تاریخ چاپ :

2025 Jul 01

www.mohtadeen.com    

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

نوح کلر، کاتولیک، آمریکا- بخش 2، آخر

...

یکی دیگر از نکات تردیدزا تجارت کلیسا و فروش ضمانت نامه ها و مالتجاره ی آخرت به نام لطف و بخشش می باشد.

همچنین یادم هست که دوست داشتم یک متن مقدس، چیزی به صورت یک کتاب که بتواند هدایت و راهنمایی را فراهم سازد، وجود  داشت. در عید کریسمس یک جلد کتاب مقدس دارای چاپی نفیس به من هدیه شده بود، ولی وقتی خواستم آن را بخوانم، آن را بسیار بی ربط و عاری از رشته ی مفهومی منسجم یافته و به سختی می شد فکر کرد که کسی بتواند شیوه ی زندگی اش را بر مبنای آن بنا کند.

بعدها فهمیدم که مسیحیان چگونه مشکل عبادت کردن را حل می کنند؛ پروتستان ها با خلق خداشناسی های فرقه ای که هرکدام بر کتاب های فرقه ی خویش و بی ارزش جلوه دادن بقیه تاکید دارند؛ کاتولیک ها با بی ارج نمودن همه ی آن ها، جز جزئی از آن ها که در آئین و نیایش هایش آمده است.

به نظر می رسید در کتاب مقدس چیزی کم است که نمی توان آن را مانند یک کتاب کامل و پیوسته خواند.

به علاوه، وقتی به دانشگاه رفتم، دریافتم که صحت و اعتبار کتاب مقدس، به ویژه عهد جدید، در نتیجه ی مطالعات تفسیری توسط خود مسیحیان، شدیداً مورد تردید واقع شده است. در جریان دوره ی الهیات معاصر، ترجمه ی نورمن پرین از کتاب مشکلات تاریخی عیسی مسیح نوشته ی واچیم جرمیاس، یکی از دانشمندان طراز اول قرن در زمینه ی متن عهد جدید، را خواندم.

منتقد متون که متخصص زبان های مادر بود و سال های زیادی درباره ی متون گوناگون مطالعه کرده و درنهایت نظر متخصص الهیات آلمانی رودلف بولتمن را پذیرفت که می گوید بدون شک درست است که بگوییم رؤیای نوشتن زندگینامه ی عیسی مسیح پایان پذیرفته است، یعنی زندگی واقعی عیسی مسیح را نمی توان از کتاب عهد جدید، و به هر درجه ی اعتباری، استخراج نمود.

بواسطه ی مطالعه ی فلسفه در دانشگاه برای هر ایده ای منظور و علتی را جستجو می نمودم. اما در رابطه با عقاید سنتی خویش نتوانستم به پاسخی درخور دست یابم و اینگونه شد که عقیده ی مسیحیت از دست هایم لغزید و دور شد.

دنبال فلسفه ها و مکاتب گوناگونی گشته و آن ها را مطالعه نمودم و در آشنایی با دین اسلام و خواندن ترجمه ی آربری قرآن کریم به یاد همان آرزوی دیرینه ام برای داشتن کتابی آسمانی و دست نخورده که حاوی راهنمایی برای زندگی باشد، افتادم. در سطر سطر آن، با آن که ترجمه ی متن اصلی بود، برتری و تفوق آن بر کتب مقدس ادیان دیگر مشهود بود. گویی از ملکوت خداوندی تیرگی حیات مرا دیده و اکنون پیش چشم من گشاده است.

شروع به یادگیری زبان عربی در دانشگاه شیکاگو نمودم و پس از یک سال تحصیل با موفقیت آن تصمیم به اخذ مرخصی تحصیلی و رفتن به مصر و خواندن خصوصی زبان عربی در آن جا گرفتم.

در آن جا دوستان زیادی پیدا کرده و با حقیقت زیبای اسلام در رفتار و اعمال آن ها آشنا شدم. در آن چند ماه اقامت در مصر به فکر افتادم که دین اسلام چه تاثیر شگرفی بر زندگی مسلمانان دارد و نوعی شکوه، نجابت و هدف داری را به زندگی آنان بخشیده است.

وقتی یکی از دوستان در قاهره از من پرسید که چرا مسلمان نمی شوم، فهمیدم که خداوند تمایل به پایبندی به این دین را در نهاد من قرار داده است. دینی که پیروانش را پربار نموده و غنا می بخشد.

اسلام آوردن بواسطه ی عملکرد ذهنی یا ارادی فرد نیست، بلکه بیشتر رحم و لطف خداوند است و همین مورد باعث گردید در سال 1977 در قاهره به دین مبین اسلام مشرف شوم.

« آيا براى كسانى كه ايمان آورده‏اند هنگام آن نرسيده كه دلهايشان به ياد خدا و آن حقيقتى كه نازل شده نرم [و فروتن] گردد و مانند كسانى نباشند كه از پيش بدانها كتاب داده شد و [عمر و] انتظار بر آنان به درازا كشيد و دلهايشان سخت گرديد و بسيارى از آنها فاسق بودند؟ بدانيد كه خدا زمين را پس از مرگش زنده مى‏گرداند به راستى آيات [خود] را براى شما روشن گردانيده‏ايم باشد كه بينديشيد.»

(قرآن کریم، 57: 16-17)

 نوح هـ. م. کلر، مترجم کتاب "دلگرمی های مسافر"، نوشته ی احمد بن نبیل المصری، می باشد.

 

والســلام.

 

ترجمه: مسعود

سایت مهتـدین

Mohtadeen.Com