10 تير 1404 05/01/1447 2025 Jul 01

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 607
بازدید کـل سایت : 3328022
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

2563 تعداد مشاهده : 550 تاریخ اضافه : 2012-09-10

 

امينه سلمي .. بدرورد - ۱

  • اسم قبل از اسلام: امينه سلمي
  • اسم بعد از اسلام: امينه سلمي
  • شغل: روزنامه نگار
  • وضعیت تأهل: متأهل
  • ملیت: آمريكایي

امينه سلمي .. به درود

 خداوند تو و همه ی رفتگان مسلمان را بیامرزد

 روزنامه نگار آمريكایی: شوهر و فرزندانم را به خاطر اسلام ترک کردم

 

چند ماه پیش امينه سلمي دار فانی را وداع گفت

شهروند و روزنامه نگار آمریکایی که زندگانیش را بر اساس دین مسیحیت رادیکال سپری نموده بود اسلام را چنین می دید که قرآن كتاب و پیامبر اسلام هر دو ساختگی می باشند و عرب ها انسان های عقب افتاده و ناآگاهی هستند.

لیکن اراده ی خداوند باعث گردید در کامپیوتر اشکالی ایجاد شده و بنابر ضرورت با تعدادی از دانشجویان عرب همکار شود. او تا جاییکه می توانست سعی کرد که درس هایش با آنان نیفتد ولی نپذیرفتن این فرصت باعث می شد بورسیه ی تحصیلی را از دست بدهد.

ولی فهمید که حکمت اهلی در این اتفاق نهفته است و باید جوانان مسلمان عرب را هدایت دهد تا بلکه به دین مسیحیت درآیند. به این ترتیب دچار اشتباه گردید و هدف را نادرست متوجه شده بود. اما پس از چندین مرتبه خواندن قرآن کریم همتاثر گردیده و به خواندن کتاب های بیشتر درباره ی دین اسلام و بحث و جدل هایش با دانشجویان عرب خود را در دین اسلام یافته و سفر ایمان و اسلام و سختی ها را شروع کرد.

امینه سلمی داعی مسلمان شناخته شده و معروفی بود که با پشتکار زیاد در طول زندگی به مسافرت و گردش همیشگی در سراسر ایالات متحده ی آمریکا پرداخته و سخنرانی های زیادی در رابطه با دین اسلام، دستورات آن، فرهنگ و مفاهیم برپا می نماید.

داستان زندگی او، تحسین، تعجب و تقدیر بسیاری از مردم را برانگیخته است. امینه رئیس اتحاد بین المللی زنان مسلمان بود و این سازمان توانست موفقیت های زیادی را کسب نماید. از جمله گفته های امینه این است: «من از این که زنی متدین به دین اسلام می باشم بسیار خوشبخت هستم. چون اسلام زندگی من و ضربان قلب من است و خونی است که در رگ هایم جاری است و منبع نیرو و توان من و مایه ی زیبایی و بهترین ها در زندگی من می باشد. من بدون اسلام هیچ نیستم، بدون رضایت خدای متعال زندگی برای بی معنی است.»

 

اشکال کامپیوتری

کل ماجرای امینه از یک اشکال کامپیوتری شروع شد. وقتی که این بانوی مسیحی که سخت پایبند دین خود بود و به عنوان روزنامه نگار و مبلغ دینی کار می کرد. او دختری غيرعادي بود که در دبیرستان مدارج بالایی را کسب کرده و بورسیه های زیادی به دست آورده بود. او در زمینه ی شغلی نیز موفق عمل کرده و با تواناترین متخصصان حرفه ی روزنامه نگاری رقابت می نمود. در همان دوران تحصیل در دانشگاه جوایز زیادی را برنده شده بود.

یک روز خطایی بر صفحه ی کامپیوتر تحولی در زندگی اش که در دفاع از مسیحیت بود ایجاد کرد و در ادامه چنان شد که بواسطه ی این اتفاق کل زندگی او دچار تغییر و تحول گردید.

این اتفاق در سال 1975 رخ داد که برای اولین بار سعی کرد مهارت ها و سوابق خود را در کامپیوتر برای دانشکده ای که در آن تحصیل می نمود ثبت نماید. وی خود را برای اخذ مدرک عالم الترفيه آماده می ساخت.

او درخواست مفصلی در این رابطه ارسال داشته و به ایالت اوکلاهاما برای مدیریت فعالیت عملی کوچک و مخصوصی در آن جا رفت. برای همین بازگشت او با تاخیر صورت گرفت و پانزده روز پس از موعد مقرر به دانشگاه رسید. بنا بر بنیه ی علمی قوی که داشت، جبران روزهای از دست رفته برایش آسان بود.

مشکل از آن جا ناشی می شد که مشکلی در سیستم خودکار ثبت سوابق پیش آمده بود باعث شده بود نمایشی را برای وی معین سازد که در حضور سایرین اجرا نماید. امینه از جمله دختران پایبند مسائل دینی بود و برای همین حتی تصور ایستادن در برابر دیگران و صحبت کردن با آنان او را می نرساند. اما به دلیل سپری شدن وقت آن نمی توانست برنامه را لغو کند.

وی نمی توانست مشارکت خود در این برنامه را لغو نماید چرا که برای دست یافتن به بورسیه ی تحصیلی دانشگاه که هزینه های اقامت، خوراک و غیره را تامین می نمود بدان نیاز داشت. بنابراین ناتوانی او در تحقق خواسته های این برنامه برای دست یافتن به این بورسیه حیاتی بود. شوهرش سفارش کرد که سعی کند این نمایش و سخنرانی را با مورد دیگری که برای او مناسب تر باشد عوض کند.

برای همین پیش استادش که به او قول مساعدت داده بود رفت. اما وقتی فهمید که درس های اصلی این ترم او را در کلاسی قرار داده که پر از اعراب، کسانی که به آن ها «شتر سوار» می گفتند، می باشد، شوکه شد. با غم و اندوه زیاد به خانه بازگشت و گمان نمی کرد که بتواند در کلاسی پر از اعراب حاضر شود.

 

تفكر عميق قبل از تصمیم نهایي

شوهر او اغلب اوقات فرد آرام و با تاملی بود و به او گفت: خداوند برای هر کار دلیلی نهفته است. بهتر است قبل از گرفتن هر گونه تصمیم نهایی درباره ی حضور نیافتن در کلاس ها به خوبی در این رابطه بیاندیشد.

گذشته از اهمه ی این ها البته موضوع بورس تحصیلی دانشگاه نیز وجود داشت. به همین دلیل تصمیم گرفت دو روز تمام با خود به تفکر بنشیند و کاملاً  تمرکز کند تا بتواند تصمیم درستی را درباره ی این چالشی که با آن مواجه گردیده اتخاذ نماید.

وقتی از گوشه ی تفکر و عزلت خارج شد، تصمیم گرفت قدمی پیش نهد و با خود می گفت خداوند او را برای مأموریت متحول ساختن این اعراب به دین مسیحیت برگزیده است.

 

یکی از بزرگ ترین مساجد جنوب آمريكا

بدین ترتیب امينة در برابر خویش مأموریت مقدسی را می دید که حتماً باید به انجام می رساند. از این رو در لابه لای کلاس ها به بحث و دل درباره ی مسائل مرتبط با دین مسیحیت با همکلاسی های عرب خود می پرداخت. او آنان را به پیروی از دستورات حضرت عیسی مسیح دعوت می کرد تا بلکه از آنچه در آن هستند نجات یابند.

خود می گوید که آن ها در نهایت ادب با او رفتار می کردند ولی نمی توانست ایشان را از دینشان منصرف سازد. او پیوسته برای آن ها شرح می داد که حضرت عیسی آنان را دوست دارد و بر روی صلیب جان باخت تا آن ها را از گناهانشان رستگاری دهد همه ی کاری که آن ها لازم است انجام دهند تنها پذیرفتن او در قلب هایشان است.

می گفت: "آن ها اصلاً تغییر دین را نمی پذیرفتند بنابراین تصمیم گرفتم روش دیگری تجربه نمایم و آن اینکه کتاب آن ها را به طور خلاصه مطالعه کنم تا برای آنان اثبات نمایم که اسلام دینی ساختگی است و حضرت محمد صلی الله علیه و سلم پیامبر حقیقی نبوده است."

از یکی از همکلاسی هایش خواست که یک جلد قرآن کریم و کتابی در رابطه با شریعت اسلام به او بدهد. او به مدت یک سال و نیم به تحقیق و جستوی خود ادامه داد و از این دو کتاب در این خصوص استفاده می کرد. توانست کل قرآن کریم به علاوه ی پانزده کتاب در رابطه با دین اسلام را مطالعه نماید. بار دیگر به مطالعه ی قرآن کریم روی آورد. یادداشت هایی از به زعم خود اختلافات موجود در اسلام را نیز در طول تحقیقات خود گردمی آورد تا بتواندبه کمک آن ها ثابت کند که اسلام دینی تقلبی است.

 

غافل از آنکه نشانه های تغییر در وی آشکار شدند. تا جاییکه شوهرش متوجه این موضوع گردیده و کم کم به شک می افتاد که پای مرد دیگری در میان باشد،چون باور داشت که یک زن نمی تواند اینگونه عوض شود مگر آنکه مرد دیگری در زندگی او وارد شده باشد.

او از رفتن به مشروب فروشی ها خوددرای کرده و از نوشیدن شراب امتناع می نمود. دیگر علاقه ای به رفتن به جشن های مختلط نداشته و از آن سرباز می زد. همچنین دیگر گوشت خوک نمی خورد.

دست آخر شوهرش از او خواست که از زندگی زناشویی بیرون برود و او نیز این کار را انجام داده و به آپارتمانی خود نقل مکان نمود. خودش درباره ی این اتفاق می گوید: «وقتی شروع به تحقیق و جستجو در دین اسلام نمودم، باور نداشتم که اتفاق خاصی روی دهد. به طوری که روش زندگی من را تحت تاثیر قرار دهد. کسی هم نمی توانست من را متقاعد سازد که به زودی با بال های صلح، سعادت و آرامش و در سایه ی عقیده ی اسلام قادر  به پرواز خواهم بود."

 

وی با وجود احساس تغییرات بزرگی که در درونش در جریان بود، همچنان مسیحی باقی ماند. یک شب مردی با لباس های راحتی در خانه اش را می زند و سه نفر از دوستان آن مرد هم همراهش بودند. اسم آن مرد عبدالعزيز آل شيخ بود. او از دیدن این چهار مرد مسلمان با لباس های راحتی در برابر در خانه اش متعجب شد. وقتی تعجبش بیشتر شد که عبدالعزیز به او گفت که او در انتظار مسلمان شدن است.

وی پاسخ داد که او مسیحی است و هیچ برنامه ای هم برای روی آوردن به دین اسلام را ندارد. با این حال، به آنان گفت که پرسش هایی دارد و اگر وقت داشته باشند از آنان خواهد پرسید. آن ها را به داخل دعوت نمود.

سپس مسائل اختلافی که فکر می کرد در تحقیق ژرف خود در رابطه با قرآن کریم و چند کتاب اسلامی دیگر بدان ها دست یافته است را بیان کرد. آن مردان با توجه و دقت زیاد به او گوش دادند و نظرات او را مورد تمسخر قرار ندادند. بلکه عبدالعزیز گفت: حکمت گمشده ی انسان مؤمن است و سؤال یکی از راه های رسیدن به معرفت و شناخت می باشد.

«وقتی سخنانش را به پایان رساند، احساس می کردم که در اطرافم شکوفه هایی می گشایند. در این موقع در هر مورد که لازم می دیدم اعتراض می کردم. او به من می گفت که باید تلاش بیشتری برای تعمق و تفکر صرف کنم و به موضوعات بیان شده از زوایای دیگری نگاه کنم تا به فهم کامل و درستی دست یابم»

 

 ادامه دارد...

ترجمه: مسعود

مهتدین

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: « لَـيْسَ مِنَّا مَنْ لَطَمَ الـخُدُودَ وَشَقَّ الـجُيُوبَ وَدَعَا بِدَعْوَى الـجَاهِلِـيَّةِ »

کسی که [سر] و روی خود را بزند و سینه چاک کند و ندای جاهلی سر بدهد، از ما نیست.

بخاری، 2/82 در مواضع متعدد و مسلم، 1/99.

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010