10 تير 1404 05/01/1447 2025 Jul 01

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 607
بازدید کـل سایت : 3327667
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

2642 تعداد مشاهده : 546 تاریخ اضافه : 2012-09-15

 

"ردستو"ی فیلیپینی

بسم الله الرحمن الرحیم

احمد خالد عتیبی

یکی از خاطراتی که فراموش نخواهم کرد و پندها و درس های را زیادی در رابطه با نحوه ی برخورد ما مسلمانان با سایرین از آن کسب کرده ام. این داستان روز شنبه، 28/4/1432 قمری برای من اتفاق افتاد.

به یکی از کتابفروشی های بزرگ در جده رفته و در بخشی که می خواستم کتاب بخرم، متصدی آن یک فیلیپینی بود. لبخندی زده و گفتم: اجازه می فرمایید؟ گفت: بله. گفتم: اسم شما چیست؟ گفت: "ردستو".

پرسیدم: شما مسلمان هستید؟ گفت: خیر.

گفتم: می خواهید مسلمان شوید؟

پاسخ داد: مشکلی نیست.

شماره تلفن او را گرفته و برای فردا با او هماهنگ کردم تا یک داعی فیلیپینی را جهت شرح دین اسلام برای او با خود بیاورم.

وقتی از آن کتابفروشی بیرون آمدم، به طور اتفاقی با مدیر کتابفروشی برخورد کردم. او گفت: جناب شیخ بیهوده وقتت را با او تلف نکن،... خیلی ها سعی کردند او را نصیحت کنند و فایده ا نداشته است.

به او گفتم: پس مژده باد ترا که او می خواهد مسلمان شود.

گفت: سبحان الله! به خدا قسم افراد زیادی او را به اسلام دعوت کرده و یک داعی اسلام همزبان خودش پیش او آمد ولی نتیجه ای نداشت.

مدیر کتابفروشی گفت این فیلیپینی می گوید: چطور می خواهید اسلام بیاورم و حال آنکه در مقابل چشمانم برخی مسلمانان را می بینم که به مسجد نمی روند و بعضی از آن ها  با من رفتار خوبی ندارند.

داعی اسلام نزدیک یک ساعت و نیم با او حرف زد، تا آنکه به لطف خداوند عزوجل قانع گشته و داعی به او گفت: اکنون دوستت احمد شهادتین را به تو تلقین می کند.

به لطف پروردگار من شهادتین را به او تلقین نموده و نام جدید عبدالرحمن را برای خود ثبت نمود. به مدیر کتابفروشی هم خبر داده و او بسیار خوشحال شده و به وی مرخصی داد.

سپس به همراه او به محلی برای وضو گرفتن رفته و داعی فیلیپینی به او نحوه  وضو گرفتن را آموخته و در برابر او وضو گرفت. داعی مذکور به او کتاب هایی درباره ی اسلام، نحوه ی ادای نماز، وضو گرفتن و... داد.

سپس به همراه مدیر به مسجد رفتند تا با هم نماز بخوانند.

 

فواید این داستان:

1.  اینکه قلب آدمیان در دست خداوند متعال است و نمی شود گفت این فرد هرگز مسلمان نمی شود یا کسی هرگز توبه نخواهد کرد. لازم است نصیحت و دعا همواره ادامه بیابد.

2.  رفتار نیکو و اخلاق زیبا، تاثیر بسیار زیادی داشته و جلوه گر دین مسلمانان است و مسلمان و غیرمسلمان از آن متاثر می شوند.

3.  دعوت الی الله شیوه ی انبیاء و صالحین است و بر هر مسلمانی واجب است که به اندازه ی توان خود دیگران را به سوی اسلام دعوت دهد.

 

ترجمه: مسعود

مهتدین

Mohtadeen.Com

 

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

عمرو بن عاص رضی الله عنه  می‌گوید: از رسول خدا صلی الله علیه و سلم  پرسیدم: چه کسی را بیشتر از همه دوست داری؟ فرمود: «عایشه را». گفتم: از میان مردان، چه کسی را؟ فرمود: «پدر عائشه را». گفتم: سپس چه کسی را؟ فرمود: «عمربن خطاب را» و آن‌گاه مردان دیگری را نیز نام برد.
الاحسان فی صحیح ابن حبان (15/309)

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010