|
تاریخ چاپ : |
2025 Jul 01 |
www.mohtadeen.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
داستان اسلام آوردن خدیجه دختری از آفریقای جنوبی - کاتولیک سابق |
به نام خدا تابستان سال 2002، پس از تحقیق و جستجوی فراوان به دین اسلام مشرف شدم. من اهل آفریقای جنوبی می باشم و در دهکده ای در همان منطقه به دنیا آمدم. همراه خواهرم ناتالی غسل تعمید داده شده و به دین کاتولیک درآمدیم. مادرم آموزگار مدرسه و پدرم نیز کشیش بود. وطنم (جنوب آفریقا) را خیلی دوست دارم و خیال ندارم به جای دیگری نقل مکان نمایم. هنگامی که داشتیم کم کم وارد ن نوجوانی می شدیم، تعالیم دینی و احترام به آنها در خانواده از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. والدینم به ما آموخته بودند که مسیح پسر خدا، و ناجی تمامی انسان ها می باشد و همچنین شفاعت کننده و واسطه میان خدا و بندگانش است. خوشبختانه هیچ گاه مجال این را پیدا نکردم که تحت تأثیر این حرف ها قرار گرفته و ذهن خود را درگیر این گونه مسائل نمایم. سپس با دوستی آشنا شدم که تازگی به دین اسلام مشرف شده بود. او در بهار سال 1999، به دین اسلام روی آورده بود. آن زمان وی در کنیا زندگی می کرد. وی با اینکه سفید پوست بوده ولی از نفاق و جدایی میان سفید پوستان و سیاه پوستان آفریقای جنوبی متنفر بود. او از همسر اولش یک پسر داشت و به دلیل طرفدار همسرش از جدایی طلبان آپارتاید از وی جدا شد و سپس همراه پسرش به کیپ تاون نقل مکان نمود. خدا را شکر با دین اسلام آشنا شده و در مسجد محلی بوکپ در کیپ تاون پس ملاقات با امام محمد عبدالله هارس بروک مشورت نموده و به دین اسلام مشرف شد و پس از مدتی با وی ازدواج نمود. پس از این اتفاق پسرش نیز مسلمان گشت. از شنیدن سرگذشت وی به وجد آمدم و با کمک و یاری دوستم درمورد اسلام تحقیق نمودم. در سال 1996، به بریتانیا رفتم. بعد از گرفتن مدرک تحصیلی به وطنم بازگشتم. آن موقع زیاد درباره ی اسلام مطمئن نبودم. اما دوستم همچنان برای رسیدن به یک زندگی والا به من کمک می کرد. طولی نکشید که بالاخره تصمیم خودم را گرفته و به دین اسلام روی آوردم. خدا را شکر می کنم که مسیر درست زندگی را به من نشان داد. بعد از اینکه مسلمان شدم مادربزرگ و عمه ام نیز به دین اسلام مشرف شدند.
پایان
ترجمه: مسعود |