|
|
 |
|
|
شماره مقاله :
|
1029 |
تعداد مشاهده : |
721 |
تاریخ اضافه : |
2010-07-15 |
|
مسیر من به سوی اسلام در جزیره ی کوچکی واقع در دریای کاریب به نام دومنیکا بر اساس عقیده ی کاتولیک بزرگ شدم. همچنان که پا به سن نو جوانی می گذاشتم، سؤالاتی راجع به هدف از زندگی برایم به وجود آمد. به آفریدگار ایمان داشتم، ولی می دانستم چیزی که با آن بزرگ شده ام حقیقت ندارد. شروع به خواندن کتابهایی نمودم، و باعث شد به درون خود رجوع کرده و به چیز های پر باری که می خواندم فکر کنم. این وضعیت حدود یک سالی ادامه داشت تا اینکه توسط کتابی فلسفی درباره ی ادیان جهان متحول شدم. این تغییر مسیر در زندگی به این دلیل اتفاق افتاد که فهمیدم بیشتر ادیان نظریاتی را ارائه می دهند که طبیعتاً با آن مخالفت داشتم. خواه این نژادپرستی آشکار در دین یهودی باشد یا هندوایسم. با توجه به عدم وجود خدا در بودائیسم، و سطحی بودن دانش آنها، روحیات من نمی توانست تسلیم این گونه نظریات ناقص شود. یک روز کتابی به دست آوردم که واقعاً چیزهایی را در من تغییر داد، این کتاب راجع به وحدانیت خدا و پیامهای آسمانی و همچنین رهنمود های سودمند برای دست یافتن به خصوصیات خوب صحبت می کرد. احساس خوبی داشتم گنجینه ی با ارزش و گرانبهایی را پیدا کرده بودم. سالها بعد از پی بردن به اهدافم، حس خوبی به من دست داده بود. سرانجام حقیقت برایم روشن شد، من اسلام را پیدا کرده بودم. البته بعضی از چیزها را در این مرحله نمی توانستم درک کنم، و کسی نبود تا پیش او مراجعه کنم و پاسخ صحیح سؤالاتی را که هنوز در ذهنم بودند را برایم توضیح دهد.البته هنوز شک و تردید داشتم، ولی به تدریج به لحظه ای نزدیک می شدم که خود را به دریای برادری و اخوت جهان اسلامی بیاندازم. در طول مدتی که در آمریکا دانشجو بودم، این فرصت را داشتم تا از مسجد بزرگی دیدن کنم. و در نتیجه ی یک رویای طولانی مدت بالاخره به مصر نیز سفر کردم. بعد از بازگشت از مصر، تحسین از اسلام را به واسطه ی کار های هنری خود ابراز نمودم. در درون خودم این احساس را می کردم که مسلمان هستم ولی فهمیدم که سیمایی از جاهلیت در من هست که با وجود احساس یکدلی باعث شود خود را خارج از جرگه ی مسلمانان بدانم. در طی مدتی که در این ایالت بودم با مسلمانی برخورد کردم که در ایسلند دانشجو بود. وقتی با هم آشنا شدیم فکر کرد من قبلاً مسلمان بوده ام. بعد از توضیح دادن به او که من مسلمان نیستم، از من دعوت کرد تا با ادا نمودن جمله ی شهادتین مسلمان شوم. همین کار را کردم و زندگیم از آن لحظه به بعد کاملاً تغییر کرد. والســلام.
ترجمه: مسعود سایت مهتــدین Mohtadeen.Com |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|