توصیف مسلمانان در کتابهای آسمانی پیشین
توصیف امّت اسلام؛ یعنی امّت رسول الله صلی الله علیه وسلم در کتابهای پیشین به گونهای آمده که تردیدی در این زمینه باقی نمیگذارد که آنان همان امّت مختار و برگزیده و مورد توصیف در بشارتهای پیامبران قبلی هستند.
1. داود علیه السلام در یکی از مزمورهایش چنین بشارت میدهد: «صحراها و روستاهایش آسوده و آرام خواهند شد و سرزمین [قیدار] سرسبز خواهد گشت و ساکنان غارها تسبیح خواهند گفت و از قلّه و بلندای کوهها شکر و سپاس پروردگار را سر خواهند داد و تسابیح آن در جزایر منتشر خواهد شد».
شیخ الإسلام ابن تیمیّه رحمه الله مژدۀ فوق را چنین توضیح میدهد: «آن صحراها غیر از امّت رسول الله صلی الله علیه وسلم، برای چه کسانی است؟! و غیر از فرزند اسماعیل علیه السلام؛ جدّ رسول الله صلی الله علیه وسلم، چه کسی قیدار است؟! و غیر از قوم عرب، چه افرادی ساکنان آن غارها و کوهها هستند؟!»
2. داود علیه السلام در زبور، امّت اسلام را این گونه توصیف میکند: «الله متعال را به شیوهای نو تسبیح میگویند و باید فردی که الله تعالی امّتش را برگزیده و وی را یاری رسانده و صالحانشان را با کرامت و استوار و پابرجا ساخته، خوشحال باشد که آنان در بستر هم تسبیح گفته و با صداهایی بلند، تکبیر میگویند».
بدون تردید صفات مذکور بر رسول الله صلی الله علیه وسلم و امّتش صدق میکند؛ آنان در اذانی که برای نمازهای پنجگانه میدهند و در مکانهای مرتفع، با صدای بلند تکبیر میگویند و نیز در نماز و خطبۀ عید فطر و قربان و هنگام رفتن برای نماز و حاجیان در ایّام منی و ساکنان سایر شهرها پس از نمازها و همچنین هنگام رمی جمرات و بر صفا و مروه و هنگام طواف و نیز در برابر رکن تکبیر سر میدهند.
در تمامی موارد فوق، تکبیر با صدای بلند گفته میشود و تکبیر با این شیوه، از شعائر مسلمانان به شمار میرود.
تکبیر مذکور غیر از تکبیر و تحمید و تسبیح و تهلیل و سایر اذکار مشروعی است که مسلمانان آنها را آهسته انجام میدهند. امّت اسلام در هیچ حالتی ذکر الهی را ترک نمیکنند و بلکه در تمامی حالات و شرایط، الله متعال را یاد میکنند.
علاوه بر این، نماز بزرگترین تسبیح است و مفهوم سخن داود علیه السلام نیز همین بوده که گفت: « به شیوهای نو الله متعال را تسبیح میگویند».
تسبیحات جدیدی که الله متعال آنها را مشروع ساخت همچون نمازهای پنجگانه و جدیدی است که الله عزوجل آنها را برای مسلمانان مقرّر کرد.
امکان ندارد که صفات مزبور، بر غیر امّت رسول الله صلی الله علیه وسلم صدق کند.
3. حبقوق علیه السلام میگوید: «بدون تردید آسمان از درخشش رسول الله صلی الله علیه وسلم روشن گشت و زمین از حمد ایشان پُر شد».
شیخ الإسلام رحمه الله در توضیح جملۀ فوق چنین میآورد: «امّا پُرشدن زمین از درخشش رسول الله صلی الله علیه وسلم بر اثر انوار ایمان و قرآنی که از ایشان و امّتشان آشکار گشت و نیز پُرشدن زمین از حمد ایشان و امّتشان در نمازهایی که به جای میآورند، امری روشن و آشکار است، زیرا امّت رسول الله صلی الله علیه وسلم ستایشگرانند و باید که در هر نماز و خطبهای، حمد الهی را به جای آورند و هر نمازگزاری در هر رکعتی میگوید: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾.
هرگاه بنده بگوید: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾، الله متعال میفرماید: «حَمِدَنِي عَبْدِي»؛ «بندهام حمد مرا به جای آورد.» و چون بنده بگوید: ﴿ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ﴾، پروردگار عالم میفرماید: «أَثْنَى عَلَيَّ عَبْدِي»؛ «بندهام مرا ثنا گفت.» و هنگامی که بگوید: ﴿مَٰلِكِ يَوۡمِ ٱلدِّينِ﴾، الله متعال میفرماید: «مَجَّدَنِي عَبْدِي»؛ «بندهام مرا تمجید کرد».
امّت رسول الله صلی الله علیه وسلم قیام نماز را با تحمید شروع نموده و آن را با تحمید به پایان میبرند و زمانی که سرهایشان را از رکوع بلند کنند، امامشان میگوید: «سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ»؛ «الله متعال ستایش فردی که او را میستاید، میشنود». و همگی با هم میگویند: «رَبَّنَا لَكَ الْحَمْدُ»؛ «پروردگارا! ستایش از آنِ توست». همچنین نمازشان را با حمد الهی تمام میکنند و تمامی ستایشها و نمازها و پاکیها را مخصوص الله متعال میدانند.
بیان و توصیف انواع حمد الهی توسّط آنان، به درازا میکشد».
4. أشعیاء علیه السلام گواهی به صلاح و دیانت امّت رسول الله صلی الله علیه وسلم داده و میگوید: «به زودی برای تمامی ساکنان این زمین، از دور، عَلَم و نشانۀ [نبوّت] را برپا خواهم کرد و [رسول الله صلی الله علیه وسلم] مردم را از دورترین نقاط زمین فرا میخواند و آنان شتابان به سویش میروند».
ابن تیمیّه رحمه الله در توضیح این بشارت میگوید: «نداء همان لبّیکگفتنی است که رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را در مراسم حج مشروع ساختند. مسلمانان هم کسانی هستند که الله تعالی را ستایش نموده و وی را یگانه دانستند و پروردگار را عبادت نمودند، ربوبیّت را مخصوص او دانستند، بتها را شکستند و بتپرستی را از بین بردند.
مراد از علم و نشانۀ برافراشته، پیامبری است.
صفیر و بانگ زدن یعنی فراخواندن آنان به سوی بیت الله و مشعرها، که در نتیجۀ آن، با اطاعت و فرمانبرداری کامل به سمت آن میروند».
5. أشعیاء علیه السلام در توصیف امّت رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین میگوید: «به زودی این صحرا و شهرها از فرزندان قیدار پُر خواهد شد. آنان تسبیح میگویند و از بالای کوهها ندا سر میدهند؛ این افراد همان کسانی هستند که الله تعالی را به بزرگی یاد نموده و او را در خشکی و دریا به پاکی میستایند».
شیخ الإسلام ابن تیمیّه رحمه الله بشارت مذکور را این گونه توضیح میدهد: «به اتّفاق تمامی مردم، قیدار پسر اسماعیل علیه السلام بود که قبیلۀ ربیعه و مضر از نسل وی هستند و رسول الله صلی الله علیه وسلم از قبیلۀ مضر بودند. پُرکردن این صحرا و تسبیح الهی فقط با مبعث رسول الله صلی الله علیه وسلم به وقوع پیوست».
6. حزقیال علیه السلام در حالی که یهودیان را تهدید نموده و مسلمانان را توصیف میکند، چنین میگوید: «قطعا الله تعالی آنان را بر شما آشکار و پیروز میگرداند و پیامبری را در میانتان مبعوث میکند و بر آنان کتابی نازل نموده و گردنهایتان را به این افراد میسپارد و آنان بر شما غلبه میکنند و بوسیلۀ حق، شما را خوار و ذلیل میسازند. مردان بنیقیدار در میان گروههای مردم میروند در حالی که فرشتگانی سوار بر اسبانی سفید و مسلّح همراهشان هستند و آنان بر شما مسلّط میشوند و پایان کارتان، آتش [دوزخ] است. از این آتش به الله متعال پناه میبریم».
برخی از بشارتها و گواهیهای موجود در کتابهای اهل کتاب بیان گردید و همان گونه که میبینی، بیانگر صلاح و رستگاری و برتری امّت رسول الله صلی الله علیه وسلم است.
منبع: مختصر کتاب: دین اسلام؛ ماهیّت، شرایع، عقاید و نظامهای آن، تألیف: دکتر محمّد بن ابراهیم حَمَد، ترجمه: ابوخالد شعیب علیخواجه.
|