|
تاریخ چاپ : |
2025 Jul 01 |
www.mohtadeen.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
بواسطه ی صله ی رحم، مادر غیر مسلمان من به سوی اسلام هدایت یافت |
قبل از اینکه مسلمان شوم، تا سن هجده سالگی با مادرم زندگی می کردم. سپس او به جای دیگری نقل مکان نمود و مرا تنها گذاشت. با چند مسلمان آشنا شده و با هم دوستان نزدیکی شدیم. پس از مدتی درباره ی دین زیبای اسلام از آنها چیزهایی فرا گرفته و مسلمان شدم. هر روز سعی می کردم چیزهای جدیدی درمورد اسلام یاد بگیرم. یک روز موضوعی توجه مرا به خود جلب نمود و آن هم احترام به والدین بود. هر کسی از والدین خود مراقبت نماید اجر و پاداش حج کامل برای وی نوشته خواهد شد. بعد از فهمیدن این موضوع، تصمیم گرفتم به دیدن مادرم بروم. خیلی وقت بود که مادرم را ندیده بودم. چند شاخه گل خریده و به منزلش رفتم، او از دیدنم بسیار خوشحال شد چنانچه بغض گلویش را فشرده بود. اشک از چشمانم سرازیر شد و مادرم را در آغوش گرفتم. پس از آن مرتب به او سر می زدم و از این کار من متعجب شده بود. روزی از من پرسید؛ به چه دلیلی تا این حد مراقب او هستم. شروع به گریه کردم و برایش ماجرای مسلمان شدنم را توضیح دادم. گفتم والدین در دین اسلام از جایگاه خاصی برخوردار هستند و ما فرزندان باید به آنها احترام بگذاریم. همچنین به پاداش و اجری که از این کار نصیبم می شود اشاره نمودم. اما از این می ترسم که مبادا شما بمیرید در حالی که مسلمان نیستید و آن وقت هیچ کاری از دست من بر نمی آید. با بیان کردن حقیقت اسلام، بلافاصله مادرم تصمیم گرفت مسلمان شود، و در همان جا شهادتین خود را اعلام نمود.
پایان
ترجمه: مسعود |