...
سرانجام، در نتیجه ی بررسی هایی که انجام دادم، همچنین دریافتم که باید تاریخچه و اعتبار انجیل را مورد بازبینی قرار دهم. این بار نه تنها دنبال پیام موجود در انجیل بودم، درپی پاسخ این پرسش بودم که: "انجیل چیست؟" بیش تر مسیحیان پاسخ این پرسش را چنین می دهند: "انجیل کلام خداوند است." طبیعتاً، لازم بود برای توجیه باور مذهبی ام معتقد می بودم که این متن "کلام خداوند" است. برای تبیین این موضوع که انجیل "کلام خدا" است، لازم است معلوم شود که سخنان خداوند بر انسان دیکته شده و به نگارش درآمده است و کتابی که امروزه به نام انجیل معروف می باشد، مجموعه ی این سخنان است. آنگونه که فهمیدم من و بسیاری از مسیحیان برای این باور داشتیم که انجیل کلام خداوند است، چون به طور سنتی چنین پنداشته شده است. بنابراین سؤال این بود که "این پندار سنتی از کجا سرچشمه گرفته است؟ " در خود انجیل آمده است: "اما هرچیز را بیازمای و آنچه نیک است را با شتاب برگیر." عیسی مسیح نیز از پیروی آنچه ساخت دست انسان باشد در برابر آنچه از جانب خداوند است هشدار می دهد و از زبان اشعیاء نبی می فرماید: "(خداوند می فرماید:) آنان بیهوده مرا می پرستند، بر پایه ی تعالیم حکم بشری." (متی 15:9)
شروع به بررسی این مطلب نمودم که چه افرادی این "کلام خداوندی" را به رشته ی تحریر درآورده اند. در موارد زیادی مولف کتاب مقدس ناشناس است. من به ویژه به عهدعتیق و برخی کتاب های عهد جدید از قبیل انجیل ها، اسرائیلیات، نامه های یوحنا و الهامات اشاره دارم. بیشتر علما اتفاق نظر دارند که کتاب های عهد عتیق پس از آنکه شاه نباکندزر اهل بابل غالب شد و بیت المقدس را به آتش کشید، دوباره نگاشته شده اند.
در ثانی، با خواندن کتاب مقدس، تناقضات و خطاهای بسیاری آشکار می شوند. در آیات بسیار زیادی این خطاها وجود دارند و قابل اثبات می باشد. آیا "کلام خداوند" می تواند حاوی خطا و اشتباه باشد؟ قطعاً خیر! کتاب حقیقی خداوند از هر اشتباه و خطایی بدور است. خطاها می توانند دلیلی بر وجود تحریفات بشری در آن باشند. همچنین در کتاب مقدس پیامبران خدا متهم به ارتکاب جرایمی چون زنا، زنای با محارم، قتل، بت پرستی و ... شده اند. آیا امکان دارد خداوند اشخاصی چنین ضعیف و سست را برای چنین ماموریت مقدسی برگزیند؟ آیا شایسته تر نمی بود اگر انسان هایی مقبول و مناسب تر را برای رساندن پیام خویش برگزیند؟
سوماً، با توجه به اینکه بسیاری از مسیحیان اذعان می دارند عقیده ی آن ها مبتنی بر کلام عیسی مسیح علیه السلام می باشد، شایان توجه است که بدانیم انجیل های موجود توسط شاهدان در تشریح وقایع نگاشته نشده اند، آن ها دیدگاه نسلی دیگر بعد از عیسی مسیح را به تصویر می کشند. همچنین هیچ نوشته ای به زبان اصلی حضرت مسیح که بدان تکلم می کرده است وجود ندارد.
چهارم، به نسبت رساله های عهد جدید، درشگفتم که چه چیزی موجب می شود زندگینامه ی مردی درباره ی مردی دیگر یا نوشته ی یک کشیش برای حاضران "کلام خداوند" شمرده شود؟
هرچه بیشتر به خواندن کتاب مقدس ادامه می دادم، بیشتر به این نتیجه می رسیدم که نمی توانم بر خالص بودن آن از جانب خداوند اتکا نمایم. با این وجود اسلام به طور غیرمستقیم ادعا می نماید که آنچه در کتاب مقدس تغییر یافته از آنچه بدون تغییر مانده است کمتراست. قرآن اهل کتاب، یعنی مسیحیان و یهودیان، را چنین توصیف می کند که آنان از کتاب های آسمانی خود تبعیت نمی کنند و درصدد تغییر معانی و مفاهیم متون مقدس خویش هستند. منطقی به نظر می رسید که ببینم آیا کتاب مقدس مسلمانان وضعیت بهتری دارد؟ بنابراین من قرآن کریم را نیز درست مثل انجیل مورد تجزیه و تحلیل قرار دادم.
ادامه دارد...
ترجمه: مسعود
مهتدین
Mohtadeen.Com
|