من اهل نیویورک هستم، یک آفریقایی آمریکایی تبار.
وقتی اسلام را پذیرفتید چگونه به خانواده تان اطلاع دادید؟
اسلام دین باشکوهی است که زندگیتان را به کلی تغییر می دهد. این طور نیست که فقط برای مراسم خاصی به کلیسا بروید. مردم وقتی به کلیسا می روند که موقعیت ویژه ای پیش بیاید و این کار را بارها و بارها انجام می دهند در صورتی که هنوز به شیوه ای کهنه و قدیمی زندگی می کنند. وقتی مسلمان می شوید خیلی شگفت انگیز است، درواقع جملاتی را که از سوی یکی از افراد خوانده می شود تکرار می کنید. خیلی با شکوه است و امیدوارم روزی اعضای خانواده ام نیز تصمیم به مسلمان شدن بگیرند.
روزه گرفتن در ماه رمضان، شما از کجا شروع کردید؟
حقیقتاً اولین باری که تصمیم گرفتم روزه بگیرم، هنوز مسلمان نبودم. قبل از اینکه ماه رمضان فرا برسد روزه گرفتم. یک روز از خواب بیدار شدم و احساس کردم که امروز باید روزه بگیرم و آن موقع ماه رمضان نبود. آن روز تمام وقت کار کردم بدون اینکه غذا بخورم و خیلی خوب بود. از آن خوشم آمد و تصمیم گرفتم ماه رمضان را به طور کامل روزه بگیرم. گفتم که هنوز مسلمان نشده بودم و این تجربه ای بود که به دست آوردم.
سپس در سیزدهم سپتامبر 2009، شهادتین را اعلام نمودم. احساس خوبی داشتم و می دانستم که همه چیز رو به بهبودی خواهد رفت.
روزهایی را که روزه بودید چگونه سپری می کردید؟
در طول رمضان، خواهران مسلمان را ملاقات می کردم، میل داشتم با آنها باشم. درست بعد از برگشتن از سر کارم، نماز می خواندم و به مرکز اسلامی بروکلین می رفتم. از اینکه وقتم را صرف کارهای دیگر نمایم خودداری می کردم وآن سال بیشتر در کنار آنها بودم. ادیان دیگری را نیز جستجو کرده بودم اما هیچ کدام از آنها مانند اسلام احساس برانگیز نبودند. در میان خانواده ام یاد گرفتم که همه را دوست داشته باشم و آنها را در آغوش بگیرم.
پایان
ترجمه: مسعود
مهتدین
Mohtadeen.Com
|