10 تير 1404 05/01/1447 2025 Jul 01

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 607
بازدید کـل سایت : 3328986
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

2853 تعداد مشاهده : 714 تاریخ اضافه : 2012-11-30

 

چگونه مسلمان شدم، (عمر)

بسم الله الرحمن الرحیم

 

من توماس فرانسیس کریسنزی هستم، نوزده سال سن دارم و تازگی به دین اسلام مشرف شده ام. فکر نمی کنم نه والدینم و نه کس دیگری توانسته باشد تمام تغییراتی را از روزی که مسلمان شده ام پیش بینی کنند. اسلام آوردن من طوری بود که از همان ابتدا هیچ آشنایی با آن نداشتم، فقط از وجود خدا آگاه بودم.

از پنج سالگی، مادرم به من آموخته بود که چگونه برای پدر(مردی که روزی به زمین خواهد آمد و گناهان ما را بر دوش می کشد و او ما را به بهشت می برد) دعا کنیم. از بچگی به دین و خدا خیلی علاقمند بودم. هر یکشنبه مادرم مرا همراه خود به کلیسا می برد و در کلاس های تعلیمات دینی شرکت می کردم. هیچ احساسی نسبت به چیزهایی که در کلاس یاد می گرفتم نداشتم به همین خاطر علاقه ام به این کلاس ها از بین رفت.

وقتی سیزده سالم شد، زمان آن فرا رسید که غسل تعمید داده شوم. در مراسم تنفیذ، باید در مقابل کشیش در کلیسا سوگند یاد کنید که به تثلیث ایمان دارید. در حقیقت، شما عملاً می گویید "قسم به پدر، پسر و روح مقدس". انجام این کار برای من خیلی سخت بود. درواقع به تثلیث اعتقادی نداشتم، یا اینکه در مقابل خدا قسم دروغین بخورم. نمی توانستم به خدا دروغ بگویم.

از آن موقع به بعد خیلی سعی کردم والدینم را متقاعد کنم که به تثلیث اعتقادی ندارم، اما با شکست مواجه شد. بنابراین به درگاه خدا دعا کردم تا به خاطر کاری که کرده ام مرا عفو نماید. پس از آن دیگر قدم در کلیسا نگذاشتم حتی برای مراسم ازدواج خواهرم.

وقتی کلاس هشتم بودم، در کلاس درس تعلیمات اجتماعی، راجع به فرهنگ های مختلف دنیا مطالعه می کردیم. یکی از مباحث درمورد "جهان عرب" بود. خیلی سخت و یا حتی غیر ممکن بود که فرهنگ اعراب بدون اسلام توضیح داده شود. چیزهای اساسی درباره ی اسلام از جمله نماز و زندگی پیامبر صلی الله علیه وسلم یاد گرفتیم. جالب این بود که، اطلاعات ارزشمندی راجع به حقایق اسلام کسب کردم.

وحدانیت خداوند چیزی بود که واقعاً مجذوب آن شدم، به ویژه شنیدم اینکه حضرت مسیح فقط پیامبر خدا است. از کتابخانه ی عمومی ترجمه ی قرآن را پیدا کرده و شروع به خواندن نمودم. خواندن قرآن بدون تفسیر کار دشواری بود ولی به هر حال در عمق کتاب غوطه ور شدم. در ماه رمضان چند روز روزه بودم اما مادرم توجه شد و چون زیاد از کاری که می خواستم انجام دهم مطمئن نبودم، دست کشیدم.

یک روز که داشتم قرآن می خواندم پدرم مرا از خانه بیرون کرد ولی بعد از دو ساعت دوباره مرا به خانه بازگرداند و اخطار داد که دیگر جلوی خواهرم قرآن نخوانم زیرا نمی خواست آنها چنین چیزهایی از من یاد بگیرند. باید بگویم که آن موقع سیزده سالم بود.

وقتی وارد شانزده سالگی شدم خودم را یک مسلمان فرض می کردم اما واقعاً به کسی نیاز داشتم که آموزش لازم را به من بدهد. هیچ وقت با مسلمانی مواجه نشده بودم، و در کل اصول بنیادین اسلام برایم بسیار جالب و لذت بخش بود.

سال بعد در واشنگتن وارد دانشگاه شدم. در آنجا با افرادی با ادیان مختلف آشنا شدم. به راه های زیادی کشیده شده و دست آخر نمی دانستم که با چه ایده و تصوری نسبت به خدا او را بپرستم. یک روز از خودم پرسیدم، پس باورم نسبت به اسلام چه شد؟ من هرگز با هیچ کدام از اصول و عقاید آن مشکل نداشتم.

یک روز به مرکز اسلامی رفتم. از یکی از برادران خواستم تا اطلاعات کافی درمورد اسلام به من بدهد. آنها چند کتاب و همچنین  ترجمه ی قرآن را به من دادند. همه ی آنها را خواندم، در این میان کتابی به نام "قرآن و علوم پیشرفته" بود که از همه بیشتر توجه مرا به خود جلب نمود.

پس از مدتی دوباره به مرکز اسلامی بازگشتم، آنها پرسیدند که آیا آمادگی اعلام شهادتین را دارم. جواب دادم بله! همه در اطرافم جمع شدند و سه بار کلمه ی شهادتین را تکرار نمودم. یکی از برادران رو به من کرد و گفت؛ این بهترین تصمیم زندگیت بوده است.

پایان

ترجمه: مسعود

مهتدین

Mohtadeen.Com

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

رسول خدا صلی الله علیه و سلم  فرمودند: 
" والذي نفسُ محمدٍ بيدهِ لا يسمعُ بي أحدٌ من هذه الأمة ولا يهوديٌّ ولا نصرانيٌّ ثم يموتُ ولم يؤمنْ بالذي أُرسلتُ به إلاّ كان من أصحاب النار ". 
سوگند به آن ذاتی كه جان محمّد در دست اوست هيچ كس از اين امّت، از‌يهوديان و مسيحيان نيست كه رسالت من به گوشش برسد و ايمان نياورد مگر اين كه ‌از دوزخيان خواهد بود.
 مسلم 93/1 كتاب الايمان

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010