|
تاریخ چاپ : |
2025 Jul 01 |
www.mohtadeen.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
گفتگو با یک بانوی تازه مسلمان - 1 |
بسم الله الرحمن الرحيم
این گفتگو توسط یکی از سایت های گفتگوی بانوان با یک بانوی تازه مسلمان انجام گرفته و بیان می دارد که او چگونه حتی قبل از مسلمان شدن حجاب را برگزیده است، چگونه اسلام آورده و چه چیزی او را به دین اسلام علاقمند نمود؟ این گفتکو توسط بخش بانوان سایت طریق الاسلام به انجام رسیده است:
با خانم "دایم استیجرنیلز" که مادر یک پسر یک بیست و پنج ساله می باشد، گفتگویی انجام دادیم. وی در کشور دانمارک زندگی می کند و اصالتاً لهستانی است. او در مسیر جستجوی خویش شش دین متفاوت را تجربه کرده است.
بخش بانوان: خانم دایم، آیا والدین تو وظیفه ی پرورش تو را به عهده داشتند؟ بر مبنای کدام دین تربیت یافتید و در چه محیطی بزرگ شدید؟
دایم: پدر و مادرم هر دو کاتولیک بودند. ـن ها وقتی که من سه ساله بودم از هم جدا شدند. مادرم من را بر اساس مذهب کاتولیک بزرگ کرد، تا آنکه وقتی 12 سال سن داشتم او با یک مرد پروتستانی ازدواج نمود. آن ها تا سن 19 سالگی من را مجبور می کردند به کلیسا بروم. من به هیچ وجه باوری به درستی مذهب کاتولیک نداشتم و در واقع به سبب پیش کشیدن سؤالات "اشتباه!" از کلاس های مذهبی اخراج شدم. بیش تر روزهای جوانی من بر همین منوال گذشت.
زمانی که در کلیسا بودم نیز همین حالت پیش آمد. موضوع ناراحت کننده این بود که من در اصل یک بی دین بودم. حتی بیش تر مسیحیان (که برخی از آن ها ادعا می کردند قادر به پیشگویی و دارای رؤیای مقدس هستند) نتوانستند چیزی از موضوع را بفهمند! متوجه شدم آنچه از فرد برای مسیحی بودن انتظار دارند این است که کلمات مناسب را بگوید و بتواند همیشه اقتباسی از انجیل را بیان دارد. اما ایمان و باور حقیقی، اصلاً موضوع مهمی نبود.
زندگی خانوادگی من در دوازده سال نخست به راستی عالی بود. با همه ی اعضای خانواده ام (به جز پدرم که همیشه مست بود و هست) ارتباط خوب و نزدیکی داشتم. مردی که مادرم وقتی من 12 سال داشتم، با او ازدواج کرد در طول مدت ازدواج شان از لحاظ مادی و معنوی از او بهره کشی می کرد. او از لحاظ مادی از من هم بهره کشی می کرد اما من تلافی آن را درآوردم برای همین دیگر ادامه نداد. یک بار هم وقتی 14 سال داشتم در حالی که مقدار بسیار زیادی مواد مخدر مصرف کرده بود از من سوءاستفاده ی جنسی کرد، تا آنکه آن جا را ترک کردم.
اما درباره ی پدرم، از 12 سالگی خبری از او نداشتم تا آنکه به 18 سالگی رسیدم و این قطع ارتباط به انتخاب خودم بود. چون علاقه نداشتم وقتم را با کسی بگذرانم که شراب را بر دخترش ترجیح می دهد. وقتی 18 تا 22 سال سن داشتم سعی کردم ارتباط با او را بهبود بخشم، اما توفیری نداشت، چرا که او در مورد دست کشیدن از شرب خمر به من دروغ می گفت و به من به عنوان رفیق شرابخواری خود نگاه می کرد.
سایت طریق الاسلام: ادیانی که پیش از مسلمان شدن تجربه نمودی چه بودند؟
دایم: با کاتولیک آغاز کردم، اما باوری به ان نداشتم. از 12 تا 14 سالگی به الویکا (دینی با سرشت بشری، شرک آمیز و بت پرستی که دنباله ی برخی ادیان قبل از مسیحیت در غرب و اروپا است. خدای اصلی در بین آنان خدای مادر است و این آئین از سحر گیاهان و برخی جادو و جنبل بهره می گیرد) می پرداختم. لیکن احساس آرامش نداشتم و در 14 الی 17 سالگی به سمت بت پرستی و شرک رفتم. به انجام سحر و جادو روی آوردم. نمی گویم که جادوی سیاه بود سا سفید، چرا که باور داشتم سحر و جادو خنثی است و منفی و مثبت بودن آن به نیت خود فرد برمی گردد. آن هم خوشایند من نبود و چنان بود که به مدت چند ماه وارد جرگه ی "سیلما" شدم (سیلما یک نوع دین فلسفی است که باور دارد که شناخت و به جای آوردن علاقه ی حقیقی فرد هدف اصلی و وظیفه ی هر آفریده ای است). این آئین نیز من را قانع نساخت. چنان شد که به "شیطان پرستی" و شرک به مدت یک سال روی آورده و این شیوه نیز راضیم نساخت و به دین یونانی گرایش یافته و بعد از آن و در 24 سالگی به اسلام روی نموده و مسلمان شدم. بخش بانوان طریق الاسلام: شما در تاریخ 19 ژانویه ی 2003 به عضویت بخش بانوان سایت درآمدید. باور کنید مسئولان سایت وقتی شما در تاریخ 13 نوامبر موضوعی با عنوان "ساحت حجاب" را ارسال کردید شوکه شدند، در آن نوشته بودید:
"من مسلمان نیستم، ارتدکس، یهودی و مسیحی نیستم. ولی حجاب می پوشم. آیا با نگاه های عجیب و غریب روبرو می شوم؟ بلی... آیا اجازه می دهم این موضوع من را آزار دهد؟ خیر..." تعجب ما برای آن بود که، همانطور که در موضوع ارسالی شما آمده بود، شما ارتدکس، یعودی و مسیحی نبودید، ولی حجاب می پوشیدید! اگر مسیحی بودید و حجاب داشتید، حرفی نبود و موضوع پذیرفتنی می شد، چرا که راهب های مسیحی موی خود را می پوشانند. شما چرا چنین تصمیمی گرفتید؟
ادامه دارد... ترجمه: مسعود
|