10 تير 1404 05/01/1447 2025 Jul 01

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 607
بازدید کـل سایت : 3327967
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

2542 تعداد مشاهده : 598 تاریخ اضافه : 2012-09-09

 

در کلیسا به بارگاه خداوند دعا کردم

اسم: لیلی لاکری

ملیت: فیلیپینی

دین سابق: مسیحیت، کاتولیک

سطح علمی: تخصیل در سال سوم الهیات

شغل سابق: مبلغ آموزش دیده

 

چرا مسلمان شدم؟

من در کلیسا و در بین راهبه های و راهب ها بزرگ شدم. مسئولیت انتشار پیام کلیسا به تمام جهان را بر گردن گرفته بودم.  بنابراین لازم دیدم که به تحصیل الهیات بپردازم. چنان شد که مدت سه سال الهیات خواندم. من می بایست برای آموزش به ایتالیا می رفتم. اما هر چه بیشتر در الهیات به تعمق و موشکافی پرداختم، شک و تردید من در مورد حقانیت آن بیتشر و بیشتر می شد.

چرا که در یکی از نسخه های کتاب مقدس گفته شده که پروردگار یکتا است، اما چیزی که به ما می آموختند چیز کاملاً متفاوتی بود و اساس مسیحیت تثلیث و سه گانه پرستی می باشد. حال آنکه در کتاب مقدس به صراحت خلاف این بیان شده است!

این جا بود که آتش سردرگمی و تحیر در قلبم شعله ور شد. آیا این عاقلانه است که در دینی که بر مبنای آن بزرگ شده و آن را دوست داشته ام شک کنم؟ اما در آن اختلاف و تناقض وجود داشت، اختلافی واضح و مشخص!

بنابراین نهایتاً تصمیم گرفتم که پرسشی را که من را می آزرد از کشیشی که روش های تبلیغ مسیحیت را نزد او می آموختم بپرسم. ولی او به جای فرونشاندن آتش سرگردانی و شک در قلب من و در عوض ارائه ی پاسخی قانع کننده که قلبم را آرام ساخته و آسوده خاطرم سازد، با سردی تمام جواب داد: "تو باید ایمان داشته باشی و نباید به آن فکر کنی."

همین و بدون هر گونه اندیشه ای؟ عاقلانه است که این دین عقل و تفکر را کلاً کنار بگذارد؟ این چه نوع دینی است؟ چطور عمل می کند؟ من در صدد مسافرت به ایتالیا بودم. درباره ی کتاب مقدس معلومات بیشتری به دست آوردم. شاید راه حلی پیدا کرده و به طور کامل بر این شک و تردید غلبه نمایم.

چنان شد که از شرکت در کلای های الهیات عذر خواسته و کنار کشیدم. تصمیم گرفتم به سفر رفته و کاملاً دور شوم تا شاید جواب قانع کننده ای پیدا کنم. اما از کجا و چگونه؟ از کسانی که به برخی کشورها به خاطر کسب رزق و روزی مسافرت می کنند و بار و وسایل زیادی با خود نمی برند. برای همین با رفتن به همراه آن ها مواققت نمودم تا شاید در آن جا با پاسخ های متقاعدکننده ای روبرو گردم.

اما در آن جا به عنوان خدمتکار باید کار می کردم، ولی در راه شناخت حقیقت برایم اشکالی نداشت. خداوند متعال مقدر فرموده که به کشور اردن بروم. در آن جا وضعیت من بر همین منوال بود. جز کار در یکی از خانه ها شغل دیگری پیدا نکرده و چیز دیگری هم نیافتم.

اما نومید نشده و به یکی از کلیساهای موجود در آن جا رفته و در کلیسا به بارگاه خداوند دعا کردم. دعا می کردم و هنوز حتی نام او را (جل جلاله و تقدست اسمائه) را نیز نمی دانستم.

گفتم: پروردگارا، تو می دانی که برای چه به این کشور آمده ام. تو آگاه هستی از آتش شک و تردید و سرگردانی در قلب من که هر روز و هر لحظه من را نابود می کند. چه کنم؟ به که پناه برم، خداوندا؟ خدایا، اگر می دانی که دین و عقیده ی مسیحیت من بر حق است، پس سینه ام را بدان گشاده گردان و چنانچه می دانی دین دیگری هست که بر حق باشد، پس آن را بر من آسان گردانیده و مرا به سویش راهنمایی فرما!

این خواهر می افزاید: و خداوند در حالی که من در کلیسا بودم، دعایم را اجابت فرمود.

از آن جا بیرون آمده و به منزلی که در آن کار می کردم و کارم در آن جا چند روز بیشتر به طول نیانجامید، بازگشتم. در آن جا کتابچه ای را در گوشه ای پیدا کردم که به توضیخ عقیده ی توحید می پرداخت.

آری، این کتابچه درست همان چیزی بود که دنبالش بودم. آن همان پاسخ قانع کننده بود، که خداوند یکی است، خداوند یگانه و بی شریک است. خداوند دعایم را احابت فرموده و آرزویم را برآورده ساخته بود.

بعد از خواند کتابچه به رادیو اذاعة القرآن الکریم گوش دادم، ولی به خدا سوگند، با آنکه زبان عربی نمی دانم، احساس راحتی و فراغ بالی داشتم که پیش تر هرگز تجربه نکرده بودم.

بنابراین تصمیم گرفتم درباره ی اسلام بیشتر بدانم. به لطف خداوند متعال، در همان منزل اسلام خود را اعلام نمودم.

به این ترتیب بعد از اتمام دوره ی خدمت من در آن خانه ی مبارک، عربستان سعودی مقصد بعدی بود که در آن جا چشمانم به دیدار مسجدالحرام و حرم نبوی شریف روشن گردد.

به حمد خدا خداوند صاحبکار بسیار خوبی را نیز نصیب من گردانید. او من را به دفتر دعوت ملیت ها (شعبه ی السلامه) برده و تلاوت قرآن کریم و زبان عربی و درس های فقهی دیگر را آموختم. همچنین با تعدادی از بانوان داعی مخلص که دارای ملیت فیلیپینی می باشند دیدار کردم.

اکنون که مسلمان شده و در این مرکز به آموزش پرداخته ام، تصمیم دارم برای این دین راستین یک داعی شده و پیام دین مبین اسلام را در فیلیپین منتشر سازم. ممکن بود یک روز مبلغ مسیحیت شوم، العیاذبالله، اما خداوند متعال من را با نعمت دین اسلام مورد لطف قرار داد.

آری، من به دین جدید خود افتخار می کنم حتی اگر خدمتکار خانه ای باشم. چون من یک مسلمانی هستم که حقیقت را به واسطه ی همین شغل پیدا نموده ام. من به خداوند متعال اطمینان و یقین کامل دارم که در عوض آن بهشت برین را قسمت من خواهد نمود، انشاءالله.

 

ترجمه: مسعود

مهتدین

Mohtadeen.Com

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

در حدیث صحیح از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده که فرمود: «مَنْ نِيْحَ عليهِ فإنَّهُ يُعَذَّبُ بما نِيْحَ عليهِ».

هر کسی که برایش نوحه خوانده شود به سبب آن نوحه‌خوانی عذاب می‌شود.

مسلم، 2/644 و بخاری، 2/80.

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010