شماره مقاله :

من تروی بنگال، 22 ساله، دانشجوی دانشگاه ایالتی آریزونا (ASU) می باشم. همچنین در این دانشگاه در مطالعات فیلم و رسانه ها نیز هستم.

فوریه ی گذشته، به دلایل زیادی دین اسلام را پذیرفتم. مدت زیادی بود که به دین اسلام علاقمند بودم، از آن جا که در موضوعات جاری روزانه و اخبار همیشه اخبار داغی درباره ی آن وجود دارد. من به تاریخ باستان و تاریخ جهان و همچنین جنگ و سیاست علاقه ی بسیار دارم.

وقتی از وقوع تشنجاتی در مناطقی مانند سودان، سومالی، فلسطین، عراق، افغانستان، پاکستان، چچن، لبنان و... مطلع می شدم، می بایست درباره ی آن اتفاقات به مطالعه می پرداختم تا بفهمم دقیقاً چه می گذرد، چرا که رسانه های این جا به گونه ای گنگ و مبهم درباره ی این موضوعات بحث می کنند.

با بررسی این موضوعات به یادگیری تاریخ جهان اسلام نیز علاقمند شدم. وقتی را برای خود جهت فراگیری تاریخچه و فرهنگ جهان اسلام اختصاص دادم. همچنین در دوره ای در دانشگاه ASU با عنوان تمدن اسلامی شرکت جستم. هرجه بیس تر درباره ی تاریخ و فرهنگ جهان اسلام می آموختم، بر شوق و علاقه ام به خود اسلام افزوده می شد.

من بر عقیده ی مسیحیت بزرگ شده اما در 15 سالگی از عمل بدان دست کشیده بودم. به شخصه مسیحیت را بسیار گیج کننده و فاقد منطق می دانم. تثلیث و نظریه ی جبران گناهان، به راستی عقلانی به نظر نمی رسند، با توجه به اینکه در کتاب مقدس آیاتی در تضاد با این عقاید یافت می شود.

با حضور در کلاس های تمدن اسلامی، با برادری به نام محمد توتاه که اطلاعات زیادی درباره ی کتاب مقدس، قرآن و هر سه دین ابراهیمی داشت، آشنا شدم. ما با هم گفتگوهای زیادی درباره ی مقایسه ی این سه دین داشتیم. من سعی داشتم مطالعات خودم را نیز در این زمینه داشته باشم. هرچه بیش تر در مورد اینکه مسیحیت با متون مقدس خویش چه اندازه فاصله دارد آگاه می شدم.

فهمیدم که تعدادی از متون مقدس نیز دین اسلام را تصدیق می کنند. از جمله مواردی که توجه من را به خود جلب کرد انجیل برنابا بود که پیشگویی پیامبر آخر زمان را با نام محمد (صلی الله علیه و سلم) انجام داده بود. این انجیل نیز از کتاب مقدس پاک شده بود.

اما قرآن، که بی نقصی آن ورای وهم و خیال است. قرآن کریم را بسیار آسان و روان و قابل فهم یافتم. اسلام نیز دینی بسیار قابل فهم و آسان، صریح و بدون نظریات پیچیده و غامض است. اسلام مانند مسیحیت یک دین کورکورانه نیست.

این دین همچنین حالتی از کمال را در خود دارد که یهودیت آن را نداشته و دیگر پیامبران، مانند عیسی و یحیی را انکار می کند.

با آموختن هرچه بیش تر درباره ی اسلام، فهمیدم که این دین تمام شک و بدفهمی های من از دین مسیحیت را ترمیم داده و منطقی ساخت. در حقیقت اکنون که مسلمان هستم خیلی بیش تر درباره ی کتاب مقدس و مسیحیت می دانم.

حال که یک مسلمان می باشم خود را به خداوند متعال نزدیک تر حس می کنم. صدق بدی ندارم، اما مسیحیت بیش تر شامل آموزه های پل مقدس و دیگر حواریون می باشد تا آموزه های خود عیسی مسیح (علیه السلام).

همچنین وقت زیادی را برای یادگرفتن تاریخ ادیان، نشأت گرفتن و گسترش آن ها صرف کردم. می دانستم که سلام همچون یک دین مسموم شرقی به تصویر کشیده می شود، اما این دین در حقیقت عین همان چیزی است که پیامبران می خواستند به پیروانشان بیاموزند، که همان تسیم شدن در برابر خداوند می باشد. واقعاً عجیب است که رسانه ها چگونه تلاش دارند تصویری منفی از اسلام به جهانیان عرضه دارند.

ادامه دارد...

منبع: http://www.islamreligion.com/articles/2561/

ترجمه: مسعود

سایت مهتـدین

Mohtadeen.Com