شماره مقاله :

طی پنج سال اخیر، شروع به تحقیق درباره ی ادیان دیگر، غیر از آنچه مادرم من را بر اساس آن تربیت نموده بود (کاتولیک رومی)، نمودم. من همواره از خداوند طلب راهنمایی می نمودم، ولی احساس نمی کردم که مسیحیت دین راستین باشد. آن را دین حقیقی نمی دانستم، بنابراین تصمیم گرفتم دنبال پاسخ سؤالاتم بروم. در مورد اسلام تحقیق نموده و تا جاییکه می توانستم درباره ی آن مطلب آموختم. حدود دو سال قبل، با مردی از پاکستان آشنا شدم. او و برادرش بسیاری از پرسش های من را پاسخ دادند، و امسال تصمیم گرفتم که دین اسلام را به صورت علنی بپذیرم. تا جاییکه در این چند سال مطالعه کرده ام، همه چیز اکنون صحیح و درست بوده، و این بهترین تصمیم در زندگی من بوده است. الحمدلله.

چگونه این اتفاق افتاد:

ماجرای روی آوردن من به دین اسلام، یک فرایند ساده نبوده است. داستان من، چنان که احساس می کنم، یک تصادف نبود. بدون تردید خداوند این اراده ی خداوند درباره ی من بوده است که مسیرهایی را برگزینم و دوستانی که اکنون دارم را انتخاب کنم.

در جریان تحقیق درباره ی دیگر ادیان، حس کردم که اسلام آوردن کار درستی است. من هم درست مانند سایر مردم، با سختی ها و آزمایش های زیادی در زندگی ام روبرو شدم: طرد شدن از سوی پدر، اقدام به خودکشی، روابط نادرست بسیار و یک زندگی پرتشنج در خانه. مدام احساس خرد شدن نموده و به خداوند پناه می بردم. در پی روشنگری دینی در یک شب، به جستجوی حقیقت پرداختم. دین اسلام را پیدا نمودم.

پس از آشنایی و دوست شدن با مسلمانان زیادی از سراسر جهان و پرس و جوی بسیار زیاد، با اعضای انجمن حاضر در مسجد محل تماس گرفته و با آن ها درباره ی چگونگی باخبر ساختن خانواده ام از این تصمیم بحث کردیم. تصمیم گرفتم قبل از اسلام آوردن به مادرم خبر دهم، چرا که برای وی احترام زیادی قائل بوده ام که من را بزرگ کرده و در طول عمرم از من محافظت کرده است. چند هفته قبل از کریسمس موضوع را به او اطلاع دادم، و واکنش او غیر قابل کنترل بود. او می گریست و تا چند روز نتوانست با من حرف بزند، ولی می دانستم که این راهی است که دنبال آن هستم، و چیزی نمی تواند راه من به سوی خدا را سد کند. خوشحال بودم که قبل از رفتن به مسجد او را مطلع ساختم، چون یک بالاخره یک روز درخواهد یافت که این به خاطر احترام من به او بوده است که پیشتر موضوع را به او اطلاع داده ام.

منتظر روزی بودم که به مسجد بروم. به خواندن، مطالعه و حفظ قرآن ادامه دادم و اکنون، برای مشرف شدن به دین اسلام دارم به مسجد می روم، الحمدلله. هرگز در زندگی تا این اندازه از چیزی مطمئن نبوده ام. از موقعی که سفرم را به سوی دین اسلام آغاز کرده ام، حس می کنم در زندگی آرامش یافته ام، و هر روز از خداوند به خاطر اعطای این فهم و درک که در این مسیر استقامت بورزم و طی آن هدایت کرده است سپاسگزاری می کنم.

بعضی وقت ها در رابطه با خانواده ام با مشکل مواجه می شدم، ولی مادرم کم کم دارد آن را می پذیرد، و یک روز، شاید او نیز دریابد که دین اسلام راه درست و حقیقی می باشد. بدون تردید روی آوردن به اسلام بهترین تصمیم من تاکنون بوده است.

توصیه های من

برای تصمیم گیری درباره ی باخبر ساختن والدینتان در رابطه با راهی که برگزیده اید بهترین و مناسب ترین شیوه را انتخاب کنید.

برا ادای نمازهای پنجگانه زمان کافی را اختصاص دهید، پاداش آن ارزشمند خواهد بود.

هرگز از سؤال کردن از اعضای جامعه ی اسلامی درباره ی چیزهایی که نمی دانی دریغ مورزید، بیشتر آن ها برای کمک به شما اهتمام داشته و انسان های خونگرمی هستند.

با آدم های خوب نشست و برخاست داشته باشید، این شما را در داشتن یک زندگی بهتر کمک خواهد کرد.

انتقادات تند در رابطه با تصمیمت را به دل نگیر، بیشتر مردم از حقیقت دین اسلام بی اطلاع هستند و تنها چیزهایی که در رسانه ها انتشار می یابد را شنیده اند. در مقابل این وضعیت با حوصله و ملایمت رفتار کنید.

از این سیر و تحول لذت ببرید! شما بهترین تصمیم را اتخاذ نموده اید.

ترجمه: مسعود

سایت مهتــــدین

Mohtadeen.Com