شماره مقاله :

نوشته: امیره الشریف

27 اکتبر 2005

صنعا – بنابه گفته ی عبدالکریم الکحلی، مدیر رسانه ای مرکز فرهنگی ارتباطات خارجی، تعداد خارجی هایی که برای تدین به دیانت اسلام به یمن می آیند درحال افزایش می باشد. به گفته ی وی تنها در دو ماه گذشته 120 خارجی در این مرکز به دین اسلام مشرف گشته اند.

او بیان می دارد که با مشاهده ی اینکه مسلمان شدن زندگی را معناداری خواهد نمود، تعداد روبه افزونی از افراد تصمیم به قبول اسلام می گیرند.این مرکز خارجیان را کمک می کند که برای تشرف به اسلام آماده شوند، و کلاس درس هایی درباره ی قرآن کریم، زبان عربی و شیوه ی زندگی اسلامی را برای آنان فراهم می نماید.

محمد عبدالله، یک آمریکایی که در مرکز کار می کند، می گوید که وی پس از خواندن قرآن کریم تصمیم گرفت مسلمان شود. وی ادامه می دهد: "من بعد از اتمام مطالعاتم درباره ی دین خودم، مسیحیت، و دیدن خلاءهای بسیار در آن، اسلام آوردم. آن موقع به پرس و جو از یک برادر در آلاسکا درباره ی اسلام پرداختم، و متقاعد شدم که الله (سبحانه و تعالی) تنها راهنمای انسان است. وی قرآن کریم را به من داد و من نیز آن را خواندم. نهایتاً اسلام آوردم."

هارون، تازه مسلمان دیگری هم از آمریکا، می گوید که وی پس از صحبت با دوستی در زندان به دین اسلام علاقمند شده است. "دچار دردسر شده و به زندان افتادم، در آنجا بود که دوستی مسلمان پیدا کردم. او چیزهای خوبی درباره ی مسلمانان به من گفت، و بیان نمود که داشتن دوست دختر جایز نمی باشد. درباره ی اسلام به اندیشه و به مقایسه ی بین قرآن و کتاب مقدس پرداختم و به تفاوت های میان اسلام و مسیحیت. کم کم به این اعتقاد رسیدم که دلایلی که در قرآن می خواندم برحق بودند." هاورن می گوید که مسلمان بودن به وی آموخته است که دقیقاً چگونه زندگی اش را پیش ببرد. ادامه می دهد: "اسلام به من می گوید که چه کار کنم تا انسان خوبی باشم. داستان های زیادی را در کتاب مقدس خوانده ام اما هرگز به من نیاموختند که چگونه انسان خوبی باشم. ولی قرآن کریم این را به طور دقیق به من آموخت. همچنین به من یادداد که باید به چه سان با زن و فرزندانم رفتار کرده یا اینکه چگونه کارم را به انجام برسانم."

نعیم هری، آمریکایی دیگری است. وی می گوید موقع بازی بسکتبال تصمیم به پذیرش دین اسلام گرفته است. "وقتی که در دانشکده بسکتبال بازی می کردم، اسلام آوردم. کتاب مقدس را حفظ می کردم، ولی بعضی اوقات حس می کردم در فهم قسمت هایی از آن اشکال دارم چون به نظرم تناقاضاتی در آن وجود داشت. از روحانی مذهبی می پرسیدم که آیا این ها اشتباه می باشند، اما او می گفت که فقط باید ایمان داشت." آنگاه بود که نعیم درعوض روی به دین اسلام آورد. وی می افزاید: "شروع به خواند قرآن کریم کرده و اسلام آوردم. چیزی که در قرآن کریم مرا به حیرت انداخته بود این بود که برای هر سؤالی که داشته باشیم در قرآن پاسخی برای آن موجود می باشد. این دلیل اصلی ترغیب من به باور نمودن دین اسلام بود. موضوع دیگری که در دانشکده من را به تعجب واداشت این بود که آن جا مسجدی برای عبادت مسلمان ها وجود نداشت. درعوض آن ها در میان برف و سرما نماز می خواندند. سؤال کردم که چرا این کار را می کنند، یکی از آن ها پاسخ داد که آن ها موظف هستند با هم نماز بخوانند. وی کتابی درباره ی توحید را به من داد، آن را در عرض یک ماه سه یا چهار بار خواندم. پس از آن به او اطلاع دادم که می خواهم اسلام بیاورم."

نعیم اضافه می کند که: "یادم می آید که مباحثه ی تلویزیونی را بین مسلمان ها و مسیحیان تماشا می کردم. مردی به نام احمد مردم را به خدا سبحانه و تعالی فراخوانده و گفت اسلام برای هر سوال پاسخی دارد. یکی از حاضرین از وی پرسید که اسلام چه جوابی برای تعداد بیشتر زنان در جهان دارد؟ وی پاسخ داد اینکه در اسلام مرد می تواند بیش از یک زن را به نکاح خود درآورد، خود می تواند راه حلی برای این مشکل باشد." دوست او وسیم، اهل بریتانیا که چهار سال پیش اسلام آورده است می گوید: "وقتی نوجوان بودم در زندان با دین اسلام آشنا شده و به فکر افتاده و دریافتم که لازم است از آن تبعیت نمایم. اکنون خدا  را شکر می گویم که این دین را به من داده و زندگانی من را تغییر داده است، و معتقدم زندگی بدون اسلام بی معنی خواهد بود."

والسلام.

ترجمه: مسعود

سایت مهتدین

Mohtadeen.Com