شماره مقاله :

هر سال حدود بیست هزار نفر در آمریکا به دین اسلام روی می آورند. برخی از آنها متوجه می شوند که باید از تصمیم خود مخصوصاً در برابر خانوادشان دفاع کنند.

روزا مانز یکی از دانشجویان دانشگاه به دین اسلام روی آورد. بعد از ظهر روز جمعه در حالی که تعداد زیادی از دختران آمریکایی در مرکز اسلامی گرد آمده بودند و همگی حجاب پوشیده بودند در یک زمان به دین اسلام روی آوردند. تمام آنها دانشجو بودند و خانم امل کردی را به نمایندگی خود انتخاب کرده تا در دانشگاه به تغییراتی در زمینه ی تغذیه و برخورد معلمان با دانشجویان مسلمان ایجاد نماید. در این تجمع مسلمانان در روز جمعه، خانم روزا مجال این را پیدا کرد تا درمورد اسلام سخنرانی نماید. رز ایراد کرد که "ما می خواهیم به مردم اعلام داریم که چرا ما به این دین روی آورده ایم و در این راه با چه سختی هایی روبرو هستیم به خصوص در رابطه با خانواده هایمان".

به گزارش مطالعاتی که سال گذشته توسط انجمن اسلامی آمریکا در این زمینه شده است، نشان داده که مسلمان شدن زنان بیشتر از مردان آمریکایی بوده است. هدی حسن سخن گوی زنان در سی.ای.آی.آر می گوید: "آن ها به دلیل داشتن دوست و یا همکار و یا همسران مسلمان با این دین آشنا شده و شروع به مطالعات در این زمینه نموده اند، و موافق اصول مسلم و عفت و پاک دامنی آن می شوند.

وقتی که رزا به دین اسلام روی آورد به خانه باز گشت و تلوزیون را خاموش کرده و با یک احساس وصف ناپذیری به والدینش اعلام کرد که به دین اسلام مشرف شده است. مادر رزا پرسید: حالا درباره ی مسیح چگونه فکر می کنی؟ او پاسخ داد: مسیح یک پیامبر است، مرد بزرگی که خدا نیست. والدینش مهاجرانی اهل کلمبیا هستند و از وقتی که رزا پنج ساله بود به آمریکا آمده بودند. وی قبلاً به پوشیدن حجاب زیاد توجه نمی کرد ولی بعداً حتی در تیم بیس بال هم روسری سر می کند. رزا می گوید که والدینش با تصمیم پوشیدن حجاب وی برخورد شدیدی داشتند، به او گفته بودند که بین عقاید خود و ما را باید یکی را انتخاب نمایی.

در ابتدا دوستان مسلمان رزا به او ترجمه ای از قرآن به زبان انگلیسی دادند. رزا فقط چند جزء را خواند و آن را کنار گذاشت. در کل او با عقیده ی کاتولیکی زیاد میانه نداشت. در این میان او شروع به مطالعه و تحقیق نمود. او خیلی وقت بود که از رفتن به کلیسا خودداری می کرد. در ضمن رزا زنانی را می دید که لباس بلندی را بر تن دارند و موهایشان را پوشانده اند، و در محیط دانشگاه گاه گاهی با هم تجمع می کند. او هر جمعه به دنبال آنها در کتابخانه راه می افتاد. در یکی از این روزهای جمعه  سوم سپتامبر 1999، رزا مانند آنها خود را تسلیم حق نمود.

به گفته ی رزا این یکی از بهترین و زیباترین تصمیمی بوده که در تمام طول زندگیش گرفته است. مکان آرام و بی سرو صدایی بود. همه به جلو خم می شدند و نماز می خواندند. وقتی که نماز تمام شد، رزا به امل نگاهی انداخت، گفت می خواهم همین الان به دین اسلام مشرف شوم. امل گفت: " آیا مطمئن هستی؟" رزا گفت بله تنها چیزی که می توانم بگویم این است که همین احساس را دارم.

پس از مدتی رزا به مسجد رفت و در مقابل تعدادی از زنان مسلمان حاضر و امام مسجد شهادتین خود را اعلام نمود.

پایان  

ترجمه: مسعود

سایت مهتــدین

Mohtadeen.Com