بسم الله الرحمن الرحیم
اسم من شارون مکبین است، در شمال ایرلند به دنیا آمده و بزرگ شدم. حدود چهار سال پیش مسلمان شدم. در دسامبر سال 2009، از طرف مرکز اسلامی "بلفاست" برای ادای مراسم حج به مکه رفتم.
در بلفاست شهادتین را اعلام نمودم، آن موقع ایمانم مورد آزمایش قرار گرفته و برای بار دوم شک و تردید را در وجود خودم از بین بردم. قبول می کنم که بخش هایی از عقایدم نسبت به بقیه ضعیف تر بوده مثلاً در خصوص نماز خواندن کمی سستی می کردم. تا اینکه یک روز داشتم در پارک قدم می زدم حس عجیبی داشتم دلم می خواست فریاد بزنم و گریه کنم.
آنقدر در خودم غرق بودم که نفهمیدم چه وقت به خانه رسیدم. وضو گرفته و شروع به نماز خواندن کردم و از خداوند خواستم تا مرا هدایت فرماید. تنها دو روز بعد خدا را شکر دعایم مستجاب شد. از طرف مرکز اسلامی به من تلفن زدند و گفتند در صورتی که بخواهم می توانم همراه آنها به حج بروم. این بهترین درخواستی بود که تا به حال از من شده بود.
فرصت کمی برای ابراز آمادگی داشتم، وسایل لازم را فراهم نموده و برای رفتن حاظر شدم. البته جالب اینجا بود که از ساعت پرواز و مکان و مدت اقامت اطلاعی نداشتم. وقتی به مسجد رسیدم، یکی از خواهران مسلمان در حال سخنرانی کردن راجع به مراسم برگزاری حج بود. او می گفت که هر فرد مسلمان در تمام طول زندگیش در صورت استطاعت یک بار حج را باید به جا بیاورد.
خوشبختانه با دو نفر از نزدیکترین دوستانم "الینا احمد و شارون فنل" همسفر بودم. در هواپیما به مقصد جده سعی کردم درمورد به جای آوردن مراسم حج چیزهایی بیاموزم. مهربانی مردم واقعاً قابل ستایش بود. باید اقرار کنم که مسجد الاحرام مکان مورد دلخواه من بود. در بیرون از مسجد شروع کردم به قدم زدن و مدتی دور کعبه طواف نمودم. بعد از هر نماز نمی توانستم باور کنم که چطور ناگهان این همه جمعیت در آنجا حاظر می شدند.
گرچه ابتدای سفر کمی دلهره و اضطراب داشتم ولی حالا می دانم که چه سعادتی نصیبم شده است. در پایان زنان برای خرید به بازار می رفتند، چیزی که برای من و دوستم جالب بود این بود که وقتی می خواستیم خرید کنیم پول کمی با خود همراه داشتیم بنابراین فروشند اجازه داد ما وسایل مورد نیاز را خریداری نموده و روز بعد باقی مانده پول را برایش ببریم.
ما انسان هستیم و جایز الخطا، اگر خدا بخواهد می توانیم با تزکیه ی نفس مانند فرشته ای پاک و بی آلایش شویم چرا که خداوند ما را این چنین آفرید. همیشه به خاطر این همه لطف و بخشندگی از خداوند سپاسگزارم. با تمام وجود می خواهم بار دیگر به زیارت خانه ی خدا بروم و امیدوارم این سعادت بار دیگر نصیبم شود.
ترجمه: مسعود
مهتدین
Mohtadeen.Com
|