10 تير 1404 05/01/1447 2025 Jul 01

 
  صفحه اصلی
  كليپهاي صوتي
  کليپهاي تصويري
  کـتـابـخـانـه
  ارسـال زندگینامه
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  تماس با ما
  ارتبـاط با ما
 
تعداد کليپهاى صوتى: 377

تعداد كليپهاى تصويرى: 9

تعداد کل مقالات: 2148
تـعداد اعضاء سایت : 607
بازدید کـل سایت : 3328002
 

سایت نوار اسلام

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

 

مشاهده مقاله   
 

شماره مقاله :

2073 تعداد مشاهده : 573 تاریخ اضافه : 2012-01-29

 

عیسی بیاجو کشیش فیلیپینی

او در مورد زندگی خود و گرویدن به دین اسلام چنین می‌گوید: «نام قبلی من کریسانتو بیاجو بود. در دانشکدة لاهوت تحصیل کرده و دارای مدرک لیسانس لاهوت می‌باشم. پس از اتمام تحصیلات به عنوان یک کشیش کاتولیک شروع به فعالیت نمودم. چیز زیادی در مورد مسلمانان و دین آنها نمی‌دانستم تا این‌که روزی مصاحبه‌ای از یک مبلغ آمریکایی به نام پیتر جوینگ شنیدم که بر ضد اسلام بود. این مصاحبه من را واداشت که به عنوان یک کشیش اطلاعاتی دربارة اسلام به دست آورم و در تبلیغاتم از آن استفاده کنم. مشکل من کمبود کتاب در مورد اسلام بود اما سرانجام توانستم کتاب‌هایی را دربارة اصول اسلام، ایمان در اسلام و داستان‌های پیامبران در قرآن پیدا کنم. از این‌که می‌دیدم اسلام به پیامبران دیگر و از جمله عیسی مسیح u ایمان دارد، شگفت‌زده شدم زیرا پیش از این چنین تصوری نداشتم. از این‌رو تصمیم گرفتم به مطالعة ادیان و مقایسة آنان همت گمارم. از مبلغ آمریکایی شنیده بودم که در تورات اشتباهات زیادی وجود دارد و دلایل آن را نیز بیان کرده بود و علاوه بر این اصل تورات در دست نبود و سال‌ها پیش از بین رفته بود. از این‌رو فقط تصمیم گرفتم که در مورد اسلام تحقیق نمایم. من دیگر به بعضی از معتقدات مسیحیت مانند گناه اولیه، صلیب و انداختن بار گناه دیگران به دوش یک نفر اعتقاد نداشتم اگرچه به عنوان یک کشیش آنها را برای مردم بیان می‌کردم. این دوگانگی بسیار من را ناراحت می‌کرد. نمی‌توانستم از شغل کشیشی دست بردارم زیرا با درآمد آن زندگی می‌کردم. دو سال تمام با این افکار سپری شد تا این‌که روزی چند مسلمان به منطقة ما آمدند و من توانستم که چند کتاب اسلامی از آنها بگیرم و شروع به مناظره با آنها نمودم. مناظره کردن برای ما امری عادی بود زیرا در خود فیلیپین حدود بیست هزار گروه مختلف مسیحی وجود دارد و ما همواره در میان خود به مناظره می‌نشستیم. این اولین‌بار بود که با یک مسلمان مناظره می‌نمودم. هنگامی که در یک باغ برای بحث و مناظره خود را آماده می‌کردیم، من مطلع شدم که طرف مسلمان من خود قبلاً یک کشیش بوده است. با دانستن این موضوع به مناظره مشتاق‌تر شدم. او به بحث در مورد اسلام و نظام سیاسی و اجتماعی آن پرداخت، و من فقط سکوت کرده و گوش می‌دادم. سخنان او برای من تازگی داشت و بسیار جالب بود. از او پرسیدم: علت گرویدن شما به دین اسلام چه بود؟ فرق بین قرآن و انجیل چیست؟ او کتابی به من داد که نوشتة احمد دیدات بود. کتاب را مطالعه کردم و برای تمام سؤالاتی که دربارة انجیل داشتم، جواب‌هایی قانع‌کننده در آن یافتم. از آن روز به بعد، هر جمعه بعد از ظهر به دیدار آن مرد می‌رفتم و دربارة مسائل گوناگون دینی با هم بحث می‌کردیم. دیگر برای من شکی باقی نمانده بود که اسلام دین حقیقی خداوند است، اما می‌ترسیدم که با پذیرش آن تمام مناصب، ثروت و ارتباطات خانوادگی و خویشاوندیم را از دست بدهم. و اگر به شغل خود ادامه می‌دادم مطمئن بودم که دیگر از عهدة آن برنخواهم آمد، زیرا خود به آن‌چه که می‌گفتم اعتقاد نداشتم و دیگران نیز به تدریج متوجه این موضوع می‌شدند. روزی از دوست مسلمانم خواستم که نماز خواندن را به من بیاموزد. او گفت که اول باید مسلمان شوم و شهادتین را بر زبان جاری نمایم و من نیز با گفتن شهادتین وارد جامعة مسلمانان شدم. آنها خیلی خوشحال شدند و من را در آغوش گرفتند. به مدت شش هفته مسلمان شدنم را از کلیسا و خانواده پنهان نمودم اما سرانجام طاقت نیاورده و آن را اعلان نمودم. والدینم به شدت خشمگین شدند. کاهن بزرگ به منزل ما آمد تا من را از مسلمان شدن منصرف گرداند اما من تناقضاتی از انجیل را پیش روی او گذاشتم از او خواستم که به آنها جواب دهد اما او هربار طفره می‌رفت و سرانجام قول داد که جواب آنها را برایم بیاورد ولی دیگر برنگشت. از دیگران شنیدم که در کلیسا برایم دعا خوانده بودند گویا که من دیوانه شده بودم و آنها از خدا خواسته بودند که مرا شفا دهد. تمامی مناصب و القاب از من گرفته شد. با زنی مسلمان ازدواج نمودم و خداوند فرزندی به ما عطا کرد و نام او را عبدالصمد گذاشتم. او اکنون 11 سال دارد. من برای فهم بیشتر از قرآن عربی را یاد گرفتم و پس از آن به تبلیغ دین اسلام در میان مردم پرداختم. در نتیجة دعوت من به اسلام، پدر و مادرم، خواهرم همراه با شوهرش، برادرزاده و خواهرزاده‌ام به دین اسلام گرویدند. اگرچه بیشتر جمعیت فیلیپین را مسیحیان تشکیل می‌دهند اما با توجه به آمار سازمان ثبت احوال شخصی هر ماه بیشتر از چهارصد مسیحی به دین اسلام می‌گروند. آمار غیررسمی بر تعداد بیشتری دلالت دارد. بهترین وسیله برای دعوت به اسلام رفتار شایستة مسلمانان است. نماز جماعت مسلمانان نیز منظره‌ای زیبا است که غیرمسلمانان را به خود جذب می‌کند».


مهتدین

Mohtadeen.Com

بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
     

اخبار جهان اسلام

سايت عصر اسلام

 

 

سايت اسلام تيوب

سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی

 

رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمودند:
(اقتدوا باللذين من بعدي ،أبي بكر وعمر). 
 «به دو نفری که پس از من هستند، (یعنی) ابوبکر و عمر، اقتدا کنید» 
صحيح سنن الترمذي: ألباني 3/200

 

شما از كجا با اين سايت آشنا شديد؟


1- لينك از سايتهاى ديگر
2- توسط دوستان
3- جستجو در انترنت

 

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------

کلیه حقوق سایت متعلق به سایت مهتدین می باشد.

All Rights Reserved For Mohtadeen.com © 2009-2010