10 تير 1404 05/01/1447 2025 Jul 01

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 607
بازدید کـل سایت : 3327528
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

2162 تعداد مشاهده : 651 تاریخ اضافه : 2012-03-01

 

فاطمه قدری (دیون هارسل سابق)

در خانواده ای بی دین در داکوتای شمالی واقع در کشور آمریکا به دنیا آمدم. والدینم ادعا می کنند که مسیحی هستند ولی به جز روزهای عید و مراسم برگزاری جشن هیچ گاه به کلیسا نمی روند. هرگز انجیل را نخواندم و حتی نمی دانستم چطور باید دعا کنم ولی همیشه خدا را در قلب خود احساس می نمودم.

قبل از اینکه مسلمان شوم زندگیم خیلی پوچ و بی معنی بود، بدون وجود راهنما احساس کمبود می کردم. روز و شب درگیر مادیات و رفتن به مدرسه و کار بودم، در نوجوانی مشکلات خاصی برایم پیش آمد. به خاطر مصرف الکل و مواد مخدر با قانون دچار مشکل شدم. در دانشکده از لحاظ روحی کاملاً افسرده شده بودم. در سن نوزده سالگی ازدواج نموده و باردار شدم. ولی به دلایلی بچه را از دست دادم و از این موضوع بیشتر ناراحت شدم. فکر میکردم تقصیر من است و نتوانسته ام از او به خوبی مراقبت نمایم.

به زندگی روزمرگی عادت کرده و سعی کردم دست از مصرف الکل و مواد مخدر بردارم. برای اولین بار با مسلمانی به نام دکتر حاتم نور آشنا شدم. او اهل مصر بود و در آینده راهنما و مربی من شد. ابتدا از مسلمان بودن وی بیخبر بودم ولی بعداً از این موضوع آگاهی پیدا کردم. او یکی از سایتهای اسلامی را به من معرفی نمود و تصمیم گرفتم از این موقعیت استفاده نمایم. مدیر سایت عمران اهل پاکستان بود، هر روز با او صحبت می کردم او نیز با مهربانی به سؤالات من پاسخ میداد.

آن موقع در بیمارستان کار میکردم، هر روز بیشتر و بیشتر به حرفهای او علاقمند میشدم و کنجکاوی باعث شد تا سراغ کتابخانهی بیمارستان رفته و شروع به مطالعهی کتابهای اسلامی نمایم. عمران مرا تشویق به مطالعه مینمود ولی کمی سردرگم بودم. میدانستم که تنها باید به خداوند یکتا پناه ببرم. احساس میکردم که به حجاب نیاز دارم تا از من حمایت نماید. هر چه بیشتر درمورد اسلام مطالعه میکردم بیشتر به آن علاقمند میشدم تا جایی که اسلام را به عنوان دین خود پذیرفتم.

در سفری که به ابوطبی داشتم با مرد مسلمانی اهل هندوستان ازدواج کردم. به امارات عربی نقل مکان نموده و در آنجا رسماً شهادتین را آورده و مسلمان شدم. خیلی هیجان زده بودم و از فرهنگ و رفتار مردم عربستان خوشم آمد باور نمیکردم که آنها تا این حد مهمان نواز هستند. هر کسی که مرا میشناخت برایم هدیه میآورد و از من پذیرایی میکرد. نمیدانستم چرا این مردم تا این حد خوب و مهربان هستند. به کلاس آموزش زبان عربی رفته و به مطالعه ادامه دادم.

به کشورهایی نظیر هندوستان، پاکستان، و عمان سفر کردم و از فرهنگ اسلامی آنها چیزهای زیادی یاد گرفتم. از وقتی مسلمان شدهام به کلی مصرف الکل را کنار گذاشته و از اعتماد به نفس بیشتری برخوردار شدهام. حجاب برایم مهمترین مسئله میباشد و زندگیم پر معنا شده است. از خداوند سپاسگزارم که این دین باارزش را نصیب من گردانیده و همیشه برای برادران و خواهران دینی دعای خیر دارم. 

مترجم: مسعود

Mohtadeen.Com

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: « لَـيْسَ مِنَّا مَنْ لَطَمَ الـخُدُودَ وَشَقَّ الـجُيُوبَ وَدَعَا بِدَعْوَى الـجَاهِلِـيَّةِ »

کسی که [سر] و روی خود را بزند و سینه چاک کند و ندای جاهلی سر بدهد، از ما نیست.

بخاری، 2/82 در مواضع متعدد و مسلم، 1/99.

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010