تاریخ چاپ :

2025 Jul 01

www.mohtadeen.com    

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

جفری تامسون

او در سال 1957 در مینه‌سوتای آمریکا در خانواده‌ای مسیحی پروتستان به دنیا آمد. پدر او یک کشاورز بود و شغل پدر باعث شد که پسر به حیوانات و نباتات علاقه پیدا کند و پس از اتمام تحصیلات دبیرستانی وارد دانشگاه مینه‌سوتا شد تا در رشتة زیست‌شناسی به تحصیلات خود ادامه دهد. او می‌گوید: «تا زمانی که وارد دانشگاه شدم چیزی از اسلام نشنیده بودم. در کلاس ما یک دانشجوی پاکستانی به نام محمد نسیم وجود داشت که خوش‌قیافه و باوقار بود و بیشتر اوقات تبسمی بر لب داشت. روزی همگی دانشجویان کلاس در جلسه‌ای نشسته بودیم و ساقی برایمان جام شراب می‌ریخت اما محمد نسیم از خوردن شراب امتناع ورزید. من تا آن وقت ندیده بودم که کسی شراب ننوشد از این‌رو کنجکاو شدم و علت آن را پرسیدم. محمد نسیم جواب داد: در دین ما خوردن شراب حرام است زیرا آن به عقل و جسم و نفس انسان آسیب می‌رساند. از دین او پرسیدم و خواستم که بیشتر در مورد آن توضیح دهد. او بعد از توضیحات خود برخاست و چند کتاب از ابوالاعلی مودودی و حسن البنا را که به زبان انگلیسی بود، به من داد تا آنها را مطالعه کنم. مطالعة آن کتاب‌ها من را به اسلام علاقه‌مند نمود و تصمیم گرفتم که به مطالعة قرآن که مصدر و منبع اصلی دین اسلام است، بپردازم. در حین مطالعه هرگاه سئوالی برایم پیش می‌آمد از محمد نسیم می‌پرسیدم و او با صبر و حوصلة زیاد به آن جواب می‌داد و من از جواب‌هایش قانع می‌شدم. کاملاً قانع شده بودم که اسلام دین فطرت و دین واقعی تمام پیامبران بوده است؛ از این‌رو تصمیم گرفتم که مسلمان شوم و در یکی از روزها پس از غسل بدن با حضور محمد نسیم و چند تن از دانشجویان مسلمان دیگر شهادتین را بر زبان جاری نموده و مسلمان شدم و نام خود را به حسن البنا تغییر دادم. از آن روز به بعد با خود عهد بستم که زندگی خودم را وقف یادگیری و تعلیم اسلام نمایم و بنابراین تحصیلم را در دانشگاه در رشتة تاریخ عربی و اسلامی ادامه دادم. پس از چند سال به پاکستان مسافرت نمودم. مدت زیادی در آن‌جا ماندم و چیزهای بیشتری از اسلام را فراگرفتم و سپس به مصر رفتم و به تحصیل در الازهر ادامه دادم و در دانشکدة بین‌المللی حفظ قرآن نیز شرکت کردم زیرا به نظر من برای این‌که کسی بتواند دعوتگر خوبی به اسلام باشد، باید قرآن را حفظ کند. من آرزو می‌کنم که بتوانم در وهلة اول افراد خانوادة خود را قانع کنم که به این دین الهی بگروند و سپس دوستانم را به آن دعوت کنم».


ترجمه: مسعود

مهتدین

Mohtadeen.Com