تاریخ چاپ :

2025 Jul 01

www.mohtadeen.com    

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

داستان مشرف شدن ابو عباس راننده ی اتوبوس به دین اسلام


چند سال پیش امام یکی از مساجد اندونزی برای تبلیغ اسلام به لندن نقل مکان نمود. او همیشه برای رفت و آمد به مسجدی که در حاشیه ی شهر قرار داشت از اتوبوس استفاده می کرد.

یک روز بر حسب اتفاق راننده ی اتوبوس دوازده پنی پول کمتر از قیمت اصلی بلیط از امام دریافت کرد. بدون توجه به این مسئله، با خود فکر کرد، بهتر است بقیه ی پول را از او بگیرم، این کار درستی نیست. سپس دوباره با خود گفت: فراموشش کن این فقط دو پنی کمتر از قیمت اصلی بلیط است. این مقدار پول کم برای چه کسی اهمیت دارد؟ خودم بعداً باقی پول را به شرکت اتوبوس رانی می دهم. مرد خواست با این کار صدقه ای در راه خدا داده باشد و ساکت ماند.

روز بعد وقتی امام می  خواست از اتوبوس پیاده شود، دوازده پنی بیشتر روی پول بلیط گذاشت و به راننده ی اتوبوس داد. با لبخند گفت ببخشید دیروز متوجه نشدم که پول بلیط را کمتر پرداخت نموده ام. راننده با تعجب پاسخ داد، اشکالی ندارد آیا شما امام جدید این منطقه هستید.

خیلی وقت است که می خواهم به دیدن مسجد شما بیایم. میل دارم ببینم که شما چگونه خدا را عبادت می کنید؟ سپس امام از اتوبوس پیاده شد، و از راننده قول گرفت تا حتماً در مسجد به دیدن وی بیاید.

چند روز گذشت، راننده ی اتوبوس همراه امام به مسجد رفت و پس از مشاهده ی نماز جماعت و اتمام آن، شهادتین را اعلام نموده و به دین اسلام مشرف شد.

پایان

 


ترجمه: مسعود

سایت مهتدین

Mohtadeen.Com