|
اسم قبل از اسلام: ناریرا
اسم بعد از اسلام: عبدالله
شغل: خدمتکار یکی از خانوادههای خوب کویتی
ملیت: هندی
این نومسلمان بواسطهی مهارت عالی تکلم به زبان عربی و تسلطش بر اصول عقیدهی اسلام از بقیهی نومسلمانان متمایز است. از هنگامی که به کشور کویت آمده و مسلمانان در حال نماز و بانگ اذان را که الله اکبر را تکرار مینماید دیده و شنیده، بسیار متأثر شده و تصمیم گرفته است که هرطور شده از آن سر در بیاورد.
عبدالله، نومسلمان، از مسلمان شدن خود چنین میگوید:
قبل از آمدنم به کویت چیزی از اسلام نمیدانستم. چون تنها به هندویسم باور داشته و بدان عمل میکردم. از وقتی به دنیا آمدهام و پدران و آبا و اجداد ما هزاران سال پیش هندو بودهاند، بی آنکه خبر داشته باشم ادیان زیاد و متفاوت دیگری هم هستند که اسلام هم یکی از آن ها است.
- در آغاز آیا می توانیم در این باره که برای اولین بار کجا با اسلام آشنا شدی صحبت کنیم؟
وقتی وارد کویت شدم برای یک خانوادهی محترم کویتی شروع به کار نمودم. وقتی مؤذن بانگ اذان برمیداشت همهی کسانی که خدمت می کردند کارشان را رها ساخته برای نماز به مسجد میرفتند. از خودم میپرسیدم که چرا این افراد نماز میخوانند و من نمیخوانم؟ حتماً یک چیزی هست. بعد از یک سال کار کردن از یکی از علما پرسیدم: میخواهم بدانم چرا نماز میخوانید و برای که نماز میگذارید؟ و میخواهم بدانم من و شما چرا آفریده شدهایم؟ حکمت از آفرینش این جهان چیست؟ کی خواهم همهی اینها را بدانم، لطفاً کتابی در این باره به من بدهید. عالم مذکور از گفتهی من شاد شده و سخن من او را خوش آمد و من را تشویق کرد که خوب بیاندیشم و بعد تعدادی نوار و کتاب را در اختیارم نهاد. با توجه به اینکه صبح ها کار نداشتم وقتم را صرف مطالعهی آن کتابها و گوش دادن به نوارهای مذکور که دربارهی اسلام بودند می نمودم.
تنها یک هفته بعد از خواندن مداوم کتابها از او خواستم من را راهنمایی کند که چگونه مسلمان شوم. او به خاطر شتاب زدگی من در این کار امتناع نمود و گفت: صبر کن و به طور کامل فکر کن و ببین به پدر و مادرت پس از این اتفاق چه خواهی گفت؟ آن ها تو را تحت فشار قرار داده و بار دیگر بعد از مسلمان شدنت تو را باز میگردانند.
گفتم: من خوب میدانم چه بگویم و میخواهم مسلمان شدنم را علنی سازم. او با من آمده و به حمد خداوند متعال اسلام خود را آشکار ساختم.
- وقتی مسلمان شدی، اسلام را چگونه یافتی؟
اولاً: توحید و یکتاپرستی در عقیده، تاثیر بسزایی در نیرو و قدرت ایمان به خداوند متعال و ثبات بر دین دارد.
ثانیاً: قرآن دارای رحمت، شفا و هدایت است و به حمد خداوند متعال اکنون 16 سورهی قرآن را حفظ کردهام. فراگیری و شمول دین اسلام و ایمان به ملائکه و پیامبران و کتابهای آسمانی و قضا و قدر، خیر و شر آن، چه زیباست و همهی آن جنبههای عالی و با شکوهی هستند.
- توصیهی تو به غیرمسلمانان چیست؟ دوست داری به آن ها چه بگویی؟
من دوستان زیادی دارم، مسیحی و غیر آن. آنها از من میپرسند که چرا مسلمان شدهام؟ به آنها میگویم که اگر میدانستید چه نیکیها و خیری برای انسان در اسلام هست این سؤال را نمی پرسیدید.
آیا میدانید همهی این مخلوقاتی که بجای خدا میپرستید آفریدهی خداوند، پروردگار همهی انسانها چه مسیحی چه مسلمان و دیگر ادیان، هستند؟
آیا میدانید همهی بت هایی که به جز خدا میپرستید، در آتش هستند؟ و به شما میگویم که من بری هستم از هر دینی که مخالف اسلام باشد.
- نظر خانوادهات در بارهی اسلام آوردن تو چیست؟
من وقتی مسلمان شدم، به مدت پنج ماه خانوادهام در هندوستان از آن خبر نداشتند و فقط به پدر و مادرم گفته بودم و آنها هم از عصبانیت به گریه افتادند. چون مسلمان شده و دین آبا و اجدادی و خانوادگی را ترک گفته بودم. نامه و ارتباط من با آنها به مدت یک سال قطع گردید و بعد نامه ای از مادرم رسید که میگفت: اگر این علاقه و انتخاب تو است، مبارکت باشد، ولی میخواهم تو را ببینم. هر بار در هر یک از نامههایم به آنان میگویم: اسلام همان دین حقیقی است و آنچه جز خداوند میپرستید باطل است. منتظر هستم تا ببینم جواب آن ها به نامه ام چیست وقتی به آن جا سفر کنم آیا وقتی آنها را به اسلام دعوت کنم میپذیرند یا خیر؟
این داستان ناریرا که اسم خود را بعد از مسلمان شدن به عبدالله تغییر داده است بود که خواندید.
این عبداللهی است که مرا به شگفت آورد وقتی دیدم خورشید دین اسلام با ورود او به کویت طلوع نموده و نور آن قلب و جانش را از تاریکی ها نجات داد و از عبادت بتهای دروغین و باطل به پرستش خدای واحد وقهار کشانید.
مترجم: مسعود
Mohtadeen.Com |
