محمد صلی الله علیه و سلم را به دست آوردم بی آنکه عیسی مسیح علیه السلام را از دست دهم
نوشته خالد عمیره
در شهری در کرانه ی غربی دورا, سایت ReadingIslam.com ملاقات جالبی با مانوئلا مریلا تاناسکو، بانوی رومانیایی تازه مسلمان انجام داده است. وی چند سال قبل از اینکه با همسر فلسطینیش، ولید سلیمان یکی از مبلغ اسلامی و فعال جهانی در جنوب کرانه ی غربی، آشنا شده و ازدواج کند، اسلام آورد. شوهر ایشان به بیش از صد کشور جهان، اکثراً با پای پیاده، مسافرت نموده است، به عنوان یک برنامه ی هفت ساله ی گردش در جهان برای پیشرفت صلح و ایجاد حس تنفر از جنگ و خشونت.
آن ها همدیگر را درسال 1991 در بخارست ملاقات کردند و با هم ازدواج نمودند. چند ماه بعد درجریان تور مسافرتی که به ایران داشتند بانو مریلا به اسلام مشرف گردید.
در این جا گزیده ای از گفته های وی را می خوانید:
اسمم مانوئلا میرلا، تنها فرزند خانواده هستم. کودکیم در بخارست زیبا و آرام گذشت، با آنکه می بایست با پدر و مادرم به سرتاسر رومانی مسافرت کنم. در بین مدرسه و دانشگاه (در رشته ی شیمی) وضعیت تحصیلیم عالی بود. در خانواده ای مسیحی ارتودکس که عملاً افرادی مذهبی نبودند بزرگ شدم. ولی همیشه به موجودیت خدا باور داشتیم.
"با مسلمانی از فلسطین اشغالی ازدواج کردم، و از وی بسیارسپاسگذارم که من را با اسلام آشنا کرد. سرانجام تصمیم گرفتم در طی یک تور مسافرتی بلند مدت به چندین کشور مسلمان از جمله اردن، سوریه، ایران، پاکستان، اندونزی و مالزی اسلام را بپذیرم. در ایران و در سال 1991، شهادتین، یعنی شرط ورود به اسلام را بیان نمودم: ( شهادت می دهم که خداوند یکی است و محمد پیام آور اوست ).
مریلا به سؤالات مصاحبه گر پاسخ می دهد، درباره ی اینکه چطور شد اسلام را پذیرفت.
- آیا دلیل خاصی وجود داشت که مجذوب اسلام شدید و آیا احساس کردید که قبول اسلام برای این بود تا تغییر تازه ای در زندگیتان بوجود بیاید؟
- مریلا: تعلیمات روشن اسلام واقعا خیلی قابل توجه است. در مسیحیت، فهمیدن و درک تعلیمات مربوط به تثلیث نامفهوم، گیج کننده و مشکل است. این در اسلام وجود ندارد؛ که خود بیانگر توحید محض در آن می باشد. همچنین حس می کنم مسلمانان در مذهبشان جدی تر از مسیحیان هستند.
به عنوان مثال مسلمانان روزی پنج بار نماز می خوانند، در صورتیکه در مسیحیت تنها در روز یکشنبه به کلیسا می روند آن هم بیش تر افراد مسن و سالخورده هستند. خلاصه، دیدم که اسلام در مقایسه با مسیحیت در تعلیماتش قوی تر بود. گذشته از این ها، در خلال سفرهایی که به کشورهای مسلمان مخصوصا به آسیا داشتم مناطق مسلمان نشین عموماً نسبت به مناطق غیر مسلمان تمیزتر بودند.
- عکس العمل خانواده تان نسبت به تصمیم شما در پذیرش اسلام چه بود؟
- درواقع پدرم قبل از اینکه مسلمان شوم فوت کرده بود. مادرم هیچ گاه با من راجع به این موضوع بحث نمی کرد. این طور به نظر می رسید که او تا زمانی که من شاد و خرسند هستم با آن مشکلی نداشت.
بدون اغراق می توانم بگویم که به ارتباط من با مادرم به دلیل قبول عقاید اسلامی هیچ گونه خدشه وارد نشد. در حقیقت او به فلسطین می آمد و با بچه های من بازی می کرد، هیچ وقت مستقیماً یا غیر مستقیم از نارضایتی خودش را از تصمیم من چیزی نگفت.
- زمانی که شما اسلام را با مسیحیت مقایسه می کنید، آیا جنبه های خاصی هست شما فکر می کنید که در اسلام هست اما در مسیحیت وجود نداشته باشد؟
- اسلام به تمام پیامبران و پیام آوران احترام می گذارد و آن ها را گرامی می دارد و هیچ یک را بر دیگری ترجیح نمی دهد. این طور می توانم بگویم که با مسلمان شدنم محمد ( درود و سلام بر او باد) را به دست آوردم بدون اینکه عیسی ( سلام و درود بر او باد) را از دست بدهم.
واقعا این نقطه ی قوت اسلام است که نشان می دهد کسی که عیسی را دوست دارد می تواند اسلام را بپذیرد بدون اینکه مجبور باشد دوست داشتن عیسی را کنار بگذارد به خاطر این که اسلام به مسلمانان آموزش می دهد که تمام به پیامبران خدا باور داشته و آن ها را دوست داشته باشند.
- درک شما از اسلام قبل از اینکه آن را بپذیرید چه بود؟
- من قبلا قکر می کردم که زنان مسلمان تنها کلفت و اسیر هستند و هر مرد مسلمانی می تواند چهار تا زن داشته باشد، ولی بعدها دریافتم که مرد مسلمان از خانواده اش محافظت می کند و اصلا شبیه مردان غربی نیستند.
به علاوه، در طی سفرهایی که داشتم فهمیدم که مسلمانان مردمی مهمان نواز و باغیرت و بزرگوارهستند. هر گاه به کمک احتیاج داشتیم هیچ وقت از کمک کردن به ما شانه خالی نمی کردند.
- در بیشتر غرب این تصور غلط شایع شده است که زنان مسلمان نمونه ی بارزی از سوءاستفاده در دنیا هستند. شما در این باره چه می گویید؟
- خوب وجود این درک نادرست تا حد زیادی درست است به این دلیل که آن ها اسلام واقعی را درنیافته اند، یا به دلیل اطلاعات نادرست و یا بی اطلاعی کامل از آن، یا به خاطر بعضی مسلمانان اسمی تصویر اسلام را با رفتارهای غیر اسلامی خود خراب می کنند خصوصاً زمانی که در یک کشور بیگانه هستد.
همچنین واضح است که زنان مدرن غربی، قربانی فشار مادیگرایی در تمدن غرب شده اند. غربی ها ادعا دارند که دارای فرهنگ آزادی زن هستند در صورتیکه زن تنها به عنوان یک کالای ارزان و بی ارزش در اختیار سودجویان مسائل جنسی قرار گرفته است. تاکید می کنم که بعد از این سال که با اسلام زندگی کرده ام در هیچ مذهبی مانند اسلام تا این حد به زنان احترام قائل نشده است.
- آیا توصیه ای برای زنان فلسطینی و دیگر جاها دارید؟
- دوست دارم که این پیشنهاد را به خواهران مسلمانم بدهم، مخصوصا در جهان عرب. از زنان غربی تقلید نکنند. اسلام هر چیزی را به شما می دهد تا شما را خوشحال کند و به شما اجازه می دهد تا زندگی آرامی داشته باشید. کورکورانه پیروی نکنید. به خودتان اعتماد داشته باشید. نمی گویم که هر چیزی در غرب بد است. در آنجا چیزهای خوبی هم وجود دارد مانند احترام گذاشتن به وقت، وجنبه های مثبت دیگر. به هر حال در آن جا بعضی از چیزهای منفی هستند و ارزش زنان را جریحه دار می کند.
- شما در کشوری زندگی می کنید که تحت اشغال نظامیان است. آیا فکر نمی کنید که با برگشتنتان به رومانی زندگی آرام و راحتری داشته باشید؟
- بله در اینجا ظلم و ستم زیاد است و آزادی چیزی است که توسط اشغالگران محدود شده است. ولی صبر و شکیبایی و رنج و محنت همه در آخرت پاداش و اجر دارد.
خداوند می فرماید: پاداش کسی که در برابر سختی صبر کند بهشت است.
والسلام.
ترجمه: مسعود
مهتدین
Mohtadeen.Com
|