأَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَٰحِدُ الْقَهَّارُ- اي دو رفيق زندانيم آيا خدايان پراكنده بهترند يا خداي يگانه مقتدر
- اما شيعه شرك را با تغيير لغوي به توسل توجيه از هر كس وهر چيزي بت ميسازند حاجت ميطلبند؛ ومتاسفانه جامعه را در نوسان خرافاتي يا ناباوري قرار داده!
آيا حياط ومرگ -سفارش وعزت اسوه ي عدل وشجاعت حضرت علي وديگراهل بيت بزرگوار جزء دربندگي خالصانه الله تعالي - پيروي ازقرآن كريم وسنت رسول الله(ص) بوده ؛
-{ يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ أَطِيعُوا۟ اللَّهَ وَأَطِيعُوا۟ الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوٓا۟ أَعْمَٰلَكُمْ - اي كساني كه ايمان آورده ايد خدا را اطاعت كنيد و از پيامبراطاعت نماييد و كرده هاي خود را تباه مكنيد}
- آيا شيعه در لواي نام اهل بيت به دين جدّشان خيانت نكرده؟
قرآن درصفحه 529 و530سوره قمر آيات17- 22-32-40 پي درپي ميفرمايد: وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْءَانَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ- و قطعا قرآن را براي پندآموزي آسان كرده ايم پس آيا پندگيرنده اي هست -اما شيعه كتاب مبيني كه براي هدايت بشريت نازل شده را قابل فهم براي عموم نميداند!
قرآن صفحه262سوره حجرآيه9 ميفرمايد: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَٰفِظُونَ - بي ترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده ايم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود
-اما سردمداراني از شيعه مدعي تحريف رفتن قرآن كريم هستند!
قرآن در صفحه 12سوره بقره آيه 79ميفرمايد: فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَٰبَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَٰذَا مِنْ عِندِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا۟ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا يَكْسِبُونَ-پس واي بر كساني كه كتاب [تحريف شده اي] با دستهاي خود مي نويسند سپس مي گويند اين از جانب خداست تا بدان بهاي ناچيزي به دست آرند پس واي بر ايشان از آنچه دستهايشان نوشته و واي بر ايشان از آنچه [از اين راه] به دست مي آورند
-اما شيعه با رواج كتبي مثل مفاتيح الجنان-ادعيه نامه ها—زيارتنامه ها بخشي از سوره هاي مقدس قرآن را با دستنوشته هايي شرك آلود در آميخته واصل كتاب خدا را در حاشيه قرار دادند!
با توجه به آيه زيرعزاداري شيعيان اعتراض به چيست:
-صفحه 68 سوره آل عمران آيه 145ميفرمايد: وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتَٰبًا مُّؤَجَّلًا وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الْءَاخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّٰكِرِينَ- وهيچ نفسي جز به فرمان خدا نميرد [خداوند مرگ را] به عنوان سرنوشتي معين [مقرر كرده است] و هر كه پاداش اين دنيا را بخواهد به او از آن مي دهيم و هر كه پاداش آن سراي را بخواهد از آن به او مي دهيم و به زودي سپاسگزاران را پاداش خواهيم داد
قرآن درصفحه 10سوره بقره آيه 62ميفرمايد: إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَالَّذِينَ هَادُوا۟ وَالنَّصَٰرَيٰ وَالصَّٰبِِٔينَ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْءَاخِرِ وَعَمِلَ صَٰلِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ در حقيقت كساني كه ايمان آورده و كساني كه يهودي شده اند و ترسايان و صابئان هر كس به خدا و روز بازپسين ايمان داشت و كار شايسته كرد پس اجرشان را پيش پروردگارشان خواهند داشت و نه بيمي بر آنان است و نه اندوهناك خواهند شد
-اما شيعه بهشت را درگرو قبول ولايت ميداند!
قرآن در صفحه20 سوره بقره آيه 134 در مورد قضاوتهاي بيجا ميفرمايد: تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسَْٔلُونَ عَمَّا كَانُوا۟ يَعْمَلُونَ- آن جماعت را روزگار به سر آمد دستاورد آنان براي آنان و دستاورد شما براي شماست و از آنچه آنان مي كرده اند شما بازخواست نخواهيد شد
-اما شيعه نه تنها نسبت به گذشتگان بر مسند قضاوت مينشيند بلكه مبناي قضاوتش ادعاهايي متناقض ميباشد!
قرآن درصفحه 63سوره آل عمران آيه103 ميفرمايد:وَاعْتَصِمُوا۟ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا۟ وَاذْكُرُوا۟ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَآءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِۦٓ إِخْوَٰنًا وَكُنتُمْ عَلَيٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ ءَايَٰتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ-و همگي به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمت خدا را بر خود ياد كنيد آنگاه كه دشمنان [يكديگر] بوديد پس ميان دلهاي شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شديد و بر كنار پرتگاه آتش بوديد كه شما را از آن رهانيد اين گونه خداوند نشانه هاي خود را براي شما روشن مي كند باشد كه شما راه يابيد
- پس از رحلت رسول الله(ص) به لطف خداوند اتحاد وهمدلي ميان صحابه باعث پيشروي اسلام شد؛اما شيعه برخلاف واقع جو را سراسر خيانت ونفاق روايت ميكند!
قرآن درصفحه418سوره احزاب آيه6 ميفرمايد: النَّبِيُّ أَوْلَيٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَٰجُهُ أُمَّهَٰتُهُمْ- پيامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر [و نزديكتر] است و همسرانش مادران ايشانند
- اما شيعه به عايشه همسرمحبوب رسول الله(ص) اهانت ميكند!
قرآن درصفحه 513سوره فتح آيه18 ميفرمايد: لَّقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَٰبَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا -به راستي خدا هنگامي كه مؤمنان زير آن درخت با تو بيعت مي كردند از آنان خشنود شد و آنچه دردلهايشان بود بازشناخت وبرآنان آرامش فرو فرستاد و پيروزي نزديكي به آنها پاداش داد - اما شيعه برخلاف خشنودي الله تعالي از صحابه رسول الله (ص)؛ابوبكر وعمر وعثمان را مرتد ميخواند!
در سراسرآيات قرآن همين يك آيه به موضوع خمس اشاره كرده وآنرا متعلق به غنايم ميداند:
-درصفحه 182 سوره انفال آيه 41ميفرمايد: وَاعْلَمُوٓا۟ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَيٰ وَالْيَتَٰمَيٰ وَالْمَسَٰكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِن كُنتُمْ ءَامَنتُم بِاللَّهِ وَمَآ أَنزَلْنَا عَلَيٰ عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَي الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَيٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ-وبدانيد كه هر چيزي را به غنيمت گرفتيد يك پنجم آن براي خدا و پيامبروبراي خويشاوندان و يتيمان و بينوايان ودرراه ماندگان است اگر به خدا وآنچه بربنده خود درروزجدايي روزي كه آن دوگروه باهم روبروشدندنازل كرديم ايمان آورده ايدوخدا برهرچيزي تواناست
-اما روحانيون شيعه يك پنجم درآمد پيروانشان را بنام دين ميگيرند-اين درحاليست كه اهل سنت وجماعت كه بيش از 90درصد جمعيت مسلمانان جهان را شكل ميدهند خمس وصيغه را حرام ميدانند!
قرآن در صفحه108سوره مائده آيه 6ميفرمايد:يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِذَا قُمْتُمْ إِلَي الصَّلَوٰةِ فَاغْسِلُوا۟ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَي الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا۟ بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَي الْكَعْبَيْنِ وَإِن كُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا۟ وَإِن كُنتُم مَّرْضَيٰٓ أَوْ عَلَيٰ سَفَرٍ أَوْ جَآءَ أَحَدٌ مِّنكُم مِّنَ الْغَآئِطِ أَوْ لَٰمَسْتُمُ النِّسَآءَ فَلَمْ تَجِدُوا۟ مَآءً فَتَيَمَّمُوا۟ صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا۟ بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُم مِّنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَٰكِن يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون-اي كساني كه ايمان آورده ايد چون به نماز برخيزيد صورت و دستهايتان را تا آرنج بشوييد و سر و پاهاي خودتان را تا برآمدگي پيشين مسح كنيد و اگر جنب ايد خود را پاك كنيد واگر بيمار يا در سفر بوديد يا يكي از شما از قضاي حاجت آمد يا با زنان نزديكي كرده ايد و آبي نيافتيد پس با خاك پاك تيمم كنيد و از آن به صورت و دستهايتان بكشيد خدا نمي خواهد بر شما تنگ بگيرد ليكن مي خواهد شما را پاك و نعمتش را بر شما تمام گرداند باشد كه سپاس [او] بداريد
-اما شيعه باتعبيراين آيه به مسح پاها ؛علاوه برتصويري زشت مسبب انتشاربوي نامطبوعي ازميان جماعت شيعه شده- درحالي كه اهل سنت وجماعت حداقل روزانه پنج مرتبه دروضوپاها را ميشويند!
قرآن در رابطه با اختلافات مذهبي در صفحه 87 سوره نساء آيه 59 ميفرمايد:يَٰٓأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ أَطِيعُوا۟ اللَّهَ وَأَطِيعُوا۟ الرَّسُولَ وَأُو۟لِي الْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَٰزَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَي اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْءَاخِرِ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا-اي كساني كه ايمان آورده ايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياي امر خود را [نيز] اطاعت كنيد پس هر گاه در امري [ديني] اختلاف نظر يافتيد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد اين بهتر و نيك فرجام تراست
- اما شيعه ؛مذهبي را كه حداقل در ظاهر برخلاف قرآن وسنت رسول الله(ص) عمل نميكنند يعني اهل سنت وجماعت يا همان سني مذهب را گمراه ميخواند!
- آيا شيعه اسلامش وامدارجماعتي نيست كه تكفيرشان ميكند؟
قرآن صداقت را فضيلت ميداند؛ اما شيعه از حضرت علي نقل ميكند كه حق را گو گرچه تلخ باشد؛و بخشي ازاعتقاداتش تقيه يا همان دروغ ميباشد!
قرآن نه ظلم كردن ونه ظلم پذيرفتن را جايزميداند؛اما شيعه زندگي اهل بيت را سراسرمظلوميت ومحروميت معرفي كرده وآن را يك ارزش ميداند
قرآن در صفحه 553سوره جمعه آيه 5ميفرمايد: مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا۟ التَّوْرَيٰةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًۢا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا۟ بَِٔايَٰتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّٰلِمِينَ -مثل كساني كه [عمل به] تورات بر آنان بار شد [و بدان مكلف گرديدند] آنگاه آن را به كار نبستند همچون مثل خري است كه كتابهايي را برپشت مي كشد [وه] چه زشت است وصف آن قومي كه آيات خدا را به دروغ گرفتند و خدا مردم ستمگر را راه نمي نمايد}.
- اما عده اي از علماء فقط موعظه ميكنند!
قرآن در صفحه 193سوره توبه آيه38ميفرمايد: أَرَضِيتُم بِالْحَيَوٰةِ الدُّنْيَا مِنَ الْءَاخِرَةِ فَمَا مَتَٰعُ الْحَيَوٰةِ الدُّنْيَا فِي الْءَاخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ- آيا به جاي آخرت به زندگي دنيا دل خوش كرده ايد متاع زندگي دنيا در برابر آخرت جز اندكي نيست
-اما دنيا بقدري جدي گرفته شده كه اموري معنوي هم تبليغاتي وتشريفاتي شده!
قرآن نا اميدي ازدرگاه الهي را گناه همچنين عذاب الهي را شديد وسرانجام:لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا - خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايي اش تكليف نمي كند
-اما عده اي از روحانيون واشخاصي دوآتيشه با سخت جلوه دادن دين با همدستي دوقشر متظاهروعيبجو؛دين گريزي را رواج دادند!
-{ إِنَّ هَٰذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَن شَآءَ اتَّخَذَ إِلَيٰ رَبِّهِ سَبِيلًا - قطعا اين [آيات]اندرزي است تا هر كه بخواهد به سوي پروردگار خود راهي در پيش گيرد}
ناگفته هايي از تاريخ:
دربازگشت ازسفرحج در محلي بنام غديربسبب اختلافي كه مابين بعضي اشخاص وحضرت علي پيش آمده بود رسول الله (ص)درصدد حمايت ازايشان حديث غدير را ايراد كردند بنظر جنبه دلجويي داشته
رسول الله(ص) براي خود جانشيني مشخص نكرد قرآن هم ولي مسلمين را بعد از الله تعالي ورسولش بهترين ها را سفارش ميكند پس از رحلت رسول الله(ص) يارغاروپيش نماز پيشنهادي اش يعني: ابوبكربا انتخاب شورا به عنوان خليفه رسول الله مشخص شد وحضرت علي بدونه هيچ ادعايي با آن بزرگواردركمال اختياربيعت فرمود
در ماجراي فدك خليفه وقت فقط به سفارش رسول الله(ص)كه فرموده بود پيامبران ارثي ازخود باقي نميگذارند عمل كرده؛ دوصحابه رسول الله(ص) ابوبكروعمر بواسطه راستگويي وعدل ؛صديق و فاروق ناميده شدند؛ عمر داماد حضرت علي وزهرا بوده
شيعه چرا در روايت تاريخ خيانت كرده :رواج افسانه ي مضروب شدن حضرت زهرا وداستان جعلي كشته شدنش بدست عمر؛ كتمان ماهيت اهل بيتي كه هم نام ابوبكر-عمر-عثمان بودند و...!
-{وَقُلْ جَآءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَٰطِلُ إِنَّ الْبَٰطِلَ كَانَ زَهُوقًا - و بگو حق آمد و باطل نابود شد آري باطل همواره نابودشدني است}
مذهب شيعه دردوران صفويه به ايران وايراني تحميل شد قبل از صفويه اكثريت ايران اهل سنت وجماعت بود صحت اين موضوع درشهرهاي مرزي وآثار مشاهير قبل از صفوي مشهود است!
-دشمني عده اي نسبت به اسلام ورسول الله(ص) بذرباورهايي كه نشأت گرفته از يهوديت تحريف شده بود را درميان امت اسلامي كاشت؛ رشد چنين باورهايي مذهبي را رسميت داد البته توسط نژادي كه بغض ونفرت نسبت به اعراب داشت واز آن بنام شيعه صفوي ياد ميشود!
- آيا رسول الله(ص) عرب و سلمان صحابه اش فارس نبود؟
-{ يَٰٓأَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَٰكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَيٰ وَجَعَلْنَٰكُمْ شُعُوبًا وَقَبَآئِلَ لِتَعَارَفُوٓا۟ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَيٰكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ -اي مردم ما شما را از مرد و زني آفريديم و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايي متقابل حاصل كنيد در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست بي ترديد خداوند داناي آگاه است}
شيعه اصول وفروع دين را با بدعتگزاري تحريف كرده:تحريف توحيد با بدعت توسل وامام زمان-تحريف نبوت با بدعت امامت-تحريف معاد با بدعت قضاوتهاي مغرضانه- تحريف مراسم حج با بدعت عتبات عاليات- تحريف زكات با بدعت خمس-تحريف مساجد با بدعت امامزاده ها وحسينيه ها وجمكران-تحريف ازدواج دائم با بدعت صيغه- بدعت نذر بنام غير الله و...
-{ وَلَا تَلْبِسُوا۟ الْحَقَّ بِالْبَٰطِلِ وَتَكْتُمُوا۟ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ - وحق را به باطل درنياميزيد و حقيقت را با آنكه خود مي دانيد كتمان نكنيد}
شيعه درشرايطي بايد مذهب اقليتش را از اتهام رافضي گري تبرئه كند كه با قرآن كريم واكثريت مطلق مسلمانان منافات دارد؛ البته براي بطلان مذهبي همين بس كه درتضاد آشكار با كلام الهي باشد
-آيا به تمثيل كلام الله{صُمٌّۢ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ-كرندلالند كورند بنابراين به راه نمي آيند}
اسلام دين حق وعدالت
-عدالت اسلام باعث عالم گير شدن ودوامش بوده؛ نه جبروشمشير! قرآن در صفحه 192 سوره توبه آيه 33ميفرمايد : هُوَ الَّذِيٓ أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَيٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ- اوست كسي كه فرستاده خود را با هدايت و آيين درست روانه كرد تا آن را بر هر چه دين است فائق گرداند هر چند مشركان را ناخوش آيد
بنابراين درطول تاريخ روشهاي مختلفي درمقابل اسلام سياست شده:
1- تفرقه افكني ميان امت واحد اسلامي؛ عداوت ميان شيعه وسني مسلمانان را تضعيف واز دشمنان واقعي اسلام غافل كرده است
-{ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا۟ بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا۟ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ -درحقيقت مؤمنان با هم برادرند پس ميان برادرانتان را سازش دهيد و از خدا پروا بداريد اميد كه مورد رحمت قرار گيريد}
2- پوشاندن لباس دين برتن نا اهلان
-{ بَشِّرِ الْمُنَٰفِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا -به منافقان خبر ده كه عذابي دردناك [در پيش] خواهند داشت}
3- تبليغات سوء- برجسته كردن افراطي گري ودر مقابل حساسيت زدايي توسط رسانه ها
-{ أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا۟ الشَّيْطَٰنَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ - اي فرزندان آدم مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را مپرستيد زيرا وي دشمن آشكار شماست}
سخني با ناباوران:
پريشاني{ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ - اما آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مييابد}
دنيا{أَمْ خُلِقُوا۟ مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَٰلِقُونَ-آيا ازهيچ خلق شده اند يا آنكه خودشان خالق [خود] هستند}
نعمت{ قُلْ أَرَءَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَآؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكُم بِمَآءٍ مَّعِينٍۭ-بگو به من خبر دهيد اگر آب [آشاميدني] شما فرو رود چه كسي آب روان برايتان خواهد آورد}
مرگ-{ كُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ - هر نفسي چشنده مرگ است آنگاه به سوي ما بازگردانيده خواهيد شد} علم{ تَرْجِعُونَهَآ إِن كُنتُمْ صَٰدِقِينَ- اگر راست مي گوييد [روح] رابرنمي گردانيد}
رستاخيز{ أَفَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ- مگر از آفرينش نخستين [خود] به تنگ آمديم [نه] بلكه آنها از خلق جديد در شبهه اند}
-{وَمَن يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ- و هر كس روي برتابد خدا همان بي نياز ستوده است}
وكلام آخر...
متاسفانه علم وتكنولوژي فراموشي ارزشها وتكبر را بدنبال داشته ؛چراازفناوري براي دعوت به اسلام – قرآن ونشرهرچه بيشتراين مقاله استفاده نميكنيد!
{ وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَي الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُو۟لَٰٓئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ- و بايد از ميان شما گروهي [مردم را] به نيكي دعوت كنند و به كار شايسته وادارند و از زشتي بازدارندوآنان همان رستگارانند}
سُبْحَٰنَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ-وَسَلَٰمٌ عَلَي الْمُرْسَلِينَ -وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبّ العالمين.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|