تاریخ چاپ :

2025 Jul 01

www.mohtadeen.com    

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

ان کی، ایالات متحده، (بخش سوم)

 

...

دانشگاه شیکاگو دانشگاه بسیار گرانی بود، و من مجبور بودم برای تأمین شهریه ام یک کار فصلی در سواحل غربی آلاسکا بر روی کشتی ماهیگیری پیدا کنم. دریا به من ثابت کرد که خودش همچون یک دانشگاه است، جایی که به خاطر پول درآوردن به مدت هشت فصل به آن روی آورده بودم.

با مردمان زیادی در کشتی آشنا شدم، و چیزهایی از نیرو و عظمت باد، آب، طوفان و باران را دیدم که انسان در برابر قدرت آن ها بسیار کوچک و ناچیز است. این مسائلی که ما با آن رودرو بودیم شبیه کتاب عظیمی در مقابل ما گسترده بود، ولی من و دوستان ماهیگیرم تنها کلمات و عباراتی را می توانستیم تشخیص دهیم  که در دایره ی اندیشه های ما قرار می گرفت.

چنانچه ماهی زیادی را می گرفتیم، آن ها را در وقت معینی در مزایده می فروختیم.

یکی از حوادث طبیعی دریا این است که ما را از اطراف احاطه می کند درست مثل اینکه ما را به مبارزه می طلبد. ناگهان در آنجا به وسیله ی نیروی عظیمی تکان داده می شدیم، بدون اینکه برایمان قابل هضم و منطقی باشد. ولی ترس و ناملایمات آن قدر واقعی بود که در بعضی مواقع ناچار از خداوند طلب یاری می کردیم، ولی به محض اینکه دوباره مطمئن می شدیم که در امان هستیم، مانند کسی که از چیزی حبر ندارد و اتفاقی برایش نیافتاده است رفتار می کردیم.

در حقیقت این درسی است که دریا به ما می دهد، و این حوادث نه تنها وجود دارند بلکه شاید در زندگی ما به وفور پیش آمده باشند. انسان کوچک و ضعیف است و نیروهای پیرامون او قوی هستند و انسان نمی تواند آن ها را کنترل نماید. همانند بعضی وقت ها که کشتی غرق می شد و تعدادی از افراد آن می مردند.

ادامه دارد...


 

ترجمه: مسعود

مهتدین

Mohtadeen.Com