10 تير 1404 05/01/1447 2025 Jul 01

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 607
بازدید کـل سایت : 3328324
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

2466 تعداد مشاهده : 579 تاریخ اضافه : 2012-09-06

 

از تاریکی ها به سوی روشنایی - ۲

...
ایمان به خداوند باعث گردید که فکر کنم هدف از زندگی در این دنیا نزدیک شدن به خداوند متعال و پیروی از راه اوست. اما راه خداوند کدام است؟ هنوز این را نمی دانستم، و نمی دانستم که چگونه می توان به خداوند نزدیک گردید؟

ایمان و باور به وجود خداوند باعث می شد که اندک اندک تاریکی محو گردد و بارقه ی امید در درونم جوانه زند. دیگر زندگی مانند سابق برایم تنگ و پرمشقت به نظر نمی رسید.

چنان احساس می کردم که گویی مرده ای هستم که کم کم دارد در قبرش زنده می شود. گرچه هنوز ایمان من سست و ضعیف بود. نمی دانستم این وضعیت من را به کجا می کشاند، ولی رفته رفته داشت من را به آن چه دنبالش می گشتنم نزدیک تر می کرد، به خداوند. دریافتم که راه من راه اسمان و دینداری است.

بنابراین به مسیحیت توجه و علاقه ی بیشتری نشان داده و کتاب های قدیمی و جدید زیادی درباره اش مطالعه نمودم. همچنین بدون توجه به نظریات کلیسا سعی کردم انجیل را نیز بیشتر مطالعه کنم چون جز فریب و دورویی چیزی در کلیسا نمی دیدم.

این بار جستجوی من به چالش بسیار حساس و خطیری تبدیل شده بود، به مسأله ی مرگ و زندگی. در مسیحیت نتوانستم آنچه را می خواستم پیدا کنم. آن ها تنها به خواندن سرودهای مذهبی بی اساس خود در روزهای یکشنبه پرداخته و درباره ی محبت و امیدواری صحبت می کردند. آن ها این کار را تنها برای خوشنودی خاطر خود انجام می دهند. به اضافه ی اینکه همه ی این مراسم ها خالی از جدیت و عمقی بودند که من به دنبال آن بودم و اینکه به هیچ عنوان نمی توانستم به عقاید و باورهای اساسی مسیحیت ایمان داشته باشم.

داشتم کم کم از جستجوی خود و نتایج احتمالی آن واهمه پیدا می کردم. می ترسیدم که سرانجامم به دیوانگی کشیده شود. بعد به تدریج این تردید در من به وجود آمد که شاید خدا وجود نداشته باشد و دعاها و تضرع هایم همه بیهوده باشند.

آن زمان بود که تصمیم گرفتم طبیعت گرایی پیشه کرده و موضوع دین را فعلاً به کناری بگذارم، با آنکه می دانستم دیر یا زود به این موضوع بازخواهم گشت. اما در در آن موقع دیگر برایم مهم نبود. از شهری که در آن بودم به شهر دیگری نقل مکان کرده و برای زندگی جایی را برگزیدم که کسی را نمی شناختم.

اما بعد از چند روز زندگی در غربت پرسشی ذهنم را درگیر خود ساخت: «آیا به خدا باور داری؟». بارها تلاش کردم که از افکاری که من را به سوی ایمان به خداوند متعال می کشاند دوری کنم. ولی دیری نمی پایید و بار دیگر به ذهنم بازمی گشتند.


از دینی خبر یافتم که با جدیت و محکم از جانب پیروانش پیروی می شود. مؤمنان این دین حتی ممکن است همه چیز خود را در راه باور به خدا و در راه او قربانی کنند. دینی را پیدا کردم که هدف آن عبادت آفریدگاری است که همه چیز را آفریده است. دینی که به سوی کارهای نیک فرامی خواند و به سوی زندگی و مرگ در راه خداوند دعوت می نماید. (قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ) [انعام: 162] ، یعنی: (بگو هر آئنه نماز من و حج و قربانی من و زندگانی و موت من همه برای خداست پروردگار عالم ها.)


دینی را پیدا کردم که معنای زندگی را بیان می داشت. خداوند متعال در قرآن كريم می فرماید: (وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ) [ذاريات: 56 یعنی: (و نیافریده ام جن و انس را مگر برای آنکه بپرستند مرا.)


همین گونه ساده و در نهایت پاکی، بدون انحراف و سردرگمی و بدون عقاید فاسدی آن را در خود بپوشانند. راه درست و مستقیمی را یافتم که طریق و شیوه های رساندن راحتی و اطمینان به قلب در آن و رسیدن با آن آرامش . آسوده خاطری که به دنبالش بودم در آن وجود داشتند.


دینی را پیدا کردم که صبر و بردباری بر دشواری های زندگی را می آموخت. برخلاف حالت سابق که برای حل مشکلاتم آرزوی مرگ می کردم. این دین می آموخت بعد از هر سختی آسانی در راه است.

زمانی هم که انسان احساس شادمانی و خوشحالی کند به معنای تهی و سطحی بودن – حسی که پیشتر داشتم- میست. این احساس نشانه ای از رضایت خداوند متعال می باشد و برای همین لازم است در آن حالت از خداوند متعال به خاطر و لطف و کرم بی پایانش سپاسگزار باشیم.

انسان مؤمن می داند که هر دو حالت: شادمانی و اندوه، رحمت و لطفی از جانب پروردگار متعال بوده و می باید باعث نزدیکی بنده به خداوند گردد. رسول خدا صلى الله عليه وسلم می فرماید: (عَجَبَاً لأمرِ المؤمن إن أمرَه كلَّه خير ، وليس ذاك لأحد إلا للمؤمن ؛ إن أصابته سرّاء شكر ؛ فكان خيراً له ، وإن أصابته ضرّاء صبر ؛ فكان خيراً له(.

یعنی: (شگفتا بر کار مؤمن که همه ی امور او نیکوست. این جز برای مؤمن نیست؛ که وقتی خوشی بدو رسد شکر گوید و زمانی که سختی بدو رسد صبر پیشه کند. پس برای او خیر و نیکوست. )

بنابراین هر چه در این جهان پیش بیاید برای مؤمن جز خیر و نیکی نخواهد بود، مادام که کارها و روی خود را تسلیم خدای متعال کرده باشد. اما شر حقيقي و راستین که به انسان می رسد در واقع رویگردادن او از شریعت خداوند است که او را جزو زیانکاران قرار می دهد. خداوند متعال می فرماید: (فَمَن يُرِدِ اللّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ وَمَن يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاء كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ) [ انعام: 125] ، یعنی: (پس هر که خدا خواهد که گمراه کند او را تنگ کند سینه او را در نهایت تنگی گویا بالا می رود در آسمان همچنین می اندازد خدا ناپاکی را بر کسانی که ایمان نمی آورند.)


در بعضی از آيات قرآن کریم آسان ترین و روشن ترین حکمت های زندگی را پیدا نمودم و در برخی دیگر پیام هایی را دیدم که گویی مستقیماً برای من آمده بودند و بیماری های من را نشانه رفته و قلب مرده ام را شفا می بخشید. در قرآن کریم شفاء را یافته و در نماز راه و شیوه ی ارتباط با پروردگار متعال را مشاهده نمودم.


آن شب که دین اسلام را پذیرفتم تا صبح از فرط خوشحالی و شادمانی خوابم نبرد. اما روز بعد زیبایی و شکوه طبیعت را برای اولین بار مشاهده نمودم و به ناگاه همه چیز برای من معنی شد... پیامی که گل نو شکفته برایم نجوا می کرد... با چشمان خود و با تمام وجود فهمیدم که این عین حقیقت است.

پایان

ترجمه: مسعود

مهتدین

Mohtaden.Com

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

رسول خدا صلی الله علیه و سلم  فرمودند: 
" والذي نفسُ محمدٍ بيدهِ لا يسمعُ بي أحدٌ من هذه الأمة ولا يهوديٌّ ولا نصرانيٌّ ثم يموتُ ولم يؤمنْ بالذي أُرسلتُ به إلاّ كان من أصحاب النار ". 
سوگند به آن ذاتی كه جان محمّد در دست اوست هيچ كس از اين امّت، از‌يهوديان و مسيحيان نيست كه رسالت من به گوشش برسد و ايمان نياورد مگر اين كه ‌از دوزخيان خواهد بود.
 مسلم 93/1 كتاب الايمان

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010