بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين؛
دکتر وایت ود اسمول، رئیس اتحاد جهانی برنامه ریزی زبان شناسی عصبی، پذیرش اسلام خود توسط جناب دکتر عوض بن محمد قرنی در بحرین را اعلام داشت. دکتر وایت در جریان کنفرانس جهانی برنامه ریزی زبانشنانسی عصبی که تحت عنوان "برنامه ریزی زبانشناسی عصبی، منافع و ایرادهای آن" در تاریخ 1/7/1428، 14-15/7/2007 در بحرین برگزار می گردید، درخواست نمود که به دست شیخ عوض القرنی اسلام آوردن خود را اعلام دارد.
دکتر عوض القرنی سخنرانی خود با عنوان "برنامه ریزی زبانی-عصبی و دین" را در این کنفرانس برای حاضران ایراد نمود و همچنین یک سخنرانی را نیز برای مربیان زن و مرد در بحرین برگزار نمود.
لازم به ذکر است که دکتر وایت ود اسمول بعد از تشرف به دین مبین اسلام اسم خود را به "عبدالحکیم"، اسم پسر بزرگ شیخ عوض القرنی تغییر داد. شیخ قرنی دوستش دکتر عبدالحکیم را به ادای فریضه ی حج تمتع و عمره با هزینه ی ویژه دعوت نمود و دکتر عبدالحیکم دعوت او را اجابت کرد.
در گفتگویی که دکتر عوض القرنی با رئیس اتحاد جهانی زبانشناسی عصبی، دکتر وایت ود اسمول، داشت چنین می گوید:
"با مربیان مذکور، از جمله دکتر ود اسمول، ساعت ها مجادله و پرسش و پاسخ داشتم. در پایان با او درباره ی اسلام صحبت کردم، اشک های سرازیر گشته و گفت اگر اسلام چنین است پس من یک مسلمانم! این اتفاق در حضور 60 شرکت کننده و چهار استاد دانشگاه بود."
فهد الفیفی، مربی، در این زمینه بیان می دارد: "من از جمله کسانی بودم که در آن هنگام همراه وایت ود اسمول که دکترای فلسفه ی علم دارد بودم و شیخ عوض از راه همین تخصص او با او سخن گفت.
شیخ عوض به زیبایی توانست در این مقوله صحبت کند. سپس به صحبت درباره ی اسلام پرداخت و گفت: دین اسلام برای پاسخ گفتن به سه پرسش حیران و سردرگم کننده ی عقل انسان ها آمده است، که عبارتند است: من کیستم؟ چرا آفریده شده ام؟ به کجا خواهم رفت؟
وایت از این سخنان شیخ عوض در شگفت شد و متحیر از اینکه توانست چنین خلاصه و زیبا اسلام را به طور کامل توصیف نماید. سپس شیخ عوض شروع کرد به توضیح دین اسلام و دکتر وایت از سخنان او متاثر گردید... اما خود را کنترل نمود.
وقتی دکتر وایت قرآن کریم را گوش داد به شدت از آن متاثر گشت... گویی قرآن سحر و جادو بود و او را از خود بیخود می کرد.
او درباره ی به کار گرفتن مربی موسیقی در کلاس هایش حرف زد و... در ادامه گفت: البته می دانم که این حرف من برای شما اهمیتی ندارد، چرا که شما نیازی به موسیقی ندارید... شما قرآن را دارید... بزرگ ترین موسیقی که بشر آن را تا به حال شنیده است... قرآن تاثیری غیرعادی بر اعصاب انسان و آرامش بخشی به او دارد.
دکتر وایت به شدت تحت تاثیر دانش و تواضع شیخ عوض القرنی بود و از او خواست که نماینده ی او در منطقه ی خلیج فارس گردد. شیخ عوض به خاطر کثرت کارها و ارتباطات از قبول آن امتناع ورزید، اما دکتر وایت بر این موضوع پافشاری کرد و شیخ عوض آن را مشروط به چند شرط نمود که مهم ترین آن ها این بود که همه ی مربیان به این کار راضی باشند.
وایت برخاست و شروع کرد به رای گیری و همگی بدون استثنا موافقت کردند. به این ترتیب شیخ عوض القرنی نایب رئیس اتحاد جهانی خلیج فارس و مسئول مربیان اتحاد جهانی در این بخش جهان گردید...
در دو روز آخر، وایت آمد و کنار من نماز خواند. یکی از برادران وضو را به او یاد داده بود و او آمده بود تا مانند نماز بخواند.
در پایان کنفرانس استاد محمد عاشور سخنرانی کرده و گفت: تمام کارهایی که انجام می دهیم به خاطر کل امت و نیز برادرانمان در فلسطین است... استاد محمد عاشور سخنرانی غرایی کرد و همه ی حاضران را متاثر ساخت...
رویم را به سوی وایت و رابرت برگرداندم... متوجه شدم مترجم نزدیک آن ها ایستاده و و سخنان استاد را برای آن ها ترجمه می کند. چهره ی وایت به گونه ای بود که سخت می توان توصیف کرد. صحنه چنان عجیبی را دیدم که نمی توانم بیان کنم. وایت برخاست و میکروفن را بعد از سخنان محمد عاشور در دست گرفت و با لکنت و من و منی که تا آن زمان از او ندیده بودیم سخن گفت. او اندکی صحبت کرد و به شدت می گریست و هیجان زده بود و کمی نمانده بود بر زمین بیافتد. رابرت به سمتش دوید و او را در آغوش گرفت تا بر زمین نیافتد.
از همه ی کسانی که این سطور را می خوانند می خواهم که برای وایت دعای طلب هدایت نماید... از خدا بخواهد قلبش را برای اسلام گشاده دارد و همه را در مسیر هدایت و طاعت خویش توفیق عطا فرماید.
چنین بود که وایت اسمول در شب یکشنبه 2/7/1428 در بحرین و به دست شیخ دکتر عوض القرنی اسلام آورد.
از خداوند برای خویش و برای او ثبات و استواری مسئلت داریم.
منبع: سایت الرسالة