10 تير 1404 05/01/1447 2025 Jul 01

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 607
بازدید کـل سایت : 3328890
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

2745 تعداد مشاهده : 588 تاریخ اضافه : 2012-10-09

 

چگونه خداوند من را به سوی اسلام رهنمون ساخت... داستان یک مسیحی که اسلام آورد - 2

...

مجادله در مسائل اعتقادی و عبادات همواره به بن بستی از نامفهوم و گنگی منتهی می گردید و به سؤال کننده می گفتیم همین هست و این را باید باور داشته باشی.

اما اکنون عقیده آشکار و در تطابق با فطرت و عقل است و نیازی به مثال آوردن و تشبیه آفریدگار به مخلوقاتش نیست.

علاوه بر این ها عبادات مسیحیت همگی بر کشیش متمرکز بوده و عبادت جز با وجود او امکان پذیر نیست و دیگر مسیحیان اهمیتی ندارند. اگر کشیش نباشد عبادت صورت نمی گیرد و اگر شخص عادی عبادتی را حاضر نباشد، تکراری در کار نیست و اصلاً حضور او ضرورتی ندارد!

چنانچه کشیش مطابق میل خود زمان عبادت را تغییر می دهد. من به مسلمانان غبطه می خوردم که همه با هم یکی هستند و هر روز نمازهای ثابت و یکسانی برای خدای خود به جای می آورند و کسی نمی تواند آن ها را تغییر دهد. اکنون همه ی نمازهایم برای خداوند هستند و اگر بخشی را از دست دهم کامل می گردانم و واسطه ای بین من و خداوند وجود ندارد و هیچ کس نمی تواند من را از رابطه با خدا منع گرداند (که جزو اختیارات کشیش و اسقف بر مسیحیان می باشد).

روزه در مسیحیت جزو سخت ترین عبادات بود و بیش تر مسیحیان به دروغ تظاهر به روزه بودن می کردند، چون روزه فرض نبود و در کتاب آن ها چیزی درباره ی روزهایی که می گیرند وجود ندارد و همه اش بدعت است. مانند روزه ی مریم و روزه ی حواریون.

این موضوع خود باعث مجادلات بسیار بین فرقه های مسیحی شده، تا جاییکه هر یک از فرقه ها روزه ی خاص خود را داشته و پروتستان ها اصلاً روزه ندارند!

اکنون از وجود فرض روزه در کتاب خداوند و شرح آن در سنت نبی کریم علیه الصلوة و السلام آسوده خاطر هستم.

این فرض در یک زمان بر تمام اهالی کره ی زمین لازم می آید. به این ترتیب طاعت خداوند متعال برای من نعمتی دوست داشتنی گردید و برای طلب اجر و مغفرت ادا می گشتو قلب را پر از خشنودی و نزدیکی به خدای باری تعالی می گرداند.

 

سوم:

مشغولیت من با مراسمات مذهبی مسیحیت و حفظ و آموزش آن ها به کودکان کل وقت من را گرفته بود و اکنون در تلاش برای خوشنودی خداوند عزوجل هستم و رسیدن به ثواب او می باشم و در حفظ قرآن کریم و شرکت در کلاس های آموزش علوم دینی می کوشم.

عبادات مسیحیت تشریفاتی دارد که بدون لباس های مخصوص کشیشان و خادمان کلیسا و عود و بخورهای مختلف انجام نمی گیرد. هر بار در مراسمات برنامه ها، صلیب ها، مجسمه ها، جام های شراب، قرص های نان و شمع ها، آهنگ ها و خدمات مختلف باید آماده گردد.

این حال و هوای توهمی هوش و حواس بینندگان را می رباید و مغزهایشان را شستشو داده و آماده ی پذیرش هر چه کشیش ها القا نمایند، بدون چون و چرا، می گرداند و نمی دانند برای که و چه چیزی می خواندند.

آن ها تحت تاثیر مراسم و تشریفات عجیب و غریب قرار می گیرند. هنگامی که وارد کلیسای فرقه ی دیگری شوید، مراسم و نیایش کاملاً متفاوتی می بینید. (همانطور که جرج برنارد شاو در کتابش "مسیح مسیحی نیست" بیان می دارد که اگر عیسی مسیح وارد کلیسا شود آن عبادات را بلد نخواهد بود!!)

در اسلام موضوع عظیم تر و آسان تر است، چرا که توحید باور و عقیده ی آن است و جز یک نوع نماز در کل جهان اسلام یافت نمی شود و قرآن تنها به یک زبان است و نماز هم به همان زبان می باشد.

کار مسلمانان حفظ قرآن و آموزش آن و مطالعه و آموختن علوم آن (فقه) است که پایانی ندارد.

خداوند متعال من را با دین اسلام از گمراهی های بی انتها نجات بخشید. شکر خداوند را و منت او را تا آنگاه که عمری دارم.

چهارم: مقدس دانستن برخی از اشخاص درقید حیات یا مرده است: باور من به خداوند سست بود و مانند مسیحیان ایمان داشتم که برخی مردم نمی توانند دچار گناه شوند و از ملائکه برترند و قدرت تصرف و دست بردن در همه ی امور دنیا و آخرت را دارند، حتی قرن ها بعد از مرگشان و شفاعت آن ها نزد خداوند رد نمی شود و از هر کس خشمگین شوند  در دنیا و آخرت هلاک گردد... تا جاییکه دعا به بارگاه خداوند ترک کرده و همه ی خواسته هایم را متوجه اموات؛ مریم و جرجس و... در طلب رزق، شفا، اولاد، موفقیت و غیره نموده بودم.

علاوه بر آن ها اسقف، کشیش ها و راهبان نیز بودند که می پنداشتند قدرت و سلطه ای در آسمان ها و زمین دارند و این ها همگی بر پایه ی افسانه های خیالی بودند که از معجزات این افراد بیان می شد.

در اسلام در اولین وهله دریافتم که همه ی این عبادات نادرست هستند و باید تنها به خداوند یکتا متوجه شد که مقالید آسمان ها و زمین به دست اوست و از شریک و همباز بی نیاز است.

در این دین توجه کردن به غیر خداوند کفر و شرک اکبر محسوب می شود، چرا که همگان تحت رحمت و اراده ی خداوند یکتا هستند. همانگونه که حضرت عیسی مسیح در طلب یاری خود از باری تعالی به آنان آموخته است (ليكن لا ما أريد أنا بل ما تريد أنت)

اکنون دیگر جز از خداوند متعال چیزی نمی خواهم و یاری نمی گیرم.

 

پنجم: مفهوم گناه و شهوات، در مسیحیت بین آزادی مطلق یا تحریم مطلق قرار دارد.

چنانچه برای من و عامه ی مردم همه چیز مباح و بدون مانع بود، چون کاهن و کشیش قادر به آمرزش آن بودند. کشیشی که در هر نماز مقدار زیادی شراب (در مراسم عشای ربانی) می نوشید. چیزی که پولس درباره ی آن ها می گوید (یکی گرسنه است و دیگری مست کرده).

چنین فردی با زنان و دختران نیمه عریان و با پوشش های تنگ تنها می ماند، به این باور که او پدر آن ها است و از آنان اعتراف می گیرد. من مانند عامه ی مردم گناه کوچک و کبیره مرتکب شده و هیچ ترسی از خداوند یا بازگشت و توبه نداشتم چون کشیش دوست من بود و با قدرت آسمانی خود که خداوند آن را رد نمی کند آن ها را می آمرزید.

اما در اسلام همه چیز بدون واسطه به دست خداوند است. آمرزش نیز به توبه بستگی دارد و تکرار گناه از تکرار توبه ممانعت نمی کند و نیکی ها بدی ها را از میان می برند. این انسان را به جایی می رساند که به حقیقت بنده ی خداوند باشد. پس حمد و شکر خداوند را به خاطر نعمت اسلام.

از آن طرف در مسیحیت، و در رهبانیت تحریم کامل برای همه ی حلال ها از جمله، خوراک و نوشیدنی و ازدواج و حتی خواب وجود دارد. راهبان را می بینی که در صومعه ها عزلت گزیده و خود را از همه ی حلال ها منع کرده و به بالاترین مرتبه ی مسیحیت دست یافته اند.

حال آنکه راهبان پیشین در اصل از سلطه ی مسیحیان رومی فرار کرده و آب و غذایی نداشته و ناچار زهد می ورزیدند.

رؤسای دینی از بین این اشخاص برگزیده می شود و دارای همان حق و حقوق کشیشان در خلوت کردن با دختران بدپوشش و وارد خانه ها در هر زمان و ماندن در آن هستند، برکت بزرگی که حتی نبود شوهر در منزل نیز مانع از آن نمی شود.

درجه ی بعدی تکریس یعنی ترک حلال است و ازدواج نمی کنند در حالیکه در داخل شهرها زندگی کرده و به کشیش ها کمک می کنند و از قشر زنان یا مردان هستند و هر گاه بخواهند به منظور تبلیغ دین می توانند وارد خانه ها شوند.

درجه ی شوم زهد است. اینکه ازدواج می کنند اما جز به ندرت به امور زناشویی نمی پردازند و در خوراک و نوشیدنی و پوشش زهد می ورزند و به کار تبلیغ سرگرم می باشند.

(برخلاف سخن پولس در رساله ی تیموتاوس اول 1:4) که آن ها همه خود را به عمد شکنجه می دهند و نام آن را عبادت می نهند و شکنجه که بیش تر می گردد اشباح را دیده و عقلشان زایل می شود و در نظر مردم بالا رفته و خود را قدیس می پندارند.

این گمراهی فرد را به دو موضوع متضاد می رساند:

مباح را در آشکار ترک کرده و در خفا از شدت سرکوب به حرام آغشته می گردد.

اما دین حقیقی، یعنی اسلام، متعادل و در حد وسط است؛ نه رهبانیت و نه افراط در گناه و شهوات در آن مادامیکه در طاعت خداوند و به پیروی از سنت روسل خدا صلی الله علیه و سلم باشد مباح هستند، مانند: ازدواج شرعی، خوراک و نوشیدنی حلال، خواب، کار، سرگرمی و...

تا زمانیکه از آنچه خدا و پیامبر از آن نهی کرده اند اجتناب ورزید، مانند: خوردن گوشت خوک، نوشیدن مشروبات مسکر، اعمال قوم لوط و...

تا وقتیکه زندگی بدون گرایش به آزمندی و اسراف یا تنگ چشمی و خساست (که همگی ناپسند می باشند) باشد.

 

ادامه دارد...

 

ترجمه: مسعود

مهتدین

Mohtadeen.Com

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

رسول خدا صلی الله علیه و سلم  فرموده است: 
(لقد کان فیمن کان قبلکم من الأمم المحدثون؛ فان یک فی امتی احد فانه عمر)
«
در میان امتهای گذشته، افرادی وجود داشتند که به آن‌ها الهام می‌شد و اگر در امت من، چنین کسی وجود می داشت، قطعاً عمر بود».
بخاری ش (3689)؛ مسلم، ش (2398)

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010