تاریخ چاپ :

2025 Jul 01

www.mohtadeen.com    

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

داستان جذاب اسلام آوردن آماندا، مسیحی سابق

 

آماندا داستان اسلام آوردن خویش را چنین بیان می کند:

سفر من به سوی اسلام از پنج سال پیش آغاز شد، با مسلمان شدنم احساس می کنم به فرد دیگری تبدیل شده ام. من مسیحی به دنیا آمدم و والدینم بسیار مذهبی بودند.

مرتب همراه آنان به کلیسا می رفتم ولی هیچ گاه احساس خوبی نسبت به آن نداشتم. می دانستم روزی خواهد آمد که دیگر مسیحی نخواهم ماند زیرا واقعاً وجود آن را در قلبم حس نمی کردم.

وقتی هجده سالم بود با همسرم که یک مسلمان بود آشنا شدم، هم اکنون بیست و هفت سال سن دارم و صاحب فرزند دختر سه ساله و بسیار دوست داشتنی می باشم. وقتی به دین اسلام مشرف شدم، خانواده ام خیلی ناراحت شدند و این موضوع برایشان غیر قابل تحمل بود. آنها می خواستند از ازدواج با همسرم منصرف شوم ولی او فرد کاملاً مثبتی بود و نمی خواستم او را از دست دهم.

او این دین زیبا و شگفت آور را به من معرفی نمود، و از آن موقع مرتب به مطالعه و تحقیق پرداخته ام. قصد دارم تمام آموخته هایم را به دخترم منتقل نمایم. از خداوند سپاس گزارم که چنین فردی را سر راه من قرار داد تا بتوانم زندگیم را تا این حد تغییر دهم.

خدا را شکر مدتی است که والدینم نظرشان راجع به همسرم تغییر کرده است. آنها از وقتی خوشحالی و آرامش ما را دیده اند او را مانند پسر خودشان دوست دارند. همچنین مرا همراه دین جدیدم پذیرفته اند. زندگیم دیگر بهتر از این نمی شد. از خداوند متشکرم.

پایان

 


 

ترجمه: مسعود

سایت مهتــدین

Mohtadeen.Com