ماجرای زیر در سال 1999، بواسطه ی یک گفتگوی اینترنتی رخ داده است. این یک مباحثه ی واقعی میان فردی مسیحی و برادری مسلمان به نام عبدالله می باشد. داستان روی درک و فهم دریک از مسیحیت امروزی تمرکز داشته و اینکه وی چگونه به دین اسلام روی می آورد.
عبدالله: سلام حالتان چطور است؟
دریک: سلام خوبم شما چطورید؟
عبدالله: شما اهل کجا هستید؟
دریک: اهل لس انجلس.
عبدالله: چرا شما خودتان را سیاه پوست اسرارآمیز می نامید؟
دریک: این فقط یک لقب است همین.
عبدالله: فهمیدم.
دریک: شما اهل کجایید آیا عرب هستید؟
عبدالله: بله من اهل عربستان سعودی هستم و هم اکنون در قطر ساکن می باشم.
دریک: اسم شما چه معنایی دارد؟
عبدالله: عبدالله یعنی بنده ی خدا و این وظیفه ی هر فردی بر روی زمین است که بر اساس آن چیزی که خداوند از ما می خواهد بندگی و خدمت گزاری وی را به انجام برسانیم. الله نیز یکی از نام های خداوند می باشد.
دریک: از کجا بدانیم که خداوند از ما چه می خواهد؟
عبدالله: تمام این مطالب در قرآن و سنت پیامبر صلی علیه وسلم آمده است این دو از بزرگترین منابع هدایت در اسلام می باشند. می شود بیشتر راجع به خودت برایم بگویی اینکه چند سال داری؟
دریک: نوزده سال دارم و سیاه پوست هستم و خیلی علاقمند به یادگیری اسلام می باشم. در ابتدا شخص باید به چه چیزی ایمان داشته باشد تا مسلمان شود؟
عبدالله: کار خیلی آسانی است. باید بگویی که تنها به خدای یگانه ایمان داری و حضرت محمد صلی الله علیه وسلم پیامبر او می باشد و اینچنین است که شما مسلمان می شوید.
دریک: منظور شما این است که حضرت محمد فرستاده ی پروردگار است. اما به عنوان یک مسیحی یا غیر مسلمان تنها این جمله مرا متقاعد نمی کند؟
عبدالله: خداوند حضرت محمد صلی الله علیه وسلم را به عنوان آخرین پیامبر خود برگزید و قرآن را نیز به عنوان آخرین وحی توسط ایشان بر انسان نازل فرمود. خداوند می فرماید که دین خود را کامل نموده و آن را اسلام نامیده است. اسلام یعنی تسلیم مطلق امر پروردگار بودن.
دریک: فهمیدم.
عبدالله: متأسفانه بیشتر مسیحیان از پیامبری ایشان اطلاع نداشته یا آن را رد می کنند. در مباحث الهیات مسلمانان آمده شخصی که حضرت مسیح درباره ی وی شرح داده است همان حضرت محمد صلی الله علیه وسلم می باشد.
دریک: خوب چرا باید بعد از مسیح و انجیل به پیامبر و همچنین کتاب آسمانی دیگری نیاز باشد؟
عبدالله: تمام پیامبران برای اعلام وحدانیت خداوند به مردمانشان برگزیده می شوند.
دریک: آیا قرآن هیچ شباهتی به انجیل دارد؟ منظورم این است که محتوای قرآن چگونه است؟
عبدالله: قرآن آخرین پیام خداوند بود که بر آموزه های خالص عیسی مسیح و دیگر آموزه های ناب پیشین تأکید کرده و آشکار می سازد که عیسی مسیح و مادرش چه کسانی هستند و تنها دو انسان بزرگ و گرانقدر بودند نه بیشتر.
دریک: از کجا باید مطمئن شویم قرآنی که در زمان پیامبر نازل شده همانطور دست نخورده تا به امروز باقی مانده است؟
عبدالله: خداوند خودش تضمین نموده که قرآن را از هر گونه تحریفی در امان نگه می دارد. هنوز هم که است کلام واقعی و خالص پروردگار در قرآن هویدا است و این کلام به زبان عربی یعنی زبان حضرت محمد صلی الله علیه وسلم و ملتش بوده و حتی یک ذره هم تغییر نکرده است. در حالی که در ادیان دیگر هرگز چنین نبوده است. به عنوان مثال وقتی شما به انجیل نگاه کنید انواع دیدگاه را در آن خواهید یافت. زیرا انجیل امروزی برگرفته از دست نوشته ها متفاوتی می باشد.
دریک: اما خداوند در کتاب مقدس نام آن را نیاورده است؟
عبدالله: خداوند در قرآن نام انجیبل را آورده است. انجیل سال ها پس از مسیح نوشته شده است آنهم به زبانی که فقط در خط کاربرد داشته و هیچ وقت در صحبت کردن از آن استفاده نمی شد. آیا این عجیب نیست؟ همچنین بیشتر بخش های انجیل عهد جدید توسط "پل" نوشته شده است.
دریک: فکر کنم شما بیشتر از پاپ راجع به مسیحیت آگاهی دارید.
عبدالله: این حرف شما درست نیست بلکه من خیلی راحت با ذهنی باز و جویا درمورد انجیل تحقیق و مطالعه کرده ام. کاری که همه ی مسیحیان باید آن را انجام دهند.
دریک: آیا ترجمه ی قرآن به زبان انگلیسی وجود دارد؟
عبدالله: چندین ترجمه از قرآن به زبان انگلیسی در دست رس می باشد.
دریک: قرآن چگونه خدا را برای بشر توصیف می کند به عبارت دیگر مسلمانان چه درکی از آن دارند؟
عبدالله: خداوند یگانه و بی همتا و خالق تمام کائنات می باشد. نزاییده و نه زاده شده است. اصلاْ هیچ گونه شباهتی با مخلوقات خود ندارد. او قادر و عالم و قوی و رحیم و مالک تمام جهانیان است.
دریک: به گونه ای پذیرفتن این موضوع که خداوند شبیه مخلوقاتش است برایم سخت می باشد.
عبدالله: قطعاْ درست می گویید. برای اینکه انسان از ظرفیت محدودی برخوردار است، و از طریق وحی پیام خود را بر پیامبر نازل فرموده تا به ما بفهماند که او کیست. بنابراین اگر می خواهید بدانید خدا کیست حتماْ قرآن بخوانید.
دریک: مسیحیان معتقد هستند که حضرت مسیح برای رهایی و رستگاری تمام انسان ها فرستاده شده است. این درست نیست و در ضمن پایه و اساس تفکر مسیحیت غلط است. شما چطور فکر می کنید؟
عبدالله: درست است. مسیحیان امروزی دنباله رو افکار پاپ هستند و همچنین به چیزی که پاپ به آنها می گوید توجه می کنند نه حقیقتی که میسح گفته است.
دریک: لطفاْ مفهوم آمرزش گناه به واسطه ی مصلوب شدن حضرت عیسی را توضیح دهید.
عبدالله: در مسیحیت نظریه ی گناه نخستین دلیلی است که در آن نیاز به رهایی به وسیله ی مصلوب شدن مسیح دارد. در ضمن این آموخته ها توسط "پل "ابداع شد و این موضوع در کتاب عهد قدیم بلا اثر می باشد. این نظریه تلاشی است برای فرار از مسئولیت فرد برای درستکاری با اعتقاد به مجازات شخص دیگری برای برداشتن بار گناه از دوش ما. طبق قرآن هر کس مسؤل اعمال خوب و بد خود می باشد.
دریک: درمورد به صلیب کشیده شدن چه می گویید؟
عبدالله: کتاب مقدس می گوید؛ مسیح با صدای بلند فریاد می زند و در برابر خداوند التماس می کند تا او را از صلیب نجات دهد. خدای من خدای من چرا مرا نجات نمی دهی؟ آیا این همان عیسی مسیح است که تو می شناختی؟
دریک: نه! مسیح پس از به صلیب کشیده شدن چه طور در بین یاران خود ظاهر شد؟
عبدالله: وقتی که مسیح به صلیب کشیده شد در واقع او نمرد و نه دوباره زنده شد. اگر او به صلیب کشیده شده بود پس او در قالب یک جسم معنوی نزد یارانش ظاهر می شد. در قرآن آمده است که مسیح مصلوب نشده است بلکه فردی درست شبیه وی به صلیب کشیده شد.
دریک: پس چگونه این داستان وارد کتاب مقدس شد؟
عبدالله: یک بار دیگر هم می گویم"پل" مسئول چنین چیزهایی می باشد.
دریک: باید بگویم قلباْ به این موضوع اعتقاد دارم که خداوند هیچ گاه شبیه مخلوقاتش نیست. او بی همتاست و با هیچ چیزی در این دنیا که می بینیم و لمس می کنیم قابل مقایسه نمی باشد. به نظر من نویسنده هیچ شباهتی به نوشته هایش ندارد.
عبدالله: شما درست می گویید. هیچ چیزی قابل مقایسه با پروردگار نیست. پیامبران با پیام روشن تنها پرستش خداوند، بدون قرار دادن شریک برای وی آمدند. در این بین "پل" با عقاید خرافی پرستی و تعالیم رومی متقاعباً آن را با آموخته های مسیح در آمیخت. درواقع "پل" مسئول ترفیع دادن جایگاه مسیح به عنوان پسر خدا و همچنین خود خدا می باشد.
دریک: بله، حالا نوشته هایی که در کتاب عهد جدید درمورد خدا آمده است را به خاطر می آورم.
عبدالله: در قرآن آیه های بیشماری راجع به وحدانیت خداوند وجود دارد.
دریک: چیزی که می گویید بسیار کامل و احساس برانگیز می باشد. این اصلاً باور کردنی نیست که حدود دوهزار سال است مسیحیان از عقاید نادرست و غلط پیروی کرده اند.
عبدالله: بله، به خصوص درک نادرستی از اینکه مسیح چه کسی بود داشته اند.
دریک: اوه خدای من! واقعاً یعنی این همه سال فریب خورده ام. از لحاظ مذهبی احساس قصور می کنم. خیلی راحت فریب خورده ام زیرا کورکورانه از دینی تقلید کرده ام که در محیط آن متولد شده ام و اصلاً توجهی به تحقیق و مطالعه درباره ی آن نکردم. اما با وجود این باز هم چیزی در درونم مانع پذیرفتن اسلام است اگرچه می دانم که این دین کامل و بدون عیب و نقص می باشد.
عبدالله: از آخرین گفته ی شما آشکار است که شما مسلمان هستید نه مسیحی و اگر واقعاً خدا و پیامبرش مسیح را دوست داشته باشی باید از اسلام و حضرت محمد صلی الله علیه وسلم پیروی کنی. این مانع را در درون خودت از بین ببر، و به مسیر نیاکان خودت برگرد. حالا آزادی چون به دنبال حقیقت هستی و حقیقتی که ما آن را عرضه داشته ایم دارای اختیار و حق انتخاب است. با پذیرفتن آن شما هر چه زودتر به فرد آزادی تبدیل خواهید شد. با پذیرفتن اسلام به اندازه ی کافی قدرت پیدا می کنی، بدون هیچ درنگی در وجود خود احساس آزادی و شادمانی واقعی نموده که هیچ گاه قبلاً آن را تجربه نکرده ای.
دریک: رک و پوست کنده بگویم که هنوز هم تحت تأثیر نگرش غلطی که از طریق رسانه ها به من الغا شده می باشم. در غرب این وصله ای است که به اسلام چسبیده و من واقعاً دارم در چنین محیطی زندگی می کنم.
عبدالله: به همین خاطر از طریق اینترنت می خواهم تصویر درستی از اسلام را به مردم نشان دهم و این راهی است که انتخاب کرده ام.
دریک: پس تصویر درست اسلام چیست؟
عبدالله: حقیقت اسلام در قرآن بیان شده است که توسط پیامبر صلی الله علیه وسلم مثال زده شده است. واقعیت این است که نباید به تنهایی از روی اعمال و رفتار پیروان یک مذهب راجع به آن قضاوت نمود زیرا در هر دینی پیروان خوب و بد وجود دارد. راه درست این است که از روی اساس و ارتباط آن دین با خدا و پیامبری که برگزیده قضاوت کرد.
دریک: می فهمم، با شما موافقم. اما هنوز هم نگران واکنش خانواده و دوستانم هستم اگر آنها بفهمند من مسلمان شده ام چه خواهد شد.
عبدالله: برادر در روز قیامت هیچ کسی نمی تواند به تو کمک کند، نه مادر نه پدر و نه دوستانت، پس اگر معتقد هستی که اسلام دین حقیقت است شما باید آن را بپذیری و آنطور زندگی کنی که پروردگار از تو می خواهد. سعی کن چراغ راه آنها باشی. مسلمان شدنت را به تعویق نیانداز. اگر قبل از اینکه مسلمان شوی بمیری بدان که خیلی دیر است. پس همین حالا از این فرصت استفاده کن.
دریک: شما مرد عاقلی هستید، وقتی در کانال های تلوزیون به مراسم حج بر می خورم، می بینم که از همه نوع نژاد و رنگی در کنار همدیگر برای خدا نماز می خوانند. آن موقع در قلبم درد شدیدی را احساس می کنم و حس می کنم که چیزی از درون مرا وادار می سازد که راجع به آن دین بزرگ و واقعی با کسی صحبت نمایم. از شما ممنونم، بالاخره کسی را پیدا کردم. لطفاً به من کمک کن تا مسلمان شوم.
عبدالله: برادر اجازه بده تا قدم به قدم جلو برویم. ابتدا با آوردن کلمه ی شهادتین به دین اسلام وارد شو.
دریک: گواهی می دهم که هیچ خدایی به غیر از الله وجود ندارد و محمد صلی الله علیه وسلم پیامبر وی می باشد.
عبدالله: حالا باید به زبان قرآن یعنی عربی چیزهایی یاد بگیری. من آنها را برایت ترجمه خواهم کرد. برادر بگو الله اکبر زیرا از همین حالا تو مسلمان هستی، و در زیر سایه ی اسلام قرار گرفته ای. چه احساسی داری؟ بار سنگینی که به دوش داشتی از تو دور شده و احساس خوشحالی و شادمانی می کنی، آیا اینطور نیست؟
دریک: اگر هنوز هم با منی باید اشک هایم را ببینی که دارند از چانه ام سرازیر می شوند. شما برادر بزرگوار من هستید، احساس می کنم تازه متولد شده ام. دیگر مجبور نیستم به حرف های کشیش در کلیسا گوش دهم. امیدوارم جزو بندگان خوب خدا شوم.
عبدالله: می دانی که دیگر از بی ایمانی خارج شده ای و به ایمان واقعی روی آورده ای! هم اکنون خیلی پاک و خالص هستی، زیرا اگر هر کس بی ریا و صادق مسلمان شود خداوند تمام گناهان وی را عفو می نماید. بنابراین به یک مرکز اسلامی برو و مسلمان شدنت را اعلام کرده و به یادگیری دین اسلام بپرداز. به علاوه کتابی درباره ی آموزش نماز تهیه نموده و شروع به نماز خواندن کن، این خیلی مهم است. پس از اینکه مکالمه ی ما تمام شد برای تطهیر شدن باید غسل کنی و خودت را از عقاید غلط پیشین پاک نمایی. به خاطر داشته باش که از اعمال ناشایست دور بمان و با مسلمانان دوستی کن. شما را به عنوان یک برادر دینی دوست دارم و امیدوارم یک روز تو را ببینم و صدایت را بشنوم.
دریک: مطمئن باش تمام آن چیزهایی را که گفتی حتماً انجام می دهم. فردا به یک مرکز اسلامی می روم. از شما ممنونم که راه درست را به من نشان دادی. امیدوارم در امر هدایت خداوند کمکت نماید. چنانچه برای شما ترک کردن من سخت است من نیز چنین حالتی دارم.
عبدالله: خوب برادر درست است که چت روم خارج می شویم ولی روحمان همیشه در کنارهمدیگر است.
درک: از شما متشکرم، این روز را هیچ وقت فراموش نمی کنم که با انسانی مانند شما آشنا شده و مسیر زندگی دوباره را به من نشان داد.
پایان
|
