|
|
تاریخ چاپ : |
2025 Jul 01 |
www.mohtadeen.com |
| لینک مشاهده : |
|
عـنوان : |
بانو دیسی (عایشه صدیق) |
|
به نام خدا بانو دیسی (عایشه صدیق): پس از خواندن داستان اسلام آوردن بسیاری از تازه مسلمانان به دین اسلام مشرف شدم. در لابه لای جستجوهایم برای معنویات با ماجرای اسلام آوردن تعدادی از تازه مسلمانان برخورد نمودم. کم کم از این داستان ها خوشم آمد و شروع به خواندن آنها نمودم، و حالا می خواهم ماجرای اسلام آوردن خود را برای شما باز گو نمایم. هنگامی که به دنیا آمدم با آیین مسیحیت بزرگ شدم. دوازده سالم بود که پدرم را از دست دادم. مادرم و برادرم خیلی مذهبی بودند ولی من هیچ علاقه ای به مذهب نداشتم. از مسیحیت زیاد خوشم نمی آمد، از اینکه دینی حالص و ناب باشد شک داشتم، در ضمن کسی هم نبود که بتواند به سؤالات من جواب منطقی بدهد بنابراین نمی توانستم آن را به عنوان مذهب بپذیرم. چند سال سپری شد بدون اینکه حتی کلمه ای درمورد اسلام و یا مسلمانان بدانم. تنها چیزهایی را که فامیل و آشنا راجع به اسلام می گفتند را به ذهنم سپرده بودم، اینکه مسلمانان ماه را می پرستند و تروریست هستند. این ها چیزهایی بودند که درباره ی اسلام می دانستم تا آگوست سال 2007، زمانی که نظرم به یکباره درمورد اسلام تغییر کرد و به آن علاقمند شدم. شروع کردم به تحقیق و جستجو درباره ی دین اسلام، نمی دانستم چه چیزی مرا وادار به انجام این کار می کرد. داستان های زیادی درباره ی تازه مسلمانان خواندم، مخصوصاً مسیحیانی که به دین اسلام روی آورده بودند. آرامش نداشتم، توی وضع دشواری گیر کرده بودم. کدام دین واقعی است اسلام یا مسیحیت؟ هر چه بیشتر مطالعه می کردم بیشتر دچار تناقض می شدم. از اینکه گیچ وسرگردان شده بودم خیلی می ترسیدم. به مدت چند هفته از تحقیق و جستجو در اینترنت دست برداشتم ولی نمی توانستم از آن دور بمانم. دوباره شروع به جستجو کردم. یک روز که داشتم روی اینترنت دنبال سایت های اسلامی می گشتم، با خواهر مسلمانی به نام هدا آشنا شدم، و از او سه سؤال درمورد اسلام پرسیدم. این اولین برخورد و تماس من با مسلمانان بود. به این ترتیب بیشتر درمورد مسلمانان آگاهی پیدا کرده و چشمانم به سوی حقیقت باز شد. هر روز که می گذشت بیشتر به سوی آن جذب می شدم، آشنایی و یادگیری دین اسلام یکی از مهم ترین قسمت زندگیم می باشد. خیلی راحت به پاسخ سؤالاتم رسیدم. ابتدا خودم شهادتین را خواندم و سپس در فرمی که مخصوص خواهران بود ثبت نام کرده و رسماً به دین اسلام مشرف شدم.
پایان
ترجمه: مسعود |
|